نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سلسله همگام با عاشقان شهادت/ بخش۱۶ ابویحیی بلوچی خداوند متعال برای مجاهدین افغانستان یارغاری را هدیه داده که این یارِ توانا و بیپروا در اکثر جنگها با مجاهدین همراه هست و اگر یاری الهی با این گروه باشد و تقدیر با آنها یار شود، این یار غار بهترین ضربه را به دشمنان خونخوار میزند. به […]
طلحه فداءالحق مــن غـــلام مـصـــطفی آن ســـرورم جــنگ مـن از بهـر دیــن است لاجرم بالشم سنگ است و فرشم خاک و گِل حــــــب دنــــیا کَــی بُــود انـدر سرم! در پــــی نــابــــودِیِ شـــرک و نـفاق تـــا بـــمانــد دیـــن احـمـــد رهبـــرم دشـمن ظلم و فساد و جنگ و خـون یــــاور مـظلـــوم و اشـک خـواهــرم حـب مـؤمـن مـرد […]
سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش۱۶ محمد داود مهاجر چه بسا مجاهدانی که گمنام زندگی میکنند و گمنام میروند! کارهای بسیار بزرگی را با صداقت کامل انجام میدهند و بدون هیچ سروصدایی، از کنار آن کارها عبور کرده و پاداشش را از الله متعال میخواهند؛ برخلاف بعضیها که ناکرده کاری، صد طبل میزنند تا دوست و […]
محمد داود مهاجر اخــتر تابــندهٔ ایــن مــرز و بــــوم دشـمـن تـوفنـدهٔ هـم شـرق و روم ای کـه بـودی دشـمنان را زهـر جام از وجـودت اهـــرمـن خشکیده کام نعــره هــای پــاک تکبــیرت بـــلنــد سـدّ راه دشـمــنان بـودی دوچــــند ای زعیـم و رهـبری فرخُــنـده نــام همـــدم «مــلا عـمر» آن پــیر تــام نیــک بـــودی نائــب آن بـت شــکن […]
طلحه فداءالحق من مـجاهد، غازیم جانـــباز دین پیـــــروِ راه رســــول آخِــــــــرین خنــجـرم برّان بود بر دشــمنان نُــصـرتــم اَلله کنـــد از آســــمـان میکنـم راضـی خدا را زین عمل تهـمتم نـادان زنـد بـی هـر عِــلـل از بـرای مـزد و مـــال و زور و زر آن خـدا دانـد کـه هسـتم بیخبر ایـن نـدا را بشـنـوید ای مـؤمنـان شـد […]
سلسله خاطرات میدان جهاد/ بخش ۱۵ محمد داود مهاجر ماه مبارک رمضان، ماه خیرات و برکات است. ماه صدقات، ماه جمعآوریِ باقیات صالحات است. ماهی که هر عبادت نفلیاش به هفتاد برابر افزایش مییابد؛ اما ما چه بخشی از این نفقات را به میدانهای جهاد و مجاهدان اختصاص دادهایم؟ در میدان جهاد، مجاهدانی هستند که […]
حمّاد مهاجر از زیباترین روزها و لحظاتم مینویسم، آن لحظاتی که هرگز باد فراموشی بر آنها نمیوزد. لحظات زیبایی است و خوبی اشخاص بر زیبایی لحظات میافزاید. آری! لحظات مذکور را با مجاهدین امارت اسلامی سپری میکنم، آن مجاهدینی که معنای واقعی هر یک از صفات باطنی در وجودشان فوارهزن و به وضوح نمایان است. […]
سلسله همگام با عاشقان شهادت/بخش ۱۵ ابویحیی بلوچی رمضان، ماه نزول رحمتهای الهی و بازشدن دروازههای مغفرت خداوند منان و سرازیرشدن دربهای برکات، نصرت و فتح و پیروزی هست. اصحاب کرام، سلف صالحین، علمای عظام و مجاهدین دلاور این ماه را در عبادت و جهاد میگذراندند و از این ماه میمون توشهای عظیم برای آخرتشان […]
نسیمزاده امـیر مـا جـهانا بتشـکن شد بت بامیان دلیل این سخن شد اگـر آذر تراشــید رب باطــل ولی او ابرَهیمِ این زمن شد امیـر ما کـه شـمع عاشـقان بود بهمثل نور دل در روح و جان بود فقـیر مـستمند با فـقر درویـش پـناهگاه مـسلمانِ جـهان بود “برون از ورطـهء بود و عدم شد فزونتـر زین […]
حمّاد مهاجر به مناسبت هشتمین سالروز وفات مؤسس امارت اسلامی مرحوم امیر المؤمنین ملا محمد عمر مجاهد مینویسم من ز مردی بوده است نور بصر شیرمرد این زمانه حضرت ملا عمر گر چه شعرم عاجز است از وصف این مرد خدا لیک وصفش لازم آید بر کسانی همچو ما جامع قرآن و سنت نافذ حکم […]
سلسله برگی از خاطرات جهادی/ ۱۳ صارم محمود شبی از شبهای بهاری رمضان بود؛ داشتیم بیرون از اتاق، در فضای عطرآگین پشترود، نماز تراویح را اقامه مینمودیم. چند رکعتی از نماز باقی نمانده بود که ناگهان هلیکوپتری در فضای منطقه با سرعت زیادی ظاهر شد و یک بمب روشنانداز انداخت که در نتیجهٔ آن، منطقهٔ […]
عبدالرحیم مرجانی اول اردیبهشت (برج ثور) را به عنوان «روز بزرگداشت سعدی» نامگذاری کرده اند. ابومحمد مشرفالدین مصلحبنعبدالله شیرازی، شاعر و نویسندهٔ پرآوازۀ بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او «سعدی» است که از نام «اتابک مظفرالدین سعد بن ابوبکر بن سعد بن زنگی» گرفته شده است. از سعدی شیرازی با القابی همچون «شیخ […]
سلسه برگی از خاطرات جهادی / بخش ۱۲ صارم محمود پارهای از مجاهدان زخمی میشوند و دسته دیگری نیز جام شیرین شهادت را مینوشند. لحظات نفسگیر و فضای پرخفقانی بر مجاهدین طاری می شود؛ از یک طرف دشمنِ از سر تاپا مجهز با اسلحههای پیشرفته و از طرف دیگر هواپیماهای بیپیلوت بالای سر مجاهدان مثل کرگس های گرسنه هجوم میآورند. در […]
سلسله خاطرات میدان جهاد/بخش ۱۴ محمد داود مهاجر اسارت و جهاد با هم عجین اند؛ بلکه اسارت از مراحل سخت راه جهاد شمرده میشود. کمتر مجاهدی را شاید سراغ داشته باشید که جرعهای یا جرعههایی از جام تلخ اسارت را سر نکشیده باشد. از چند ساعت و چند روز گرفته تا چند ماه و سال […]
سعدالله بلوچی/ ترجمه: ابوعمیر طارق جهاد ریّان نمونهای از بانوان مجاهد است که پنهانی میرزمند. امت اسلام سرشار ازاینگونه مجاهدان است. این امت هنوز هم چنین افرادی به دنیا میآورد. این امت عقیم نشده و نخواهد شد، زیرا امت اسلام امتی بخشنده و سخاوتمند است. بلی؛ این خواهر یکی از سربازان قافله پرافتخار اسلام است […]
حمّاد مهاجر خون دل باید خوری تا این جهان دیگر کنی درد امت بایدت یا اینکه دل اخگر کنی از شعار پوچ دوری بایدت ای نور عین بهر امت غم خوری و دیدگان را تر کنی تو که در عمق گنه باشی و نفست سرورت چون توانی عالمی از این هیاهو در کنی؟! در خیال […]
برگی از خاطرات جهادی/ یازدهم صارم محمود امام مسلم -رحمهالله- در کتاب معروفاش صحیح مسلم روایتی را از حضرت ابیهریره -رضیاللهعنه- نقل میکند که او از پیامبر اکرم روایت میکند که ایشان فرمودند: از میان امت من، هفتاد هزار نفر بدون حساب داخل جنت میشوند، (در این میان) مردی گفت: ای پیامبر خدا، از خداوند […]
ابوعمیر طارق بوی ایمان از سنگر پر سوز جان مــیوزد هنـگـامــهی از بــوی آن دیـده را با آب حـسرت تـر نـما بر سکوت، حاکم نما آه و فغان هر چـه کردی بـاد اما ایــنکنون دست خود کوتاه نما ای ناتوان! فصـل نیـکو بر دیـار دل رســید حیف بود گر بگذرد شکل خزان مـاه پر فیض، […]
برگی از خاطرات جهادی/ دهم صارم محمود چند روز قبل از رمضان سال ١٣٩٧ هش عملیات گستردهای بر مرکز شهر فراه انجام شد که در نتیجهٔ آن، تمام مرکز ولایت، با تمام پایگاههای امنیتی و انتظامیاش، فتح شد. نگارندهٔ این سطور نیز توفیق یافت تا شاهد این فتح مبین باشد. در اولین روز این عملیات، […]
برگی از خاطرات جهادی/ نهم صارم محمود آن زمان که کلاسهای مقدماتی را پشت سر میگذاشتم، با پیشنهاد یکی از اساتید بزرگوارِ مدرسه، کتاب «آنگاه که نسیم ایمان وزید» اثر گرانسنگ علامه ابو الحسن ندوی رحمهالله را شروع کردم تا مطالعه کنم. این کتاب حاوی فصلهای کوتاهی از تاریخ جهاد و دعوت در قرن سیزدهم […]