پادشاه پارسا و والی نیازمند/ بخش پایانی

نویسنده: أخو الشهید امیرالمؤمنین فاروق اعظم رضی‌الله‌عنه پس از دیدار مردمی با اهل حمص و بررسی اوضاع و احوال منطقه و رسیدگی به خواسته‌های اهل حمص مدتی در شهر ماند و پس از آن به مرکز خلافت اسلامی [مدینه منوره] برگشت. در طول مسیر بازگشت از حمص؛ رفتار والی حمص [سعید بن عامر رضی‌الله‌عنه] ذهن […]

نویسنده: أخو الشهید

امیرالمؤمنین فاروق اعظم رضی‌الله‌عنه پس از دیدار مردمی با اهل حمص و بررسی اوضاع و احوال منطقه و رسیدگی به خواسته‌های اهل حمص مدتی در شهر ماند و پس از آن به مرکز خلافت اسلامی [مدینه منوره] برگشت.

در طول مسیر بازگشت از حمص؛ رفتار والی حمص [سعید بن عامر رضی‌الله‌عنه] ذهن و فکر فاروق رضی‌الله‌عنه را به خود مشغول کرده بود. افراد مخلص، خدا ترس و خدمت‌گزاری همانند سعید، بهترین بازوی کمکی و زبده‌ترین نیروی پشتیبانی برای پویایی، بالندگی و رشد حکومت اسلامی بودند.

وجود چنین افراد بی‌ادعا و گمنامی سبب دلگرمیِ امیرالمؤمنین و سایر مسؤلان کشور برای ادارهٔ کشور و اجرای عدالت اجتماعی بین آحاد ملت بود.

اکنون امیرالمؤمنین با خیال راحت و فراغ بال می‌توانست در برابر اختلاس سرمایهٔ کشور و ربودن مال مردم، خیانت و  …‌ با اطمینان بایستد و با اختلاس‌گران، دزدان و خائنان مبارزه کند، آنان را به دادگاه بکشاند و مطابق قانون مجازات کند؛ چون به مسؤلان امین و وفادار خود دل‌گرم بود.

اما اگر [خدای ناکرده] برخی از مسؤلان خائن، چپاول‌گر و دزد می‌بودند قطعاً برای پنهان نگهداشتن فساد مالی و اداری خود از خاینان و دزدان و چپاول‌گران دیگر به صورت پنهانی حمایت کرده و اجازه نمی‌دادند که محاکمه یا مجازات شوند و در راه مبارزه با آنان کارشکنی کرده و امیرالمؤمنین را تنها گذاشته و تحت فشار قرار می‌دادند.

امیرالمؤمنین فاروق اعظم رضی‌الله‌عنه همواره دقت داشت تا مناسب‌ترین و شایسته‌‌ترین را افراد برای هر مسؤلیتی انتخاب کند.

ایشان همیشه شرایط زمان و مکان را در نظر می‌گرفت و طبق همان شرایط افراد را به عنوان فلان مقام، نصب نموده یا از فلان جایگاه عزل می‌کردند.

ایشان در انتصاب و عزل مقامات دولتی بسیار مقتدر و‌ قاطع بودند ولی اگر شرایط یک منطقه عوض می‌شود و حالات موجود می‌طلبید که فرماندهٔ لشکر یا والی عزل شود؛ امیرالمومنین فاروق اعظم رضی الله عنه برای بهبود شرایط و سوق دادن آن به پیشرفت، دست به عزل و نصب می‌زد و مصلحت ملت و دولت اسلامی را در نظر می‌گرفت نه جایگاه و شخصیت افراد را، چنانکه خالد بن ولید رضی‌الله‌عنه را از فرماندهیِ ارتش و سعد بن أبی وقاص رضی‌الله‌عنه را از ولایت عزل نمود؛ چون مصلحت ملت و رعیت را در جا به جایی آنان می‌دید و آنان چون تربیت یافته، فرهیخته، مخلص و مجاهد واقعی بودند در هنگام منصوب شدن تمام تلاش خود را برای خدمت به ملت می‌کردند و هرگاه که معزول می‌شدند در نهایت متانت و وقار و بردباری از مسؤلیت سبک دوش شده و همانند یک فرد عادی به زندگی ادامه می‌دادند‌‌.

آری یکی از علل موفقیت امیرالمومنین فاروق اعظم رضی الله عنه در زمان خلافت دوازه ساله اش وجود چنین مسؤلان، فرماندهان و والیان و سربازانی بود که خود را وقف حکومت اسلامی کرده بودند و با جان‌ودل خدمت می‌کردند و از خیانت به ملت و دولت و چپاول و غارت اموال عمومی و فردی و از لذت و‌ خوشگذرانی به شدت پرهیز می‌کردند.

از مسؤلیت فقط زحمت نصیب شان بود و رفاه و آسایش و آرامش شان فدای دولت اسلامی و جامعه مسلمان بود.

 

این سلسله به پایان رسید.