اثرات اطاعت در استحکام نظام شرعی/بحش دوم

خواست افراد در مقابل امر امیر، معتبر نیست امر امیر را باید در هر حالت قبول کنیم؛ چه طبق خواست ما باشد یا نه، چه این امر مطابق میل ما یا مخالف طبیعت مان باشد، چه ما در حالت خوبی باشیم یا در حالت بدی، در هر حال باید اطاعت امیر را بکنیم و اطاعت […]

خواست افراد در مقابل امر امیر، معتبر نیست
امر امیر را باید در هر حالت قبول کنیم؛ چه طبق خواست ما باشد یا نه، چه این امر مطابق میل ما یا مخالف طبیعت مان باشد، چه ما در حالت خوبی باشیم یا در حالت بدی، در هر حال باید اطاعت امیر را بکنیم و اطاعت امیر را تابع خواهشات خود قرار ندهیم.
حضرت عبادہ رضی الله عنه می فرماید:
«بایعنا على السمع والطاعه، فی منشطنا ومکرهنا، وعسرنا ویسرنا وأثره علینا، وأن لا ننازع الأمر أهله، إلا أن تروا کفرا بواحا ، عندکم من الله فیه برهان»
ترجمه: با رسول الله -صلى الله علیه وسلم- بر گوش دادن و اطاعت بیعت کردیم، که در خوشی و ناخوشی و در سختی و آسانی و در آن وقت که دیگران بر ما ترجیح داده شدند و اینکه با بزرگان (حاکمان) خود بر سرهیچ کاری مخالفت نکنیم، (رسول الله صلى الله علیه وسلم در ادامه) فرمودند: مگر اینکه (خدای نکرده ) از آنان کفر آشکار دیدید، و برای آن دلیل و برهانی از طرف الله جل جلاله داشتید.

لذا اگر امیر، ما را به چیزی امر کرد که بر نفس‌های ما سنگین و مشکل بود، یا ما را از آن منع کرد؛ بازهم باید اطاعت کنیم.
علما می نویسند: وإذا نهى السلطان العالم أن یفتی فلیس له أن یفتی، فإن افتى فهو عاص.
ترجمه: اگر امام، عالمی را از فتوا دادن منع کند، او نباید فتوا دهد، اگر فتوا داد گناهکار می‌شود.

اطاعت امیر فقط باید برای رضای الله متعال باشد
اطاعت امیر عبادت است و برای هر عبادت ضروری است که باید تنها برای رضای الله متعال باشد، نه برای به دست آوردن مال، دنیا و منصب.
رسول الله – صلى الله علیه وسلم – می فرماید: ثلاثه لا ینظر الله إلیهم یوم القیامه، ولا یزکیهم، ولهم عذاب ألیم، رجل کان له فضل ماء بالطریق، فمنعه من ابن السبیل، ورجل بایع إماما لا یبایعه إلا لدنیا ، فإن أعطاه منها رضی، وإن لم یعطه منها سخط ورجل أقام سلعته بعد العصر، فقال: والله الذی لا إله غیره لقد أعطیت بها کذا وکذا ، فصدقه رجل “ثم قرأ هذه الآیه: {إن الذین یشترون بعهد الله وأیمانهم ثمنا قلیلا} آل عمران: ۷۷

ترجمه:
سه نفر را الله در روز قیامت نظر (نگاه ) نمی کند و آنان را تزکیه نمی‌کند و عذاب دردناکی برای آنان است، یکی آن شخصی است که در سفر بیشتر از حد نیاز آب دارد؛ اما آن را به مسافر دیگری نمی دهد و شخصی که با امامی بیعت می کند، بیعت او فقط به خاطر دنیاست، اگر به او (چیزی) بدهد راضی می‌شود و اگر به او (چیزی) ندهد؛ ناراض می‌شود و شخص سوم کسی که وسایل خود را بعد از عصر برای فروش بگذارد و بگوید: قسم به الله جل جلاله که معبودی دیگر جز او نیست، آن قدر و آن قدر از من خواسته شده(قسم دروغین)، و دیگری او را تصدیق کند، سپس (رسول اللہ صلی اللہ علیہ و سلم) این آیه را خواند: {إن الذین یشترون بعهد الله وأیمانهم ثمنا قلیلا} آل عمران ۷۷
الله جل جلاله بر ما رحم بفرماید، بارها به همین دلیل از بزرگان خود ناراحت می شویم، که به ما خرج و مصرف نداده و یا کم داده است.

به یاد داشته باشید! الله متعال چنین افرادی را نمی پسندد، اگر ما و شما امید جنت را داریم؛ باید بیعت‌مان فقط برای رضای الله متعال باشد.
در حدیث دیگری رسول الله -صلى الله علیه وسلم- می فرماید: تعس عبد الدینار، وعبد الدرهم، وعبد الخمیصه، إن أعطی رضی، وإن لم یعط سخط، تعس و انتکس، وإذا شیک فلا انتقش، طوبى لعبد اخذ بعنان فرسه فی سبیل الله، أشعث رأسه، مغبره قدماه، إن کان فی الحراسه، کان فی الحراسه، وإن کان فی الساقه
کان فی الساقه، إن استأذن لم یؤذن له، وإن شفع لم یشفع.
ترجمه: هلاک شود بنده درهم و دینار و پارچه گران قیمت، اگر به او چیزی داده شود؛ راضی می‌شود و اگر داده نشود؛ قهر می‌گردد؛ هلاک باشد، سرش پایین و پاهایش بالا باشد، اگر خاری درپایش برود، بیرون نشود. (این دعای بد رسول الله است)
سعادت و کامیابی نصیب بنده‌ای است که لگام اسبش را در راه الله (جهاد ) گرفته، موهایش پراکنده و پاهایش غبار آلود است (فکر زیبایی و زینت را ندارد )، اگر به پهره داری امر شود، پهره داری خوب می‌کند، (اطاعت را بر منصب ترجیح میدهد )، (و اگر در تشکیل )درگروه آخر باشد؛ در همانجا استقامت می‌کند (اگر کسی به خانه یا دفتر کسی می‌خواهد داخل شود اجازه نمی‌دهد ) و اگر شفاعت کند؛ شفاعتش قبول نمی‌شود (خود را به هیچ کسی معرفی نمی‌کند و از شهرت و خودخواهی خودش را حفظ کرده
باشد).