دیدگاه‌ها

امیرالمؤمنینی که من می‌شناسم/۱۳

بخش سیزدهم از سلسله مقالات مولوی مهاجر فراهی در توصیف شمه‌ای از حالات و زندگانی عالی‌قدر امیرالمؤمنین حفظه الله

من به عنوان یک مسلمان ایمان و اعتقاد دارم که هیچ کس جز پیامبران معصوم نیست. همچنین کلام پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم را با با دو دیده می‌پذیرم که فرموده‌اند: “خیر أمتی قرنی ثم الذین یلونهم ثم الذین یلونهم” ترجمه:
در امت من قرن من بهترین اند، سپس آنهایی که پشت‌سرشان و سپس پیروانی که پشت سر آن‌ها می‌آیند، بهترین هستند.

اسناد تاریخی به روشنی گواهی می‌دهند که زمامداران و فرمان‌روایان مسلمانان پس از خلفای راشدین در مهمات زندگی شخصی، رفتار را مردم و رعایا، افزایش طمع منصب و قدرت، تقوی، زهد و تعهد در قبال مبانی دینی تفاوت زیادی پیدا کرده‌اند. این نکته را نیز باید بپذیریم که احساس، دیدگاه و تعهد پیروان امت اسلامی نسبت به ارزش‌های اسلامی آنها در مجموع بیش از پیش کاهش یافته است، عامل اصلی تیره‌روزی حاکم بر جهان اسلام اینست که ما ارزش‌های خود را نادیده گرفته‌ایم.

به‌ویژه در صد سال اخیر توطئه‌ها و دسیسه‌های بی‌شماری برای انشعاب، تفرقه و به بی‌راهه کشاندن امت اسلامی به کار رفته است. غرب چنان اذهان اقشار مختلف مسلمانان را تسخیر خود نموده است که حالا اصطلاحات مشهور اسلامی مانند جهاد، امت، امامت، امارت، خلافت، شریعت، ولاء، براء، امیرالمؤمنین، حدود، قصاص، اخوت اسلامی و ده‌ها اصطلاح دیگر که روزگاری امت اسلامی و ملت‌های مسلمان برای بقا، دوام، احترام، عزت، سعادت و رفاه دنیوی و اخروی خود به عنوان کلیدها از آن‌ها استفاده می‌کردند، امروز در نظرشان مفاهیم بیگانه، مهمل، ارتجاع، افراط‌گرایی، تروریسم، عقب‌ماندگی، خواب، رویا، خیال و غیرممکن به نظر می‌رسند.

مفکوره‌های بیگانه ناسیونالیسم، قومیت، نژادپرستی، سکولاریسم، دموکراسی، سرمایه‌داری، کمونیسم، فمینیسم، الحاد و بسیاری دیگر از عقاید و ایدئولوژی‌های غربی به قدری برای جوانان امت اسلامی تزیین و تکرار شده است که اکنون فکر می‌کنند این مفاهیم پوچ رازهای اصلی تقدم، پیشرفت و استقلال ما می‌باشند.

اکثر حاکمان جهان اسلام ما تحت نفوذ فکری غرب و شرق هستند و عملاً در همه امور بر روی قدم‌های آن‌ها قدم می‌زنند. تامین قدرت، اقتدار و خوش‌شانسی خود را تنها در تقلید از اعمال و افعال غرب می‌بینند.

در چنین شرایطی واقعاً موقف‌گیرهای امارت اسلامی، اقدامات رهبران و روند عملی اجرای نظام اسلامی برای بسیاری از مردم ناآشنا و تعجب برانگیز است.

اگر شخصیت و کرکتر رهبری و زعیم امارت اسلامی افغانستان را در دوره قحط‌الرجال کنونی صحبت کنیم واقعاً ویژگی‌ها، صفات و مدیریتی که برای یک حاکم، زمامدار و رهبر مسلمان لازم و ضروری است، تا حد زیادی در شخصیت امیرالمؤمنین حفظه‌الله یافت می‌شوند.

رهبر کنونی امارت اسلامی افغانستان شیخ هبهالله آخندزاده حفظه‌الله در بین علما از شهرت و وجاهت علمی بسیار خوبی برخوردار است؛ وی استاد حدیث است که شاگردان بی‌شمار احادیث نبوی نزد ایشان فارغ شده‌اند، کتاب‌های متعددی تصنیف نموده است، دارای مطالعات گسترده در سیرت و تاریخ است. او یک رهبر با اراده و بسیار مدبر است، او اطلاعات کاملی در مورد سیاست‌های جهان و رقابت‌ها، مسابقه‌ها، حساسیت‌های منطقه‌ای و اختلافات بین قدرت‌های بزرگ جهان دارد.

مقام رهبری با جدیت تمام امور نظام خود را زیر نظر دارد؛ تمام راه‌های تعامل و ارتباطات با کشورهای خارجی را زیر نظر دارد. یک بار در جلسه‌ای که سخنگوی مرکزی امارت اسلامی آقای ذبیح الله مجاهد نیز حضور داشت، امیرالمؤمنین حفظه‌الله از بیانیه‌ای در مورد یک کشور خارجی انتقاد کرد که گویا متن آن ضعیف است و باید با قدرت بیشتری واکنش نشان داده می‌شد، هدایت شان این بود که ما باید مراقب چنین موضوعاتی باشیم.

شخصیت امیرالمؤمنین تا حد زیادی جامع است؛ بر رعایا، مردم، مسلمانان و مجاهدان خود بی‌نهایت مهربان و دلسوز است، همواره در مجالس و نشست‌ها به برخورد نیکو با مردم توصیه می‌نماید، از اذیت و آزار مردم بسیار می‌رنجد. رهبری مجاهدین را همواره از آه و فریاد مستضعفان و بیچاره‌گان می‌ترساند و در اکثر مجالس این حدیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و سلم را ذکر می‌کند که وقتی معاذ را به عنوان والی به یمن فرستاد، به او فرمود: «از دعای مظلوم بپرهیز زیرا میان او و خدا حجابی نیست».

عالی‌قدر امیرالمؤمنین حفظه‌الله در زندگی دنیوی طرف‌دار هیچ نوع تکلف و ترفه نیست، بلکه زندگی ساده و بی‌زینت را ترجیح می‌دهد. او هرگز از مال بیت‌المال امتیازی برای خود و خانواده‌اش نخواسته است. به عنوان رهبر امارت اسلامی و شخص درجه اول کشور، هیچ تفاوت آشکاری بین زندگی فعلی و زندگی شخصی قبلی‌شان به میان نیامده است، طرف‌دار هیچ نوع تشریفات رسمی نیست و نه به کسی اجازه می‌دهد که برای او چنین حرکاتی را انجام دهد.

ادامه دارد