جهاد معاصر افغانستان از نگاه شریعت/ زن در نظام اسلامی و جمهوری سیکولار/ بخش ۲

مفتی عبدالله رشاد افغانی / ترجمه : حبیب زاده

برای بخش اول مقاله بر اینجا کلیک نمائید

حقوق زنان در نظام اسلامی:

در قانون اسلامی، چنانکه مردان صاحبان حقوق اند، زنان نیز حقوق خاصی دارند. البته، اسلام چون دین فطرت است، همه احکام آن موافق با سرشت و طبیعت انسان است. بنا برین برای زنان نیز حقوقی قائل شده است که با سرشت و طبیعت آنان سازگار است.

جامعه غربی، که بر اساس خواهشات نفسانی و بر اصول سیکولاریسم تشکیل یافته است، مزاج، طبیعت و فطرت زنان را در ساختار قانون اهمیت نداده و از حقوق زنان تنها استفاده ابزاری کرده است. از همین است که اکنون زنان غرب به صراحت می‌گویند در غرب به حقوق زنان ارج گذاشته نمی‌شود و آن جا زنان زندگی داخل خانه را بر زندگی بیرون از خانه ترجیح می‌دهند. نظام خانوادگی در جامعه غربی از بین رفته است. زن در خانه شوهر نیز مکلف است که باید برای خود پول کمایی کند، اما بالعکس، زنان در جامعه اسلامی به نگاه قدر دیده می شوند و نفقه، خانه و خدمت آنان بر شوهر لازم است.

نظام اسلامی و آزادی اقتصادی زنان:

در جامعه اسلامی، زنان همچون مردان حق مالکیت مال خود را دارند. بنا برین زن می‌تواند تجارت کند و یا از راه زراعت و تعلیم منافع خود را به دست بیاورد.

همچنان زن از شوهر خود حق مهر می‌گیرد. اسلام برای زنان حق کامل مهر را بخشیده است. در مهر زنان؛ نه پدر، نه برادر، نه شوهر و نه هم کسی دیگری حق دارد که تصرف بکند.

اما المؤمنین خدیجه الکبری – رضی الله عنها – همسر پیامبر صلی الله علیه و سلم تجارت بزرگی بین حجاز و شام داشت.

مردان و زنان هر دو پایبند اخلاق اسلامی و قوانین شرعی هستند. زن خواه در عرصه آموزش باشد و یا تجارت، پرده شرعی را رعایت می‌کند و از اختلاط با غیر محارم خودداری می‌کند و بدون محرم سفر نمی‌کند.

زیرا ملحوظ نداشتن پرده، اختلاط با بیگانگان و سفر بدون محارم، خواه برای درس و تدریس باشد، یا تجارت و یا بهانه دیگری مثلا اشتراک در کنفرانس‌های ملی و بین‌المللی، این همه ظلم در حق زنان است. اسلام برای مصئونیت حقوق زنان، زنا را ظلم و جرم بزرگ خوانده است، بناءً آن راه‌های را هم مسدود نموده است که سبب زنا می‌گردد. «سدّ الذرائع» اصل بزرگ در فقه اسلامی است.

زن حق میراث دارد:

زن در میراث همچو مردان حق خود را می‌گیرد. زنان پیش از اسلام در میراث حق نداشتند، اما اسلام بنا بر نظام عادلانه خود برای زنان حق میراث داد و از مال پدر، شوهر، برادر و مادر با در نظرداشت شرایط، سهم خود را می‌گیرد.

حق نفقه و خانه زن بر شوهر:

اسلام نسبت به هر دین دیگر به حقوق زنان بیشتر متعهد است. زن در اسلام بر شوهر حق دارد که برایش خانه و نفقه بدهد.

حقوق پرورش اولاد:

زن اگر طلاق هم داده شود، باز هم حق حضانت اولاد را دارد، مگر اینکه موانع شرعی موجود باشد.

زن حق آموزش دارد:

زن همچو مرد حق آموزش دارد. زن مثل مرد می‌تواند رشته دل‌خواه تحصیلی را برای خود انتخاب کند. البته، به شرط اینکه دیگر حقوق شرعی ضایع نگردد. مثلا پرده را لحاظ می‌کند، از اختلاط با مردان نامحرم خودداری می‌کند و دیگر مقررات شرعی.

حق زن در انتخاب شوهر:

زن می‌تواند شریک زندگی خود را خودش انتخاب کند. هیچ کسی از راه جبر و اکراه بر وی کسی را به‌حیث شوهر تحمیل نمی‌تواند.

رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است : «الثیب أحق بنفسها من ولیها والبکر تستأذن فی نفسها» یعنی : زن بیوه باشد یا باکره، به اختیار خود شوهر انتخاب می‌تواند.

احترام به زنان:

اسلام آن مردی را مؤمن کامل خوانده است که با زن خود برخورد نیکو داشته باشد. رسول الله صلی الله علیه و سلم می‌فرماید : مؤمن کامل کسی است که اخلاق نیکو داشته باشد و از میان شما بهتر کسی‌است که با زن خود خوب باشد.

اما این همه حقوق، زمانی می‌تواند عملی شود که ما دارای نظام واقعی و مستقل اسلامی باشیم و موافق شریعت حقوق زنان را بدهیم. حق زنان تنها در سطح شعار نباشد. یکی از فجایع اشغال این هم است که ما به گونه غیر ارادی از آمدن نظام اسلامی جلوگیری می‌کنیم و نظام جمهوری‌سیکولار را بر نظام اسلامی ترجیح می‌دهیم. حال اینست که سیکولاریسم اکنون در حامعه غربی نیز به سکه نابکار تبدیل شده است.

در بخش آینده بر این بحث می‌کنیم که جامعه غربی تحت شعار آزادی زنان چه اهدافی را دنبال می‌کنند؟

ادامه دارد…….