جهاد معاصر افغانستان از نگاه شریعت/ در پاسخ به دکتور احمد الریسونی/ بخش ۲

مفتی عبدالله رشاد افغانی / ترجمه : حبیب زاده حیثیت اداره کرزی و غنی در موجودیت امارت اسلامی: زمانی‌که در دهه نود میلادی خلای زعامت در افغانستان وجود داشت، پانزده صد تن علمای کرام به‌دست امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد رحمه الله بیعت نمودند و او بر بنیاد اصول شرعی زعیم مسلمانان مقرر شد و […]

مفتی عبدالله رشاد افغانی / ترجمه : حبیب زاده

حیثیت اداره کرزی و غنی در موجودیت امارت اسلامی:

زمانی‌که در دهه نود میلادی خلای زعامت در افغانستان وجود داشت، پانزده صد تن علمای کرام به‌دست امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد رحمه الله بیعت نمودند و او بر بنیاد اصول شرعی زعیم مسلمانان مقرر شد و این سلسله به‌رهبری علما تا شیخ الحدیث هبه الله حفظه الله رسید، هرگاه امریکایی‌ها هجوم آوردند، چند تن غلامان شان را به ارگ رساندند و به‌حیث زعیم کشور مقرر کردند. از نگاه شریعت، کفار نمی‌توانند در برابر امیر شرعی مسلمانان کسی دیگری را امیر تعیین کنند. خداوند متعال فرموده است: وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا النساء: ۱۴۱

و در حدیث شریف آمده است که در موجودیت یک امیر اگر با امیر دیگر بیعت شود، امیر دوم کشته شود.

إذا بویع لخلیفتین، فاقتلوا الآخر منهما. صحیح مسلم: ۱۴۸۰/۳

علامه نووی رحمه الله در شرح این حدیث گفته است:‌ امت بر کشتن امام دوم اجماع دارند.

ملا علی‌قاری الحنفی در تشریح این حدیث نوشته است: قال الطیبی: لأن الآخر منهما خارج على الأول باغ علیه فتجب المقاتله معه حتى یفیء إلى أمر الله وإلا قتل. . . واتفقوا على أنه لا یجوز أن یعقد لشخصین فی عصر واحد اتسعت دار الإسلام أم لا. مرقاه المفاتیح شرح مشکاه المصابیح: ۲۳۹۹/۶

یعنی اگر امام دوم بر امام اول تجاوز و بغاوت بکند، قتال با وی تا زمانی واجب است که به حکم پروردگار راجع شود. سپس می‌گوید : علما بر این اتفاق دارند که همزمان بیعت با دو امام روا نیست.

در حدیث ابوداود چنین آمده است: من بایع إماما، فأعطاه صفقه یده، وثمره قلبه، فلیطعه ما استطاع، فإن جاء آخر ینازعه، فاضربوا رقبه الآخر. سنن أبی داود: ۹۷/۴

یعنی هرگاه با یک امام بیعت شود و سپس کسی دیگری ادعای امارت بکند، سرش از تن جدا گردد.

از روایات فوق واضح شد که بر امیر مسلمانان لازم است برای جلوگیری از فتنه‌ها باغیان را بکشد.

دکتور ریسونی و اشتباه او در حکم بغاه:

جناب دکتور ریسونی می‌گوید : در افغانستان جهاد نیست. اگر کسی بگوید که اداره کابل باغی است و جهاد در برابر آن روا است، دکتور می‌گوید : حکم بغات موقتا است. لهذا پس از پیمان امارت اسلامی و امریکایی‌ها جهاد با اداره کابل روا نیست.

حقیقت اینست که کسی از دولت اسلامی و امیر شرعی بغاوت کند، برایش در شریعت وقت مقرره نیست، بلکه تا زمانی‌‌که سلاح را بر زمین نگذاشته‌اند، با چنین فتنه‌گران مبارزه می‌کند و آن‌ها را می‌کشد. امارت اسلامی چنین نموده‌است. هرگاه عساکر اداره کابل تسلیم شوند و از بغاوت دست بگیرند، سر شان در امن می‌شود.

علامه سرخسی رحمه الله در مورد مبارزه مسلحانه با بغات می‌گوید : وهذا لأنه ما دام حاملا للسلاح فهو قاصد للقتال إن تمکن منه فیقتله دفعا لقتاله. المبسوط للسرخسی ۱۳۳/۱۰

یعنی: تا آن‌که بغات سلاح در دست دارند، اراده قتل مسلمانان را دارند، پس آن‌ها برای دفاع از مسلمانان کشته می‌شوند.

و اگر به گفته دکتور ریسونی به آن‌ها وقت داده شود و راه فتنه و فساد باز گذاشته شود، این در حقیقت به‌معنای جلوگیری از نظام اسلامی است. در چنین صورت نظام اسلامی هیچ‌گاه حاکم نمی‌شود و این آمیزه دموکراسی و سیکولاریسم حاکم می‌باشد، حال اینست که نظام سیکولاری از لحاظ شرعی غیر اسلامی است. پس گویا ما به شکل غیر ارادی برای نظام غیر اسلامی کار می‌کنیم.

و اگر گفته‌های ریسونی پنداشته شود حکم چنین می‌شود که اگر کسی از امام شرعی بغاوت کند نخست باید خبر ساخته شود، اگر به راه نیاید پس با او مقابله مسلحانه کرده شود، اما اگر مقابله زمان‌گیر شود پس با بغات نیز جهاد روا نیست، بعنی بغات باید به بغاوت شان دوام بدهند، تا تحت حکم شرعی قرار نگیرند.

این هرگز درست نیست.

شیخ ریسونی از اوضاع افغانستان آگاه نیست:

کسانی که عملا تحت سیطره و مورد ظلم و شکنجه اشغال‌گران و غلامان شان قرار دارند، حقایق زمینی برای شان روشن است و همه واقعیت‌ها را به چشم سر مشاهده می‌کنند. ریسونی که در تمام مدت اشغال خاک افغانستان را ندیده و هیچگاه خود را در غم افغان‌ها شریک ندانسته است، چنین اظهارات او تعجب‌آور است.