توصیه های مجاهد کبیر به مجاهدین

(توصیه های مرحوم مولوی جلال الدین حقانی) ترجمه : حبیب زاده برادران گرانقدر و مجاهدم ! جهاد مدرسه ایست که انسان نشیب و فراز های زیادی زندگی مبارزه و مجاهده را دران می آموزد. شاگردان مدرسه جهادی ویژگی ها و مشخصاتی دارند، ویژگی های که نمی توان به زبان و یا به قلم تعبیر کرد. […]

(توصیه های مرحوم مولوی جلال الدین حقانی)

ترجمه : حبیب زاده

برادران گرانقدر و مجاهدم !

جهاد مدرسه ایست که انسان نشیب و فراز های زیادی زندگی مبارزه و مجاهده را دران می آموزد.

شاگردان مدرسه جهادی ویژگی ها و مشخصاتی دارند، ویژگی های که نمی توان به زبان و یا به قلم تعبیر کرد. زیرا تجسم عینی این مشخصات تنها در اخلاق والای آن بندگان پاک سرشت دیده می شود، بندگانی که خداوند متعال برای خدمت به دین خود درین مدرسه پر افتخار انتخاب کرده و به این خطاب قرآنی افتخار بخشیده است :

التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ – التوبه : ۱۱۲

برادران مجاهدم !

بنده چون بخش بزرگی از زندگی خود را درین مدرسه به حیث آموزنده و سپس آموزگار سپری کرده ام، زندگی ام با بسیاری از چنین شاگردانی گذشته است که آن ها واقعا مصداق این فرموده خداوندی بودند : … وَیَتَّخِذَ مِنْکُمْ شُهَدَاءَ ۗ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِینَ ـ ال عمران : ۱۴۰

میان من و آن ها پیوند ایمانی و اخوت اسلامی استوار شده بود، اکنون چون بر اثر کهنسالی بیشتر چیزها را فراموش کرده ام، اما اخلاق اسلامی و غیرت و ایثار جهادی آن جوانان مجاهد فراموش ناشدنی است.

ازان دوران سال های زیادی گذشته و شاید اکنون هیچ یکی ازان جوانان در دنیا نمانده باشند، اما چهره های زیبا و کارنامه های جهادی آن ها اکنون هم در قلب من ثبت است.

از جمله آن ها ؛ شجاعت شهید مولوی احمد گل، ایثار شهید مولوی فتح الله، تدبر و حوصله شهید مولوی نظام الدین، فداکاری شهید محمد اسماعیل، فقاهت شهید عبدالله عزام، سخاوت شهید شیخ اسامه بن لادن، غیرت شهید ابو مصعب الزرقاوی، عبقریت شهید خطاب، فداکاری ابو حارث و وفای ابو الولید المصری، هنوز هم بطور خاطرات بسیار شیرین در حافظه ام نقش است.

هنوز هم هرگاه خاطرات جبهات جهادی به یادم می آید، فکر می کنم که با این مجاهدین در سنگرهای ژوره، بری و تورغر نشسته ام و حرکات دشمن را در شهر خوست ترصد می کنم.

هنوز هم تصویر هر یکی آن ها در حافظه ام موجود است و لحظات دردآور جدایی آن ها مرا رنج می دهد. نمی دانم چرا تا اکنون ازان سعادت (شهادت) که برادران و همسنگران عزیزم مدت ها پیش به آن مشرف شدند، محروم هستم.

من در زندگی خود از همه بیشتر بر اخلاق خوب رفقای شهید خود و فداکاری آن ها در راه خدا، رشک دارم.

برادران مجاهدم !

پیشتر گفتم که جهاد مدرسه ایست که انسان دران درس سعادت زندگی خود را می آموزد، این درس در مدرسه های دیگر نظری اما در مدرسه جهادی عملی می باشد.  تقوایش عملی، صداقتش عملی، فداکاری اش عملی، ایثارش عملی و………..

جنبه عمل در زندگی جهادی و تعلیمات جهادی آنقدر قوی است که کسی اگر آیات جهادی سوره های الانفال، التوبه و الاحزاب را تلاوت می کند و یا هم کتاب المغازی صحیح البخاری را می خواند فکر می کند که عملا در سنگرهای بدر، احد، خندق و حنین قرار دارد.

برادران !

پروردگار فتح تاریخی را در غزوه نصیب مجاهدین ساخت، آیا می دانید سبب این فتح عظیم چه بود ؟

انکسار.

رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحاب کرام رضی الله عنهم اجمعین پیش از آغاز غزوه بدر، دستان عجز و انکسار را به بارگاه متعال بالا کردند و گفتند : اللهم ان تهزم هذه العصابه فلن تعبد فی الأرض بعد هذا الیوم … ، الها ! اگر این جماعه را مغلوب بسازی، در روی زمین کسی نمی باشد که تو را عبادت بکند.

همان بود که پروردگار این تسلیت الهی را برای شان روان نمود : وَلَقَدْ نَصَرَکُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّهٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ – آل عمران : ۱۲۳