ادارهء بیست سرهء کابل موقف واحدی درمورد صلح ندارد

  در این اواخر ادارهء کابل به شکل وسیعی در مورد صلح در بین خود تقسیم گردیده است، تقریبا همه روزه به شکلی از اشکال ، خبرهای ضد و نقیضی در مورد صلح نشر می کنند، از یکی از اتاق های ارگ صدای : “دروازه های ما به روی صلح باز است”، بلند میشود و […]

  در این اواخر ادارهء کابل به شکل وسیعی در مورد صلح در بین خود تقسیم گردیده است، تقریبا همه روزه به شکلی از اشکال ، خبرهای ضد و نقیضی در مورد صلح نشر می کنند، از یکی از اتاق های ارگ صدای : “دروازه های ما به روی صلح باز است”، بلند میشود و از اتاق دیگرش شنیده میشود که : ” در مورد پروسهء صلح اشتباهات بسیاری صورت گرفته است و این پروسه به بازنگری جدی ضرورت دارد”. سوّمی میگوید :” صلح یک سخن کاملاً غیر معقول است”؛ چهارمی می افزاید:” صلح را با کسی انجام میدهیم که سلاح را زمین گذاشته و تسلیم گردد”!. طرفهای دیگری نیز وجود دارند که برای اظهار نظر و ابراز خیالات خود منتظر زمان و وقت مناسب خود هستند!!. اما این سخن اکنون همانند آفتاب روشن است که اشغالگران و دست نشاندگانشان خواهان صلح حقیقی نیستند، بلکه به پروسهء صلح در دوربین رسیدن به اهدف آشکار و پنهان خود نگاه می کنند، و تعریفی پیچیده و منحرف در مورد صلح دارند.

حامد کرزی این بازی را با اشارهء اشغالگران و تحت نام صلح قبل از سال ۲۰۱۰ میلادی آغاز کرد، بعداً در کنفرانس دوم لندن که بتاریخ ۲۸ جنوری ۲۰۱۰ میلادی انجام شد ، به آن هوا داده و بخاطرش بودجه ای جداگانه تعیین گردید و به تعقیب آن در دوم ماه جون ۲۰۱۰ میلادی در کابل تحت عنوان جرگهء مشورتی برای صلح ، نشستی دائر گردید، و برطبق سفارشات جرگهء مذکور بتاریخ ۱۸ میزان ۱۳۸۹ هـ ش شورای(براین نام )عالی صلح ایجاد گردید و از سوی اشغالگران زیر نام همکاری ۲۰۰ میلیون دالر به آن اختصاص داده شد.
اشغالگران در عقب این اجراءات فریبنده یک سری اهداف را تعقیب می کردند: نخست میخواستند که بدین وسیله به ملت، نظامیان و مزدوران خود روحیه بدهند، بدین معنا که میخواستند به آنان بگویند اینست جنگ به صلح تبدیل میشود و کمی صبر و حوصله کنید؛ دومین هدفشان این بود که اگر بتوانند در میان مجاهدین اختلاف و نزاع بوجود بیاورند و آنان را تقسیم بندی کنند، عده ای را با پیشکش کردن پول فریب دهند، بعضی ها را با وعده های مقام و منصب از خود نمایند و بدین ترتیب این صف را تضعیف کرده و باقیمانده ها از ناتوانی و مجبوریت تسلیم شوند؛ هدف سومش این بود که ملت افغان مسئولیت و علت تداوم جنگ را متوجهء امارت اسلامی نمایند و در مقابلشان قیام عمومی کنند تا در نهایت مجبور به تسلیمی تحت نام صلح شوند.
امارت اسلامی و بصورت عموم ملت مسلمان افغان از جهاد مقدس خود اهداف مقدسی دارند، هر وقتیکه ملت غیور ما به میادین جهاد شتافته اند، بغیر از قیام وحاکمیت ملی و اسلامی و حصول آزادی به چیز دیگری راضی نشده اند، و این یگانه دلیلی است که در طول تاریخ نتیجهء تمام تلاش های دشمن ضریب صفر بوده است و امید ها، خواب و خیالهایشان به ناامیدی و سراب تبدیل شده اند.
امارت اسلامی آن صلحی حقیقی را میخواهد که خیر ملت و کشور در آن موجود باشد، ما فکر می کنیم که خاتمهء اشغال و انخلاء یکجانبهء نظامیان بیگانه برای آوردن صلح لازمی و محتوم است، آزادی کامل و قیام حکومت اسلامی خواستهء ملت افغان است، پرابلم ها و مشکلات دیگر حیثیت حاشیوی را داشته و حل آنها به فضل الله جل جلاله سخت نخواهد بود. والله الموفق