سلسلهء غزوات (۲۰) درسهایی از عملیات پاکسازی

۱ ـ پایگاه وقرار گاه امن: پـایـگـاه امـن ، مـنـطـقـه اى اسـت حـیـاتـى کـه در هـمه تحرکات نظامى بدان تکیه مى شود، چنین پایگاهى نیروهاى در حال رزم وجنگ را پشتیبانى انسانى و تدارکاتى مى کند و در شرایط سخت جنگ ، حصاروقلعهء محکمى محسوب مى شود. هـمـه حـرکـتـهـاى نظامى موفق براى تمرکز بخشیدن به […]

۱ ـ پایگاه وقرار گاه امن:
پـایـگـاه امـن ، مـنـطـقـه اى اسـت حـیـاتـى کـه در هـمه تحرکات نظامى بدان تکیه مى شود، چنین پایگاهى نیروهاى در حال رزم وجنگ را پشتیبانى انسانى و تدارکاتى مى کند و در شرایط سخت جنگ ، حصاروقلعهء محکمى محسوب مى شود.
هـمـه حـرکـتـهـاى نظامى موفق براى تمرکز بخشیدن به عملیات جنگى ، به پایگاهى امن نیاز دارند تا مبارزین وجنگجویان صحنه  جنگ ونبرد بدان متکى باشند.
بـراى دعوتهاى موفقیت آمیز نیز سران و مبلّغان دعوت ، نیاز به قلعه وحصاراستوارى دارند که دعوت را از آنجا به بیرون بگسترانند.
مدینه ، پس از هجرت رسول خدا(صلی الله علیه وسلم ) ، به این شهر، به صورت قرارگاه و پایگاه امن اسلام درآمد. اما تا پیش از بیرون راندن بنى قینقاع قرار گاه و پایگاه امن واقعى محسوب نمى شد.
موضع یهودیان مدینه با موضع مشرکان این شهر به کلى تفاوت داشت . زیرا که مشرکان با انـصـار نـسـبـت خـویـشـاونـدى داشـتند ولى یهودیان با دیگران هیچ نسبتى نداشتند. بسیارى از مـشـرکـان مـدیـنـه بعد از جـنـگ بـدر اسـلام آوردنـد و کـسانى که بر شرک خود باقى بودند، شمارشان اندک بود. در نتیجه براى مسلمانان خطر چندانى نداشتند.
پـیـروزى مـسـلمـانـان در بـدر، بـر کـیـنـه یـهـودیان افزود اینان انتظار ناکامى مسلمانان را مى کشیدند؛ به نفع دشمنان آنها جاسوسى کرده و آنها را براى حمله به مسلمانها تشویق مى کردند و با گفتار و کردار خود آزارشان مى دادند.
پس از پیروزى در جنگ بدر، ماندن یهودیان در مدینه به منزله خطرى بالقوه بود که باید از بـیـن مـى رفـت . زیـرا در ایـن صـورت مـدیـنـه بـراى اسـلام بـه یـک پـایـگـاه امـن واقـعـى تـبـدیـل مـى شـد؛ و مـى تـوانـسـتـنـد عـمـلیاتى را که در پیش داشتند و نیز دعوت اسلامى را در حال و آینده از آنجا پى ریزى کنند.
پـس از بـیرون راندن بنى قینقاع از مدینه ، از قدرت یهودیان کاسته شد و بیشتر آنهایى که در اصـل اهـل مـدیـنه بودند در مکانهاى دورتر، در خیبر و ام القرى اقامت گزیده بودند. به این تـرتـیـب مـسـلمـانان ، مدینه را از خطرناک ترین دشمنان خود پاکسازى کردند و این شهر براى اسلام به صورت قرارگاه وپایگاه امن واقعى درآمد.
۲ ـ محاصره اقتصادى:
زندگى قریش در درجه اول و نخست به تجارت متکى بود. آنان از حبشه ، شام ، عراق و یمن کالاهایى مـانـنـد مـواد غـذایـى و منسوجات وارد و مواد اولیه اى مانند پوست ، پشم و عطر را، که از هند مى آوردند، به آنجا صادر مى کردند.

راه مـکـه ـ شام مهم ترین راه تجارى قریش بود. زیرا از سویى تجارت شام پراهمیت بود و از سوى دیگر این تنها راه خشکى بود که با شتر،(کشتى صحرا)به آسانى پیموده مى شد.
مـسـدود شـدن راه مـکه ـ شام بر زندگى اقتصادى قریش تاثیر ناگوارى بجا نهاد. از این رو بـراى جـلوگـیـرى از مـرگ حـتـمـى بازرگانى خود، درصدد برآمدند از راه طولانى مکه ـ نجد ـ عراق ـ شام استفاده کنند. ولى مسلمانان آنها را از راه جدید نیز محروم ساختند.
تـحـمـیل محاصره اقتصادى بر قریش ، دو راه را در پیش روى آنها گذاشت : تلاش براى از میان بـردن مـسـلمـانـان و گـشـودن راه بـسـتـه شـده ؛ و یـا تـسـلیـم شدن ، پیش از نابودى بر اثر گرسنگى .
هـدف مـسـلمـانـان از جـنـگـهـایى که پس از بدر علیه بنى سُلیم ، غطفان ، بنى ثعلبه ، بنى مـحـارب و نـیـز کـاروان قـریـش بـرپـا سـاخـتـنـد، مـحـروم سـاخـتـن ایـن قـبـایـل از تـعـرض بـه مـسـلمانان و تسلط یافتن بر راههاى مکه ـ شام و مکه ـ نجد ـ عراق بود. غـرض آنـهـا گـرفـتـن غـنـیـمـت نـبـود، زیـرا کـسـانـى کـه بـه دنـبـال غارت هستند، از ترس اینکه مبادا غنایم را از دست بدهند، بسرعت به پایگاههاى خود باز مى گردند و هیچ گاه مانند مسلمانان روزها و بلکه ماهها در قلمرو دشمنان خود نمى ماندند.
مـسـلمـانان بار نخست سه شب و بار دوم دو ماه در سرزمین بنى سلیم ماندند. یک ماه تمام نیز در سـرزمـیـن بـنـى ثـعـلبـه و بـنـى مـحـارب مـانـدنـد. آیـا کـسـى کـه از دشـمـن بـتـرسـد و یـا دنبال تاراج و غارت باشد، این همه درنگ مى کند؟!
نـخـسـتین هدف تحمیل محاصره اقتصادى بر قریش ، تاثیر گذارى مادى و معنوى بر آنان بود تـا شـایـد نـسـبـت بـه مـوضـع خـود در بـرابـر مـسـلمـانـان تـجـدید نظر کنند. جنگهایى هم که رسـول خدا(صلی الله ) در این مدت علیه قبایل به پا کرد، جز به منظور رهایى از تهدید آنها و نیز تامین هدف محاصره اقتصادى نبود.
جـنگهاى این دوره ، به تعبیر نظامیان امروزى ، جنگ سرد بود و براى پاکسازى (پایگاه امن ) و حصول پیروزى چاره اى جز این نبود.
شکست خورده پیروز
(وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنوُا وَ اَنْتُمُ الاَْعْلَونَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ)
آل عمران (۳) ، آیه ۱۳۹ .
و اگر مؤمن هستید ، سستى مکنید و غمگین مشوید، که شما برترید.