نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
برگی از خاطرات جهادی/۱۶ صارم محمود خاطرات سنگر هرگز نمیمیرند. همانگونه که دوستان شهیدمان به نصّ صریح قرآن زنده هستند، خاطراتشان، نام نیکشان و انفاس روحبخششان نیز زندهاند. سعدی -رحمهالله- میفرماید: ســــعدیا مـرد نکـو نـام نمـیرد هـرگز مرده آنست که نامش به نیکویی نبرند هر زمان که نامی از شهیدی برده میشود، یا یادی از […]
برگی از خاطرات جهادی/ ۱۵ صارم محمود در میدان جهاد صحنههایی میبینیم که واقعا عجیب و خارقالعاده هستند؛ صحنههایی از خود گذشتگی، از عشق، از ایثار و مواقفی که فقط میتوان گفت: فقط میتوان از یک مومنِ دارای عقیده راستین بروز کرد. اگر عقیده مومن نمیبود، اگر امید به جنت و ترس از آتش جهنم […]
بر فراز بزرگترین قله اسلام/ بخش اول سهیل مبارز پس از گذشت روزها و پس از سالها و ماهها انتظار، به خاشرود رسیدهایم. فصل بهار است و ریگستان خاشرود، دورنمای زیبایی از سرسبزی را به خود گرفته است و در بدو ورود به منطقهٔ خاشرود، یک مجاهد حس خوبی را کنار سبزهزارها تجربه میکند. از […]
سلسله همگام با عاشقان شهادت/ بخش۲۰ واخیر ابویحیی بلوچی اهل جهاد قومی هستند که شاید کمتر چیز و یا کسی مانع آمدنشان به میدان جهاد شود، حتی زخمهای عمیق و اسارتهای طولانی از وفایشان با امرایشان و از ادامۀ مسیر جهاد تا هنگام شهادت و مرگ، آنها را باز نمیدارد. شهید مسلم؛ یکی از شهدای […]
سلسله همگام با عاشقان شهادت/بخش ۱۹ ابویحیی بلوچی اواخر خلافت خلیفه المسلمین؛ سیدنا ابوبکر صدیق رضیاللهعنه به دستور ایشان لشکری به قیادت شمشیر برّان اسلام؛ حضرت خالد بن ولید رضیالله عنه به قصد فتح بلاد، راهیِ شام شد. در کتاب فتوح الشام، شیخ واقدی از جنگهایی که این لشکر با کفار داشتهاند و از فتوحاتشان […]
سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش ۱۸ محمد داود مهاجر پنج نفر بودیم با دو موتورسیکلت. یکی از دوستان، ما را برای شام دعوت کرده بود. حالوهوای منطقه هم بهطور عموم، مساعد نبود؛ هر از گاهی بر مجاهدان شبیخون میزدند (عملیاتهای سهمگینی که در اوایل، منجر به قتل بسیاری از مجاهدان میگردید). دعوت آن دوست را […]
سلسله همگام با عاشقان شهادت/بخش ۱۸ ابویحیی بلوچی صداقت حقیقی در چشمها خلاصه میشود، یا به تعبیر عامیانهتر: چشمها هیچ وقت دروغ نمیگویند. اگر سخنان محبتآمیز فردی حقیقت داشته نباشند، چشمان او حقیقت را مشخص میکنند و در مقابل حتی اگر کسی محبت را به زبان نیاورد اما در قلبش محبت حقیقی باشد این امر […]
سلسله همگام با عاشقان شهادت/ بخش ۱۷ ابویحیی بلوچی قربانیهای بینهایت مجاهدین افغانستان در عرصههای نظامی و سیاسی و استقامتشان بر شاهراه حق و سختیهای جهاد ستودنیست، از جدایی اهلوعیال، تحمل غربت و فقر، زخمها و اسارتهای طولانی مدت، تا پشتسر گذاشتن مذاکرات سخت با طرفهای حرفهای و مجرب در عرصه سیاست، هر کدام به […]
سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش۱۷ محمد داود مهاجر شبهای سنگر، لحظات تلخ و شیرین زیادی دارد. شبهایی متفاوت از شبهای دیگر؛ شبهایی که هر کدامش در دل خود دنیایی سخن دارد. شبهایی که از حمله بر دشمن و کوبیدن لانههای وحشت و ستم سخن میگوید و شبهایی که زیر بمب و آتش صبح میشود؛ شبهایی […]
محمد داود مهاجر بردگــی را مذهـب است آری بـدان! در پـی آنـند چـو مسـلــک، ابلــهان بـردگـی را بـَردگــانـی دل فــــروش بهر ایشان جز نباشد خواب و نوش بــردگی امــروز رنگــش دیگر است رنگ آزادی و لیـکـش اخــگـر اسـت آتشــش چون شعــله هـا بر دل زند دل فـشــارد نـــور دل از دل بـَـــرد آن ضمـیرش بیفـروغ […]
سهیل مبارز مدتهاست که کتابهای مختلفی که در رابطه با جهاد نوشته شدهاند را بالا و پایین میکنم؛ با زیر و رو کردن این نوع کتابها، نکتهای عایدم گشته که دوست دارم آن را با خوانندگان عزیز، ملت غیور و مجاهدین در میان بگذارم. نکتهای که میتوان گفت: تمامی کتب جهادی بر آن اتفاق داشته […]
برگی از خاطرات جهادی/ ۱۴ ابوعامر اگر بگویم در بعضی از خانوادههای افغانی بیش از ده فرزند یتیم است، افراط نکردهام. و اگر بگویم هر فرزند یتیمی لاجرم سلاح پدرش را به دوش گرفته است، یا عزم دارد تا بزرگ شد، راه پدرش را ادامه بدهد، بازهم گزافهگویی نکردهام. این طبیعت جهاد است، اگر یکی […]
سلسله همگام با عاشقان شهادت/ بخش۱۶ ابویحیی بلوچی خداوند متعال برای مجاهدین افغانستان یارغاری را هدیه داده که این یارِ توانا و بیپروا در اکثر جنگها با مجاهدین همراه هست و اگر یاری الهی با این گروه باشد و تقدیر با آنها یار شود، این یار غار بهترین ضربه را به دشمنان خونخوار میزند. به […]
طلحه فداءالحق مــن غـــلام مـصـــطفی آن ســـرورم جــنگ مـن از بهـر دیــن است لاجرم بالشم سنگ است و فرشم خاک و گِل حــــــب دنــــیا کَــی بُــود انـدر سرم! در پــــی نــابــــودِیِ شـــرک و نـفاق تـــا بـــمانــد دیـــن احـمـــد رهبـــرم دشـمن ظلم و فساد و جنگ و خـون یــــاور مـظلـــوم و اشـک خـواهــرم حـب مـؤمـن مـرد […]
سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش۱۶ محمد داود مهاجر چه بسا مجاهدانی که گمنام زندگی میکنند و گمنام میروند! کارهای بسیار بزرگی را با صداقت کامل انجام میدهند و بدون هیچ سروصدایی، از کنار آن کارها عبور کرده و پاداشش را از الله متعال میخواهند؛ برخلاف بعضیها که ناکرده کاری، صد طبل میزنند تا دوست و […]
محمد داود مهاجر اخــتر تابــندهٔ ایــن مــرز و بــــوم دشـمـن تـوفنـدهٔ هـم شـرق و روم ای کـه بـودی دشـمنان را زهـر جام از وجـودت اهـــرمـن خشکیده کام نعــره هــای پــاک تکبــیرت بـــلنــد سـدّ راه دشـمــنان بـودی دوچــــند ای زعیـم و رهـبری فرخُــنـده نــام همـــدم «مــلا عـمر» آن پــیر تــام نیــک بـــودی نائــب آن بـت شــکن […]
طلحه فداءالحق من مـجاهد، غازیم جانـــباز دین پیـــــروِ راه رســــول آخِــــــــرین خنــجـرم برّان بود بر دشــمنان نُــصـرتــم اَلله کنـــد از آســــمـان میکنـم راضـی خدا را زین عمل تهـمتم نـادان زنـد بـی هـر عِــلـل از بـرای مـزد و مـــال و زور و زر آن خـدا دانـد کـه هسـتم بیخبر ایـن نـدا را بشـنـوید ای مـؤمنـان شـد […]
سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش ۱۵ محمد داود مهاجر ماه مبارک رمضان، ماه خیرات و برکات است. ماه صدقات، ماه جمعآوریِ باقیات صالحات است. ماهی که هر عبادت نفلیاش به هفتاد برابر افزایش مییابد؛ اما ما چه بخشی از این نفقات را به میدانهای جهاد و مجاهدان اختصاص دادهایم؟ در میدان جهاد، مجاهدانی هستند که […]
حمّاد مهاجر از زیباترین روزها و لحظاتم مینویسم، آن لحظاتی که هرگز باد فراموشی بر آنها نمیوزد. لحظات زیبایی است و خوبی اشخاص بر زیبایی لحظات میافزاید. آری! لحظات مذکور را با مجاهدین امارت اسلامی سپری میکنم، آن مجاهدینی که معنای واقعی هر یک از صفات باطنی در وجودشان فوارهزن و به وضوح نمایان است. […]
سلسله همگام با عاشقان شهادت/بخش ۱۵ ابویحیی بلوچی رمضان، ماه نزول رحمتهای الهی و بازشدن دروازههای مغفرت خداوند منان و سرازیرشدن دربهای برکات، نصرت و فتح و پیروزی هست. اصحاب کرام، سلف صالحین، علمای عظام و مجاهدین دلاور این ماه را در عبادت و جهاد میگذراندند و از این ماه میمون توشهای عظیم برای آخرتشان […]