تحلیل سیاسی

افغانستان، امنیت یا شایعات؟!

رد گزارش یوناما درباره زنان در افغانستان

امنیت

افغانستان با روی کارآمدن بار دوم امارت‌اسلامی، به استقلال واقعی دست یافته و به‌معنای حقیقی خود، از چنگ آدم‌ربایان رهایی یافت؛ اما کشورهای استعمارگر و دست‌نشانده‌های آنان، استقلال و آزادی این کشور را -چنانکه بیست‌سال گذشته ثابت ساخت- هرگز نمی‌خواهند و هر از گهی به‌خاطر تضعیف و از بین بردن آن، تبلیغات و شایعات نابه‌جا و بدور از واقعیت، راه‌اندازی می‌نمایند که در این راستا بار دیگر شعله‌ی فتنهٔ از پیش‌باز‌شده را پکه می‌زنند؛ از بازداشت زنان بی‌گناه و آزار اذیت‌رسانی به آنها گفتگو نموده و مجالسی برگزار می‌کنند.
امارت‌اسلامی افغانستان، چنانکه هویداست از بطن ملت برخاسته و به‌خاطر آزادی سرزمین و مردم رنج‌دیدهٔ آن از چنگ آدم‌ربایان جهانی، از تمام زندگی خود گذشته و خویشتن را در این راه به آب و آتش فرو بردند؛ بنابراین امارت اسلامی از همه بهتر و بیشتر بر ایده‌ها و عقاید این ملت آگاهی داشته و وفادار به عهدی‌ست که به‌خاطر آن مبارزه نموده است.
دفتر «یوناما» و یا طیف‌های دیگری که چنین افواهات و شایعاتی را به‌راه می‌اندازند، میل‌ها از حقیقت فاصله داشته و برعکس بر بی‌خبری و کینه‌توزی آنان بر اوضاع واقعی افغانستان دلالت می‌کند؛ زیرا مردم افغانستان با آمدن دولت امارت‌اسلامی و سقوط جمهوریت به‌معنای حقیقی به‌حقوق خود دست یافته و ایدهٔ استعمارگرانی که به‌زورِ اسلحه و یا رسانه‌ها خواستار جایگزینی آن بودند و نیز برخی طیف‌ها متأثر شده بودند، زدوده شده و از بین رفته است، بدیهی‌ست که در این صورت در درون خودخواهان و کینه‌توزان شکست‌خورده، آتش شعله‌ور می‌گردد.
همچنان نظرسنجی سازمان بین‌الملل مبنی بر اینکه «دو‌سومِ زنان افغانستان می‌گویند رسمیت طالبان پس از لغو کامل محدودیت‌ها باشد» به‌دور از قاعده و قانون بوده؛ بلکه آنان در این مورد مرتکب دروغ بزرگی شده‌اند؛ زیرا «دو‌سوم» معلوم نیست از کدام طایفه و کدام قشر بوده و دیگر اینکه «دو‌سوم» آیا واقعاً چنین کاری را انجام داده‌اند و یا خیر؛ زیرا افغانستان در آغوش خود، زنان و خانم‌های زیادی را پرورانیده و از کدام قشری که آنان نظر می‌گیرند، ممکن است یک‌دهم آن هم نباشد؛ بلکه همان فراریان و مربَّیانی که تحت پرورش ایشان بوده و متأثر ایدیولوژی غرب هستند، نظر خویش را نظر کلی دانسته و بدون موجب قانونی، خود را نمایندگان زنان افغانستان می‌دانند، در حالی که آنها متنفر از چنین چهره‌ها می‌باشند.
من مطمئن هستم که سازمان بین‌الملل از یک‌دهم هم نظر نگرفته، اگر واقعاً این کار صورت گرفته و آنها به‌خاطر آزادی زنان افغان متحمل مشکلات شده‌اند؛ لطفاً ارایه دهند که کاملاً از چه تعداد زن‌ها نظر گرفته شده؟! و چه تعدادی موافق و چه تعدادی مخالف بود؟! چون بیانیهٔ ایشان چنین تقاضا می‌کند که از تمام زن‌های افغان، نظر خواسته شده و به‌تعداد یاد شده، چنین نظری را تقدیم داشتند. باید هویدا سازند که این کار را در چند روز انجام دادند؟! و توسط کدام رسانه‌ی داخلی و یا خارجی با زنان افغان در تماس شدند؟! در حالی‌که امکان ندارد؛ چون پنجاه‌درصد مردم افغانستان در مناطقی زندگی می‌کنند که اصلاً رسانه‌ها فعال نشده و بیست‌سال جمهوریت هیچ خدمتی انجام نداده‌اند و یا اینکه دسترسی به رسانه‌ها ندارند؛ پس چرا چنین دروغ‌های -به‌اصطلاح‌مان- شاخ‌دار را منتشر می‌نمایند؟ واقعاً شگفت‌آور و مایهٔ تأسف برای آنها است.
فرجام‌سخن اینکه افغانستان، امن بوده و برای هر قشر، مذهب، ایده و فکر افغان، مکان امن زیست است و هیچ‌کس حق این را ندارد که بر دیگران در مسایل داخلی و فردی، مداخله نماید. یوناما و یا سازمان بین‌الملل اگر واقعاً انگیزهٔ درد و غم زنان افغان را در سر می‌پروراند با حکومت برحال امارت اسلامی تعامل نیک را داشته و از چنین مجالس و نظرسنجی‌های که در هیچ قانون دنیا مدار اعتبار نمی‌باشد و از نظر گرفتن از خانم‌هایی که امروز در افغانستان به‌سر نمی‌برند و فراریان‌اند، برحذر باشد که ضرر آن دوباره بر خود ایشان خواهد رسید و هرگز امارت‌اسلامی را از موقف خود عقب نمی‌کنند؛ پس لازم است تا برای برآورده‌سازی وعده‌ها و خدمات‌شان به مردم از راه‌های قاچاقی و غیرقانونی گوشه‌نشینی نموده و راه قانونی را در پی گیرد.