امارت شناسی/بخش بیست‌وچهارم

خسارات سنگین جانی و مالی امریکا یکی دیگر از دلایل مهم شکست آمریکا، خسارات سنگین جانی و مالی اشغالگران بود. جوبایدن رئیس جمهور آمریکا پس از فرار از افغانستان در اولین سخنرانی خود در مورد این فرار گفت: به خاطری از افغانستان بیرون شدیم (فرار کردیم) که روزانه «سه صد میلیون» دالر مصرف داشتیم. بعد […]

خسارات سنگین جانی و مالی امریکا

یکی دیگر از دلایل مهم شکست آمریکا، خسارات سنگین جانی و مالی اشغالگران بود. جوبایدن رئیس جمهور آمریکا پس از فرار از افغانستان در اولین سخنرانی خود در مورد این فرار گفت: به خاطری از افغانستان بیرون

شدیم (فرار کردیم) که روزانه «سه صد میلیون» دالر مصرف داشتیم. بعد از خاتمهٔ اشغال پوهنتون «براون» در آمریکا در مورد هزینه‌های مالی آمریکا در افغانستان تحقیقات منتشر کرد و گفت: از ابتـدای حملـه بـه افغانستان تا پایان آن، دو اعشاریه ٢۶ ترلیون دالر در این کشور مصرف شـده است. به عبارت دیگر دو هزار و دوصد و شصت میلیارد دالر هزینه برداشته است. پوهنتون براون گفت: علاوه بر این هزینه‌های قطعی، ممکـن بـود در سال‌های آینده برخی از هزینـه‌هـای جـاری جنگ بیشتر شـود؛ زیرا دولت آمریکا برای جنگ قرض‌های زیادی گرفته بود که نرخ سـود آن سـال بـه سـال بیشتر می‌شود. همچنین اگر حقوق مستمر عساکر، مجروحان، بیماران روانی و خانواده‌های کشته‌شدگان جنگ نیـز بـه هزینـه‌هـا اضـافه شـود، در آیندهٔ نزدیک مجموع هزینه‌های مالی جنگ در افغانستان دو برابر شده می‌تواند. گرچند که وزارت دفاع آمریکا آمار رسمی کشته‌شدن شهروندان آمریکایی در افغانستان را ۶٢۴٢ بیان می‌دارد که تقریباً نیمی از آن‌ها عسکر و نیمی از کارمندان امنیتی یا قراردادی خصوصی هستند و همچنین اعتراف می کند که ٢٠۶۶۶ عسکر امریکایی مجروح شده‌اند؛ اما از آنجا که آمریکایی‌ها همیشه تلفات خود را مخفی نگه داشته و در این زمینه قوانین سخت‌گیرانه‌ای وضع کرده‌اند، می‌توان باور کرد که تلفات جانی آمریکایی‌ها چندین برابـر ایـن آمـار

است .

اینکه جنگ افغانستان طولانی ترین جنگ در تاریخ آمریکا بود که ۷۸۱ هزار عسکر آمریکایی به نوبت در آن شرکت داشتند؛ لهـذا بـار تلفات جانی و مالی آن نیز برای آمریکایی‌ها کمرشکن بود که در نهایت آن‌ها را مجبور به فرار

عقب‌نشینی و فرار تدریجی اشغالگران آمریکایی‌ها که در دههٔ اول اشغال بیست ساله افغانستان آرزوی پیروزی نظامی را در سر می پرورانیدند، از آغاز دههٔ دوم اشغال و شکست‌های مداوم استراتیژی‌های نظامی، به این نتیجه رسیدند که نمی‌توانند در جنگ پیروز شوند؛ بناء به فرار و عقب‌نشینی تدریجی آغاز کردند. آن‌ها ابتـدا بـه جمع‌آوری پایگاه‌های خود از مناطق اطراف شروع کردند و مناطق اشغالی را به اربکی‌ها یا پولیس محلی تحویل دادند. بعداً در اکثر مراکز ولایات تعداد کمی نیرو را تنها به صورت نمادین گذاشت و بیشترین عساکر خود را در ده پایگاه اصلی خود جمع کرد که در قرارداد امنیتی ذکر شده بود.

 

به دنبال آمریکایی‌ها، شرکای دیگر اشغالگر نیز به بیرون کشیدن عساکر و پایین‌آوردن پرچم‌های خود شروع کردند؛ مگر اشغالگران این روند را چنـان با دقت به پیش بردند که ادارهٔ کابـل روحیهٔ خـود را از دست ندهد. از این جهت با هر عقب‌نشینی یا خارج کردن گروهی از عساکر؛ بازهم تضمین‌های دروغین حمایت و همکاری دایمی را به ادارهٔ کابل می‌دادند. بـه عنـوان مثال، در ۱۰ می ۲۰۱۸ میلادی، زمانی که آمریکایی‌ها با امارت اسلامی در قطر توافق‌نامه امضا کردند و شکست خود را در افغانستان رسما پذیرفتند، در همان روز، ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو و مارک آسپیر، وزیر دفاع آمریکا نیز به کابل آمدند و در ارگ با اشرف غنی ملاقات کرده و در مقابل دوربین رسانه‌ها با او قرارداد «ادامهٔ همکاری» امضا نمودند؛ اما همه می‌دانستند که این حرکت نمادین فقط به خاطر این است که ادارهٔ کابل به خاطر توافـق نـامـهٔ قطـر دل نیندازد و پیش از موعد سقوط نکند. اخیراً آمریکایی‌ها بر نظـارت هـوایی و حملات با استفاده از طیارات بـدون سرنشین و همچنین عملیات شبانهٔ مشترک با قطعات صفردار تمرکز کردند. اربکی‌های به جامانده از آمریکایی‌ها در مناطق اطراف نتوانستند مناطق را حفظ کنند و به زودی مناطق اطراف افغانستان به جز مراکز ولسوالی‌ها به کنترل کامل مجاهدین درآمد.