سلسلهء غزوات (۲۶) درسهایى از اُحد

۱ ـ کسب اطلاعات پـیـش از آن کـه قـریـش زمـان مـنـاسـبـى را براى حرکت سوى مدینه به منظور جنگ انتخاب کنند، مـسـلمـانان به وسیله نامه عباس کاکای رسول الله (صلی الله علیه وسلم ) درباره مقاصد، قدرت و حرکت آنها اطلاعاتى کافى به دست آوردند. پـیـش از جـنـگ نـیـز مـسـلمـانـان بـا فـرسـتـادن گزمه وگشتیهاى شناسایى […]

۱ ـ کسب اطلاعات
پـیـش از آن کـه قـریـش زمـان مـنـاسـبـى را براى حرکت سوى مدینه به منظور جنگ انتخاب کنند، مـسـلمـانان به وسیله نامه عباس کاکای رسول الله (صلی الله علیه وسلم ) درباره مقاصد، قدرت و حرکت آنها اطلاعاتى کافى به دست آوردند.
پـیـش از جـنـگ نـیـز مـسـلمـانـان بـا فـرسـتـادن گزمه وگشتیهاى شناسایى ، مواضع نیروهاى قریش را شـنـاسـایـى کردند و پس از جنگ نیز گزمه ها وگشتیهاى شناسایى آنان ، مسیر بازگشت مشرکان را زیر نظر گرفتند.
تـلاش مـسـلمـانان براى دستیابى به اطلاعات ، در منع قریش از غافلگیر ساختن آنها در مدینه سودمند افتاد.
۲ ـ فرماندهى
فرماندهى کل قریش در جنگ احد با ابوسفیان بود. ولى در میدان نبرد هیچ نشانى از یک فرمانده با تجربه در وى دیده نشد و تسلط او بر نیروهاى زیر فرمانش به اندازه اى ضعیف بود که زنـان ، بـرخـلاف تـمـایـل او، شـهـیـدان مـسـلمـان را مـثـله کـردنـد و او هـیـچ کـارى نـتوانست انجام دهد.
اگـر فـرمـانـدهـى ابـوسـفـیـان از انـدک کـفـایـتى برخوردار مى بود، پس از آنکه مسلمانان به محاصره کامل درآمدند مى توانست بسیارى از آنها را بکشد.
امـا فـرمـانـدهـى رسـول خـدا(صلی الله علیه وسلم ) بـه خـوبـى در ایـن جـنـگ درخـشـیـد. آن حضرت با انتخاب یک مـحل مناسب براى جنگ ، قریش را مجبور ساخت که در آنجا بجنگد. طرح و نقشه جنگ را تنظیم کرد و بـراى پـشـتـیـبـانى از مسلمانان مواضعى براى تیراندازان در نظر گرفت و سپس یک نیروى دفاعى کامل را زیر نظر یک فرمانده مسؤ ول به مواضع فوق اختصاص داد.
هـمـه ایـنـهـا بـا وجود اهمیتى که دارد نسبت به ظهور نبوغ فرماندهى آن حضرت (صلی الله علیه وسلم ) در اثناى مـرحـله دوم جـنـگ احـد نـاچـیز بود. در این مرحله مشرکان که پنج برابر مسلمانان بودند، نیروى انـدکـشـان را بـه حـلقـه مـحـاصـره انداختند. این در حالى بود که پس از شنیدن خبر کشته شدن پـیـامـبـر خـدا(صلی الله علیه وسلم ) روحـیه بسیارى از آنها نابود شده بود و به بلندیهاى احد، دور از میدان نبرد پـنـاه بـرده بـودنـد. تـنـهـا گـروه انـدکـى از نـیـروهـاى اسـلامـى هـمـراه رسول خدا(صلی الله علیه وسلم ) باقى مانده در برابر شدت حمله هاى قریش ، که در اوج قدرت و قله پیروزى قرار داشتند، دفاع مى کردند.
رسول الله (صلی الله علیه وسلم ) موفق گردید ـ در وضعیتى که کار مسلمانان به غایت دشوار و کار قریش قرین مـوفـقیت بود ـ بر اوضاع نومید کننده جنگ مسلط شود؛ با کمک مسلمانان باقیمانده حلقه محاصره دشـمـن را بـشـکـنـد و مـوضـعـى مـشـرف بـه مـیـدان جنگ را بـه اشـغـال درآورد. آن حـضـرت بـاقـیـمـانـده نـیـروهـایـش را تـجدید سازمان کرد و روحیه و نیرو و قـدرتـشـان را دوبـاره بـازگـردانـیـد و با این نیرو جلو حملات وتعرض سنگین مشرکان را سد کرد و شـکـسـت را بـه پـیـروزى مـبـدل سـاخت و در حالى که نابودى مسلمانان حتمى به نظر مى رسید مـشـرکـان را مـجـبـور سـاخـت کـه از نـابودى مسلمانان دست بردارند و بناچار میدان نبرد را ترک بگویند.
آن حضرت به این هم بسنده نکرد و روز دوم پس از جنگ براى تعقیب نیروهاى شرک بیرون آمد؛ و آنـان را نـاچـار سـاخـت کـه بـه جـاى حـمـله دوبـاره بـه مـسـلمـانـان بـه حـیـله گـرى متوسل شوند و اطلاعات دروغین بفرستند. رسول الله (صلی الله علیه وسلم ) به این تهدید اعتنا نکرد و با تدارک نیرو تصمیم گرفت ، در هر شرایطى با مشرکان رو در رو شود.
ایـن نـبـوغ در فـرمـانـدهـى را رسول الله (صلی الله علیه وسلم ) بـه روشنى از خود بروز داد که گوشه اى از دستاوردهاى آن ، پیروزمند ساختن مسلمانان مغلوب بود.
مـن واقـعـاً اعتراف مى کنم که وضعیتى نومید کننده تر از وضعیت مسلمانان در روز احد، در تاریخ هـیـچ مـلتـى نـخـوانـده ام . امـا رسول الله (صلی الله علیه وسلم ) موفق گردید که آن وضعیت بسیار دشوار را با فـرمـانـدهى بى نظیرش به نفع خود تمام کند و نیروهایش را از نابودى حتمى برهاند و آنگاه بـطـرز بـى مـانـنـدى اعـتـمـاد بـه نـفـس و قدرت مادى و معنوى شان را در مدتى کوتاه به آنان بازگرداند.
بدون شک رسول الله (صلی الله علیه وسلم ) در جنگ احد، فرماندهى درخشان و بى مانندى از خویش ‍ بروز داد.
۳ ـ مسایل تاکتیکى
الف ـ سرپیچى از اوامر فرماندهى : تیراندازان مسلمان در مخالفت با فرمان رسول الله (صلی الله علیه وسلم ) و عقب نـشـیـنـى از مـواضـع اصلى شان ـ براى جمع غنایم ـ مرتکب خطا شدند و چنانچه عقب نشینى آنها نـبـود، نـه خـالد بـن ولید مى توانست که عقبه آنان را مورد حمله قرار دهد و نه قریش قادر به محاصره آنها بودند.
سـرپـیـچـى از اوامر فرماندهى در جنگ احد درس خوبى براى پیامد نافرمانى است ؛ و نتایجى که در این جنگ به بار آمد، کافى است به مردم درسى بدهد که هرگز مانند آن را تکرار نکنند.
ب ـ خـوددارى از تـعـقـیـب دشـمـن : پـس از تـهـاجـم مـوفـقـیـت آمـیـز بـه مـنـظـور نـابـودى کامل دشمن ، باید او را به شدت مورد تعقیب قرار داد
در مـرحـله نـخست جنگ احد، پس از آنکه مشرکان از مواضع خود گریختند و از لشکرگاه شان دور شدند، مسلمانان ، زنان ، چارپایان و شترانشان را در محاصره گرفتند، اما مرتکب اشتباه شدند و آنـهـا را تـعـقـیـب نـکـردنـد. چـنـانـچـه مـسـلمـانـان سـپـاه شـرک را دسـت کـم ده مـیـل تـعـقـیـب مـى کـردنـد، بـر آنـهـا زیان سنگینى وارد مى آمد و نتیجه جنگ [کاملاً] به نفع لشکر اسلام پایان مى یافت :
ج ـ شـیـوه جـنگ : جنگ میان طرفین به شیوه صف انجام گردید؛ و مشرکان بدین وسیله توانستند، تسلط بر میدان جنگ را بهتر از شیوه جنگ و گریز حفظ کنند.
۴ ـ مسایل تدارکاتى
الف ـ تـدارکـات و نـقـلیه : مشرکان از نظر تدارکات ، آذوقه ، تسلیحات و نقلیه نیروهایشان نـسـبـت بـه مـسلمانان از برترى محسوسى برخوردار بودند و این امر در پایان یافتن جنگ به سود آنها تاءثیر بسزایى داشت .
ب ـ تدفین جنازه ها:
 مشرکان کشته هاى خود را به خاک سپردند و شهیدان اسلام را رها کردند. تـازه بـه ایـن هـم بـسـنده نکرده آنان را به زشت ترین گونه اى مثله کردند. هند، دختر عُتبه و زنان همراهش به جان شهیدان افتاده آنان را مثله مى کردند و گوش و دماغشان را مى بریدند…

مترجم:راشد شهامت.