نظام اسلامی

نظام سیاسی و اداری مسلمانان در صدر اسلام/بخش چهارم

وضعیت دولت اسلامی در مدینه   به دلیل اینکه ساکنان شهر یثرب (عرب‌ها و یهودیان) پیش از اسلام پیکرهٔ اجتماعی تکامل‌یافته‌ای نداشتند، هیچ‌گونه اقتدار سیاسی فراگیر یا نظام اداری جامع در یثرب پدید نیامده بود و مؤسسه و سازمانی وجود نداشت که بتواند واحدهای متفرق را در یک زنجیرهٔ مشترک و حیاتی یکجا کند. اما […]

وضعیت دولت اسلامی در مدینه

 

به دلیل اینکه ساکنان شهر یثرب (عرب‌ها و یهودیان) پیش از اسلام پیکرهٔ اجتماعی تکامل‌یافته‌ای نداشتند، هیچ‌گونه اقتدار سیاسی فراگیر یا نظام اداری جامع در یثرب پدید نیامده بود و مؤسسه و سازمانی وجود نداشت که بتواند واحدهای متفرق را در یک زنجیرهٔ مشترک و حیاتی یکجا کند. اما پس از ورود اسلام به مدینه نظام اداری در این شهر شکل گرفت.

ممکن است شالوده و زیربنای نظام اداری شهر یثرب با انتخاب نقبای دوازده‌گانه از میان بیش از ۷۰ نفر توسط «اوس و خزرج» پی ریزی شده باشد که به تقاضای پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم شکل گرفته بود. در دومین بیعت عقبه سه نفر از «اوسیان» و نه نفر از «خزرجیان» با پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بر اسلام و اطاعت و جهاد بیعت کردند. وظیفه و مسئولیت برگزیدگان اجرای مسئولیت اداری، فرهنگی و تبلیغ و نشر اسلام در یثرب و زمینه‌سازی برای مهاجرت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم و مسلمانان بود.

نقش هجرت در استقرار حکومت

هجرت مرحله‌ای بزرگ در دین اسلام و مهم‌ترین مرحلهٔ پیدایش حکومت اسلامی است. پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در نتیجه زیستن در جو سیاسی و اداری شهر مکه از درایت و خبرگی لازم برخوردار بود.

آن‌حضرت صلی‌الله‌علیه‌وسلم در آغاز هجرت از چند جهت باید با دشواری‌های فراوانِ فراروی تأسیس نظام اداری شهر مقابله می‌کرد:

۱. شهر یثرب به لحاظ ناهمگونی میان شهروندان از هرگونه نظام اداری کامل و مناسب تهی بود. افراد و اجتماع یثرب اصولاً فاقد فرهنگ نظم اجتماعی و اداری بود‌.

۲. رابطه قبیله‌های «اوس» و «خزرج» و رابطه همهٔ آنها با یهودیان بر پایهٔ جنگ و خونریزی استوار بود؛ ازهمین‌رو، امنیت شهر همیشه نگران‌کننده می‌نمود و مردم را بر آن می‌داشت تا خانه‌های خود را در مجتمع‌های مسکونی، جدا از هم، به شکل پادگان‌های نظامی بنا کنند.

۳. سه گروه که دشمنان اسلام بودند، از ساکنان اصلی شهر به شمار می‌رفتند:

الف. اعراب سوای اوس و خزرج؛ مانند قبیله‌های خطمه، بنو واقف، بنو سلیم که در سال اول هجرت اسلام نیاوردند و اسلام بسیاری از آنان تا سال چهارم هجرت به تأخیر افتاد؛

ب. منافقان؛ گروهی که به شعائر اسلامی عمل می‌کردند، اما درحقیقت مخالفان پنهانی اسلام و مسلمانان بودند؛

ج. یهودیان؛ نمونهٔ عینی مخالفان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی اسلام محسوب می‌شدند که از نظر آیین، دولت و نظام سیاسی_اجتماعی با آموزه‌های اسلامی فرق داشتند.

این دشواری سه‌بعدی در راه تلاش پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای سازماندهی نخستین جامعه اسلامی بسیار مهم و حساس بود.

مراحل تأسیس سازمان اداری پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم در مدینه

مرحلهٔ اول از آغاز هجرت تا سال چهارم (جنگ خندق) بود. در این مرحله ادارهٔ امور شهر مدینه و تمام مسئولیت‌ها زیرنظر شخص پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بود و جز اذان و کتابت وحی را به هیچ‌کس واگذار نمی‌کرد، مگر زمانی که به سفر یا جنگ می‌رفت. به دلیل هجوم مهاجران مکه و مهاجرت برخی از افراد قبایل عرب جمعیت این شهر رشد روزافزون داشت. در نتیجه مشکلات مسکنی و اقتصادی به وجود آمد.

مرحلهٔ دوم بعد از جنگ خندق تا سال نهم هجری (فتح مکه) بود. در این مرحله اقبال عشایر عرب به آیین اسلام افزایش پیدا کرد و تب مهاجرت به شهر مدینه فرو نشست. بسیاری از سران عشایر که تازه به اسلام گرویده بودند، از سوی رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم نزد قبایل‌شان باز می‌گشتند و به حل‌وفصل مشکلات روزانهٔ مردم می‌پرداختند. نمایندگان پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم مسئولیتی شبیه به مسئولیت قضایی داشتند.

مرحلهٔ سوم پس از فتح مکه تا رحلت پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بود. در این مرحله قلمرو حکومت اسلامی توسعه یافته بود و تمام شبه جزیرهٔ عربستان و بیشتر شهرهای آباد جزو منطقه جغرافیایی اسلام قرار گرفته بود. در نتیجه در سازمان ادارهٔ اسلامی نیز تحولات کیفی و کمی پدید آمده بود.