• تاریخ : سه شنبه, ۱۳ قوس , ۱۴۰۳
  • ساعت :

    شعر و ادب

    دوازده روز در میان کوه‌های قلعه‌مزار
    سرطان ۱۰, ۱۴۰۰

    دوازده روز در میان کوه‌های قلعه‌مزار

    برگی از خاطرات جهادی/۱۶ صارم محمود خاطرات سنگر هرگز نمی‌میرند. همانگونه که دوستان شهیدمان به نصّ صریح قرآن زنده هستند، خاطرات‌شان، نام نیک‌شان و انفاس روح‌بخش‌شان نیز زنده‌اند. سعدی -رحمه‌الله- می‌فرماید: ســــعدیا مـرد نکـو نـام نمـیرد هـرگز مرده آنست که نامش به نیکویی نبرند  ‏هر زمان که نامی از شهیدی برده می‌شود، یا یادی از […]

    من ماندم و این سلاح و این سنگر
    سرطان ۹, ۱۴۰۰

    من ماندم و این سلاح و این سنگر

    برگی از خاطرات جهادی/ ۱۵ صارم محمود در میدان جهاد صحنه‌هایی می‌بینیم که واقعا عجیب و خارق‌العاده هستند؛ صحنه‌هایی از خود گذشتگی، از عشق، از ایثار و مواقفی که فقط می‌توان گفت: فقط می‌توان از یک مومنِ دارای عقیده راستین بروز کرد. اگر عقیده مومن نمی‌بود، اگر امید به جنت و ترس از آتش جهنم […]

    تربیت‌یافتگانی از جنس تواضع
    سرطان ۸, ۱۴۰۰

    تربیت‌یافتگانی از جنس تواضع

    بر فراز بزرگترین قله اسلام/ بخش اول سهیل مبارز پس از گذشت روزها و پس از سال‌ها و ماه‌ها انتظار، به خاش‌رود رسیده‌ایم. فصل بهار است و ریگستان خاش‌رود، دورنمای زیبایی از سرسبزی را به خود گرفته است و در بدو ورود به منطقهٔ خاش‌رود، یک مجاهد حس خوبی را کنار سبزه‌زارها تجربه می‌کند. از […]

    ما زنده به آنیم که آرام نگیریم
    جوزا ۳۱, ۱۴۰۰

    ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

    سلسله همگام با عاشقان شهادت/ بخش۲۰ واخیر ابویحیی بلوچی اهل جهاد قومی هستند که شاید کمتر چیز و یا کسی مانع آمدن‌شان به میدان جهاد شود، حتی زخم‌های عمیق و اسارت‌های طولانی از وفای‌شان با امرای‌شان و از ادامۀ مسیر جهاد تا هنگام شهادت و مرگ، آن‌ها را باز نمی‌دارد. شهید مسلم؛ یکی از شهدای […]

    پیش‌قراولان میادین جنگ
    جوزا ۲۷, ۱۴۰۰

    پیش‌قراولان میادین جنگ

    سلسله همگام با عاشقان شهادت/بخش ۱۹ ابویحیی بلوچی اواخر خلافت خلیفه المسلمین؛ سیدنا ابوبکر صدیق رضی‌الله‌عنه به دستور ایشان لشکری به قیادت شمشیر برّان اسلام؛ حضرت خالد بن ولید رضی‌الله عنه به قصد فتح بلاد، راهیِ شام شد. در کتاب فتوح الشام، شیخ واقدی از جنگ‌هایی که این لشکر با کفار داشته‌اند و از فتوحات‌شان […]

    دشمن را دست‌کم نگیریم!
    جوزا ۲۵, ۱۴۰۰

    دشمن را دست‌کم نگیریم!

    سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش ۱۸ محمد داود مهاجر پنج نفر بودیم با دو موتورسیکلت. یکی از دوستان، ما را برای شام دعوت کرده بود. حال‌وهوای منطقه هم به‌طور عموم، مساعد نبود؛ هر از گاهی بر مجاهدان شبیخون می‌زدند (عملیات‌های سهمگینی که در اوایل، منجر به قتل بسیاری از مجاهدان می‌گردید). دعوت آن دوست را […]

    أشداء علی الکفار رحماء بینهم
    جوزا ۲۱, ۱۴۰۰

    أشداء علی الکفار رحماء بینهم

    سلسله همگام با عاشقان شهادت/بخش ۱۸ ابویحیی بلوچی صداقت حقیقی در چشم‌ها خلاصه می‌شود، یا به تعبیر عامیانه‌تر: چشم‌ها هیچ وقت دروغ نمی‌گویند. اگر سخنان محبت‌آمیز فردی حقیقت داشته نباشند، چشمان او حقیقت را مشخص می‌کنند و در مقابل حتی اگر کسی محبت را به زبان نیاورد اما در قلبش محبت حقیقی باشد این امر […]

    دست‌وپاهایی که ارزش بوسیدن داشتند
    جوزا ۱۶, ۱۴۰۰

    دست‌وپاهایی که ارزش بوسیدن داشتند

    سلسله همگام با عاشقان شهادت/ بخش ۱۷ ابویحیی بلوچی قربانی‌های بی‌نهایت مجاهدین افغانستان در عرصه‌های نظامی و سیاسی و استقامت‌شان بر شاهراه حق و سختی‌های جهاد ستودنی‌ست، از جدایی اهل‌وعیال، تحمل غربت و فقر، زخم‌ها و اسارت‌های طولانی مدت، تا پشت‌سر گذاشتن مذاکرات سخت با طرف‌های حرفه‌ای و مجرب در عرصه سیاست، هر کدام به […]

    شــب‌های سنـــگر
    جوزا ۱۲, ۱۴۰۰

    شــب‌های سنـــگر

     سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش۱۷ محمد داود مهاجر شب‌های سنگر، لحظات تلخ و شیرین زیادی دارد. شب‌هایی متفاوت از شب‌های دیگر؛ شب‌هایی که هر کدامش در دل خود دنیایی سخن دارد. شب‌هایی که از حمله بر دشمن و کوبیدن لانه‌های وحشت و ستم سخن می‌گوید و شب‌هایی که زیر بمب و آتش صبح می‌شود؛ شب‌هایی […]

    مذهب بردگی!
    جوزا ۱۰, ۱۴۰۰

    مذهب بردگی!

    محمد داود مهاجر بردگــی را مذهـب است آری بـدان! در پـی آنـند چـو مسـلــک، ابلــهان بـردگـی را بـَردگــانـی دل فــــروش بهر ایشان جز نباشد خواب و نوش بــردگی امــروز رنگــش دیگر است رنگ آزادی و لیـکـش اخــگـر اسـت آتشــش چون شعــله هـا بر دل زند دل فـشــارد نـــور دل از دل بـَـــرد آن ضمـیرش بی‌فـروغ […]

    لحظاتی در سنگرهای چخانسور
    جوزا ۷, ۱۴۰۰

    لحظاتی در سنگرهای چخانسور

    سهیل مبارز مدت‌هاست که کتاب‌های مختلفی که در رابطه با جهاد نوشته شده‌اند را بالا و پایین می‌کنم؛ با زیر و رو کردن این نوع کتاب‌ها، نکته‌ای عایدم گشته که دوست دارم آن را با خوانندگان عزیز، ملت غیور و مجاهدین در میان بگذارم. نکته‌ای که می‌توان گفت: تمامی کتب جهادی بر آن اتفاق داشته […]

    نمود یک نسلِ مجاهد، در یک خانواده افغانی!
    جوزا ۷, ۱۴۰۰

    نمود یک نسلِ مجاهد، در یک خانواده افغانی!

    برگی از خاطرات جهادی/ ۱۴ ابوعامر اگر بگویم در بعضی از خانواده‌های افغانی بیش از ده فرزند یتیم است، افراط نکرده‌ام. و اگر بگویم هر فرزند یتیمی لاجرم سلاح پدرش را به دوش گرفته است، یا عزم دارد تا بزرگ شد، راه پدرش را ادامه بدهد، بازهم گزافه‌گویی نکرده‌ام. این طبیعت جهاد است، اگر یکی […]

    یار توانا ولی صاحب‌‌نشناس
    جوزا ۶, ۱۴۰۰

    یار توانا ولی صاحب‌‌نشناس

    سلسله همگام با عاشقان شهادت/ بخش۱۶ ابویحیی بلوچی خداوند متعال برای مجاهدین افغانستان یارغاری را هدیه داده که این یارِ توانا و بی‌پروا در اکثر جنگ‌ها با مجاهدین همراه هست و اگر یاری الهی با این گروه باشد و تقدیر  با آن‌ها یار شود، این یار غار بهترین ضربه‌ را به دشمنان خون‌خوار می‌زند. به […]

    جنگ من از بهر دین است
    جوزا ۳, ۱۴۰۰

    جنگ من از بهر دین است

    طلحه فداءالحق مــن غـــلام مـصـــطفی آن ســـرورم جــنگ مـن از بهـر دیــن است لاجرم بالشم سنگ است و فرشم خاک و گِل حــــــب دنــــیا کَــی بُــود انـدر سرم! در پــــی نــابــــودِیِ شـــرک و نـفاق تـــا بـــمانــد دیـــن احـمـــد رهبـــرم دشـمن ظلم و فساد و جنگ و خـون یــــاور مـظلـــوم و اشـک خـواهــرم حـب مـؤمـن مـرد […]

    بعضی‌‌ها گمنام می‌مانند!
    جوزا ۳, ۱۴۰۰

    بعضی‌‌ها گمنام می‌مانند!

    سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش۱۶ محمد داود مهاجر چه بسا مجاهدانی که گمنام زندگی می‌کنند و گمنام می‌روند! کارهای بسیار بزرگی را با صداقت کامل انجام می‌دهند و بدون هیچ سروصدایی، از کنار آن کارها عبور کرده و پاداشش را از الله متعال می‌خواهند؛ برخلاف بعضی‌ها که ناکرده کاری، صد طبل می‌زنند تا دوست و […]

    به‌یاد اختر تابندهٔ افغانستان
    جوزا ۱, ۱۴۰۰

    به‌یاد اختر تابندهٔ افغانستان

    محمد داود مهاجر اخــتر تابــندهٔ ایــن مــرز و بــــوم دشـمـن تـوفنـدهٔ هـم شـرق و روم ای کـه بـودی دشـمنان را زهـر جام از وجـودت اهـــرمـن خشکیده کام نعــره‌ هــای پــاک تکبــیرت بـــلنــد سـدّ راه دشـمــنان بـودی دوچــــند ای زعیـم و رهـبری فرخُــنـده نــام همـــدم «مــلا عـمر» آن پــیر تــام نیــک بـــودی نائــب آن بـت شــکن […]

    نیروی ایمان
    ثور ۲۰, ۱۴۰۰

    نیروی ایمان

    طلحه فداء‌الحق من مـجاهد، غازیم جانـــباز دین پیـــــروِ راه رســــول آخِــــــــرین خنــجـرم برّان بود بر دشــمنان نُــصـرتــم اَلله کنـــد از آســــمـان می‌کنـم راضـی خدا را زین عمل تهـمتم نـادان زنـد بـی هـر عِــلـل از بـرای مـزد و مـــال و زور و زر آن خـدا دانـد کـه هسـتم بی‌خبر ایـن نـدا را بشـنـوید ای مـؤمنـان شـد […]

    مجاهدانی که در دو جبهه می‌جنگند!
    ثور ۱۶, ۱۴۰۰

    مجاهدانی که در دو جبهه می‌جنگند!

    سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش ۱۵ محمد داود مهاجر ماه مبارک رمضان، ماه خیرات و برکات است. ماه صدقات، ماه جمع‌آوریِ باقیات صالحات است. ماهی که هر عبادت نفلی‌اش به هفتاد برابر افزایش می‌یابد؛ اما ما چه بخشی از این نفقات را به میدان‌های جهاد و‌ مجاهدان اختصاص داده‌ایم؟ در میدان جهاد، مجاهدانی هستند که […]

    طالبان را اینگونه دیدم!
    ثور ۱۰, ۱۴۰۰

    طالبان را اینگونه دیدم!

    حمّاد مهاجر از زیباترین روزها و لحظاتم می‌نویسم، آن لحظاتی که هرگز باد فراموشی بر آن‌ها نمی‌وزد. لحظات زیبایی است و خوبی اشخاص بر زیبایی لحظات می‌افزاید. آری! لحظات مذکور را با مجاهدین امارت اسلامی سپری می‌کنم، آن مجاهدینی که معنای واقعی هر یک از صفات باطنی در وجودشان فواره‌زن و به وضوح نمایان است. […]

    رمضان، چای شیرین و گرمای سوزان دک
    ثور ۵, ۱۴۰۰

    رمضان، چای شیرین و گرمای سوزان دک

    سلسله همگام با عاشقان شهادت/بخش ۱۵ ابویحیی بلوچی رمضان، ماه نزول رحمت‌های الهی و بازشدن دروازه‌های مغفرت خداوند منان و سرازیرشدن درب‌های برکات، نصرت و فتح و پیروزی هست. اصحاب کرام، سلف صالحین، علمای عظام و مجاهدین دلاور این ماه‌ را در عبادت و جهاد می‌گذراندند و از این ماه میمون توشه‌ای عظیم برای آخرت‌شان […]

    go Up