نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
آمریکا یکی از قدرتمندترین و تاثیرگذارترین کشورهای جهان غرب است که ادعای حامیبودن از حقوق بشر را دارد؛ اما آیا این ادعا با عملکرد واقعی آمریکا در سطح داخلی و بینالمللی همخوانی دارد؟! در این نوشتار ما به بررسی برخی از مواردی میپردازیم که نشان میدهند آمریکا چگونه در نقض حقوق بشر دخیل بوده است. یکی از مواردیکه آمریکا را به عنوان یکطرف متخلف از حقوق بشر معرفی میکند، انجام عملیات نظامی و ناقض قانون برخی از کشورهای دیگر است؛ برای مثال، آمریکا در سال۲۰۰۱ با استناد به حملهی تروریستی ۱۱سپتامبر، به افغانستان حمله کرد و این کشور را تحت اشغال خود قرار داد.
این هجوم ناجوانمردانه و ستمگرانه، علاوهبر کشتهشدن و زخمیشدن هزاران نفر از مردم بیگناه افغانستان، منجر به ویرانی زیرساختهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این کشور گردید. همچنین، آمریکا با استفاده از روشهای شکنجه و زندانی کردن بدون محاکمهٔ افغانهایی که خواهان آزادی اعتقادی و باوری و استقلال سرزمین خود بودند، حقوق اساسی و انسانی آنها را نادیده گرفته و بهفجیعترین شکل آنان را تحت ستم قرار میداد؛ این عملیات نظامی با مبارزه، اعتراض و مخالفت بسیاری از «مؤمنان جهان» و افغانان غیور و جانفشان روبرو شد؛ اما آمریکا به ادامه آن پرداخت تا اینکه سرانجام به این نتیجه رسید که امروز شاهد حال آن هستیم. در سطح داخلی نیز آمریکا با چالشهای بسیاری در زمینه حقوق بشر روبرو است.
یکی از این چالشها، نابرابری و تبعیض اجتماعی و اقتصادی بین گروههای مختلف جمعیتی است؛ برای مثال، آمریکا با مشکل بزرگی به نام نژادپرستی مواجه است که منجر به بیعدالتی و خشونت علیه اقلیتهای رنگینپوست، بهویژه سیاهپوستان میشود.
این مسئله در سالهای اخیر با افزایش تعداد قربانیان ناشی از ضرب و شتم و کشتار توسط پلیس آمریکا، به اوج خود رسیده است و باعث شده مردم آمریکا و سراسر جهان به خیابانها بروند و در اعتراض به این وضعیت شعار دهند. این حرکت ملی و جهانی با نام جنبش «زندگی سیاهپوستان مهم است» (Black Lives Matter) شناخته میشود.
در عین حال، آمریکا همچنان به خود لقب حامی حقوق بشر میدهد و سعی میکند که در مسائل داخلی و خارجی دیگر کشورها دخالت کند و آنها را به رعایت حقوق بشر تشویق و یا تحت فشار قرار دهد. این رفتار دوگانه و متناقض آمریکا باعث افت اعتبار و اعتماد آن در جهان شده است.
بسیاری از کشورها و مردمان آنها از آمریکا بهعنوان یک قدرت سلطهگر و منافق انتقاد میکنند و از آن خواستار پاسخگویی و اصلاح رفتار هستند. بنابراین، میتوان گفت که آمریکا و حقوق بشر دو مفهوم جمعناشدنیای هستند که کاملاً با هم متضاد میباشند، اگر هرگونه پژوهش چندجانبه را انجام دهیم، نمیتوانیم این دو مفهوم را با هم وفق دهیم؛ بلکه هر بار باور ما را بر عدم انسانیت و نواقض حقوق بشر از سوی این غولپیکر جهانی میافزاید.
یک پیشنهاد: آمریکا -بهعنوان یک حکومت و از نگاه انسانیت- باید برای حفظ جایگاه و مسئولیت خود در جهان بعنوان یک کشور بانفوذ، به اصلاح عملکرد خود در زمینه حقوق بشر بپردازد و از دخالتهای ناجوانمردانه و ناقض قانون در امور دیگر کشورها خودداری کرده و از گذشتهها درس بگیرد و گرنه بعید نیست که روزی ثمرههای تمامی کردههای خویش را هضم نماید.
همچنین، آمریکا باید به حل مشکلات داخلی خود در زمینه نابرابری و تبعیض اجتماعی و اقتصادی بپردازد و از رعایت حقوق بشر در سطح ملی اطمینان حاصل کند. این تلاشها میتوانند منجر به ایجاد یک جامعه آمریکایی متحد، متنوع و مسالمتآمیز شوند که با سایر کشورها و مردمان جهان به صورت همکارانه و احترامآمیز روابط برقرار کند. این رویکرد میتواند به بهبود وضعیت حقوق بشر در سطح جهانی کمک کند و آمریکا را به عنوان یک الگوی مثبت و مؤثر در این زمینه تبدیل کند.
دیدگاهها بسته است.