معبد راما؛ ثناخوانان سیکولاریسم کجایند؟

حبیبی سمنگانی رویدادهای اخیر نشان می‌دهد که کشورهای سیکولار یکی پی دیگر لباده‌های ساختگی همدیگر پذیری را از چهره‌های خود بر می‌دارند و هویت فاشیستی و استبدادی شان را برملا می‌سازند. اگرچه سیکولار بودن کشور هند همواره زیر سوال بوده، اما پس از به قدرت رسیدن حزب هندوگرای «بی جی پی» به سرکردگی نارندرا مودی، […]

حبیبی سمنگانی

رویدادهای اخیر نشان می‌دهد که کشورهای سیکولار یکی پی دیگر لباده‌های ساختگی همدیگر پذیری را از چهره‌های خود بر می‌دارند و هویت فاشیستی و استبدادی شان را برملا می‌سازند.

اگرچه سیکولار بودن کشور هند همواره زیر سوال بوده، اما پس از به قدرت رسیدن حزب هندوگرای «بی جی پی» به سرکردگی نارندرا مودی، سیکولار خواندن هند در حقیقت تمسخر بر سیکولاریسم است.

نارندرا مودی در یک اقدام تازه خود – به تاریخ ۵ اگست – کار ساخت معبد هندوها «معبد راما» را در محل مسجد شهید بابری آغاز کرد. قابل ذکر است که ۵ اگست سال گذشته نیز بر مسلمانان هند بسیار گران تمام شده بود. دران روز، حیثیت ویژه یا نیمه خودمختاری ایالت جامو و کشمیر ملغا شد و کشمیرِ زیر کنترول هند به سه پارچه جداگانه تقسیم شد. مدت یکسال می شود که از ترس واکنش تند مسلمانان، وضعیت اضطراری در کشمیر حاکم است، و به گفته رجب طیب اردوگان، رئیس جمهور ترکیه : «کشمیر به یک زندان روباز تبدیل شده است».

مسجد تاریخی بابری که در سال ۱۵۲۷ میلادی – ۴۹۳ سال پیش – از سوی بادشاه مغول ظهیر الدین بابر در منطقه آیودیا، ایالت اوتارپرادش هند ساخته شده بود، در سال ۱۹۹۲ میلادی از سوی بیش از صد هزار نفر هندوهای افراطی شهید کرده شد. حزب بی جی پی، که از ۶ سال به اینسو دولت مرکزی هند را در اختیار دارد، از سالیان زیادی برای اعمار معبد هندوها به جای مسجد شهید بابری تلاش می کرد. بالاخره سال گذشته دیوان عالی هند دستور داد که در محل آن مسجد، معبد راما ساخته شود.

به باور هندوها ؛ «راما» که از محبوب ترین معبودهای آن ها است، در شهر آیودیا و گویا در عین همین محل مسجد بابری به دنیا آمده است. آن ها معتقدند که مسجد بابری از سوی مسلمان های مغول در عین زادگاه راما ساخته شده است. اما مهم اینست که این ادعا برای نخستین بار در قرن هجدهم میلادی مطرح شد، یعنی پیش از قرن هجدهم چنین نزاعی وجود نداشت.

دولت مرکزی هند باید با رعایت شناخت ظاهری سیکولاری کشور خود، از این نزاع فاصله می گرفت و بی طرف می ماند. اما بالعکس با آغاز کار اعمار معبد هندوها به دست نارندرا مودی، برملا می گردد که دولت فاشیستی نارندرا مودی می خواهد بیش تر از همه، از این نزاع مذهبی میان هندوها و مسلمان ها، سود سیاسی بردارد و جایگاه خود را میان هندوها، که عموما و اغلبا افراطی و مخالف مسلمانان هستند، مستحکم بسازد.

«موهن باگوات» رهبر سازمان شبه نظامی و هندوگرای «آر اس اس» (RSS) نیز در مراسم بنیادگذاری معبد راما حضور داشت. سازمان آر اس اس، به حیث یکی از بازیگران مهم سیاست هند، به این باور است که مسلمانان هند باید پس به خانه خود برگردند یعنی مذهب هندو را اختیار کنند، و همچنان هیچ مسلمانی نمی تواند به هندوستان پناه بیاورد.

همچنان «لعل کریشنا ادوانی» سیاستمدار ۹۲ ساله و رهبر پیشین حزب بی جی پی، که در شهادت مسجد بابری مستقیما دست داشته و از سوی دیوان عالی هند درین مورد مجرم هم شناخته شده، در پیام تبریکی خود به مناسبت آغاز اعمار معبد راما گفته است : «تکمیل بعضی آرمان های زندگی بسیار فرصت می طلبد، آرمانی که در قلبم بسیار جا داشت، حالا برآورده می شود» .

اگرچه سیکولاریسم به معنای «لادینیت» از دید بسیاری علما و فقهای اسلام مذهب جداگانه ای است و چندان فرقی با دهریت ندارد، اما بعضی های که حامی سیکولاریسم هستند، سیکولاریسم را تنها یکنوعی از سیستم حکومتداری می دانند و می گویند سیکولاریسم عبارتست از دولت بی دین و بی مذهب، یعنی دولتی که در امور دینی و مذهبی مردم دخل نداشته باشد، در فکر بقا و ترویج هیچ دین و مذهب نباشد و هر کسی در دین و مذهب خود آزاد و مستقل باشد. بعضی ها برای دفاع از سیکولاریسم حتی از این آیات قرآنی هم استدلال می کنند که «لَا إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ» و «لَکُمْ دِینُکُمْ وَلِیَ دِینِ» .

بسیاری از صاحب نظران، با در نظرداشت چندگونگی مذهبی کشور هند و گراف بالای منافرت میان هندوها و مسلمانان آ« کشور، به این باورند که سیکولاریسم می تواند جامعه پراکنده و پاشیده هند را متحد و آرام نگه دارد. از همینست که حتی علمای دیوبند، که در امور دینی نسبتاً تندرو و بنیادگرا شناخته می شوند، به گونه ای از سیکولاریسم در هند حمایت می کنند. همچنان علمای که در جامعه غربی زندگی می کنند تا جایی روادار سیکولاریسم هستند و خودمختاری خود در عبادات و معاملات را، از داده های سیکولاریسم می دانند.

البته؛ این بحث علیحده و متقاضی تفصیل است که علمای اسلام چرا سیکولاریسم را در کشورهای اسلامی حرام و در کشورهای غیر اسلامی حلال می دانند، و ان شاء الله در مقاله علیحده ای بر این موضوع بحث می کنیم.

کشور هند بر مبنای قانون اساسی آن کشور، دموکرات و سیکولار یعنی بی دین و بی مذهب است، یعنی کشور و دولت هند در ملکیت کدام دین و مذهب خاص نیست، بلکه پیروان هر دین و مذهب حق دارند که امور دینی و مذهبی شان را بدون کدام امتیاز و تبعیض به پیش ببرند. بنا برین، هند می بالد که بزرگ ترین کشور دموکرات و سیکولار جهان است.

اما این شاید تنها رنگ خوشنما و توجیه دلپذیر سیکولاریسم در هند است، که هیچ پیوستگی با واقعیت های زمینی ندارد. هماکنون دولت مرکزی هند علناً در جستجوی ترویج و سیطره هندوئیسم و تسخیر سائر ادیان و مذاهب است، و این تنها مسلمانان نیستند که از هندوگرایی دولت نارندرا مودی به ستوه آمده اند، بلکه حلقه زندگی بر مسیحیان، پارسیان، سیک ها، بودای ها و پیروان دیگر ادیان و مذاهب نیز تنگ تر شده است. مثلا دولت هند تلاش دارد «یوگا» را، که ظاهرا ورزش جسمی و ذهنی، اما در حقیقت نوعی از عبادت برهمنی است، بر تمام جمعیت بیش از دوازده صد ملیون نفری هند، که دو صد ملیون آن مسلمانان هستند، تحمیل کند.

در حالی که از دید فقه اسلامی، یوگا مفاسد زیادی شرعی دارد و علمای هند ابعاد و جوانب مختلف آن را، که با رهنمودهای دین اسلام متصادم است، روشن ساخته اند. بعضی علمای که تنها به حیث ورزش به جواز آن اعتبار داده اند، باز هم هشدار می دهند که یوگا مُفْضِی اِلی الْکُفْرِ وَالشِّرْکِ است. شورای علمای مالیزیا بر حرام بودن یوگا فتوی داده اند.

قابل ذکر است که یوگا اکنون در کشورهای اسلامی نیز از سوی بعضی ها به حیث یک ورزش رواج داده می شود. حتی در عربستان سعودی در سال ۲۰۱۷ میلادی، یوگا به حیث یکنوع ورزش/بازی راجستر شد و پس ازین هر کسی می تواند دران جا یوگا بیاموزد و تعلیم بدهد. سال گذشته، نخستین مرکز یوگا در امارات متحده عربی نیز از سوی یک خانم عربی که از امریکا برگشته است، آغاز شد. اولین مرکز یوگا در کابل، که مخصوص زنان است، چهار سال پیش ایجاد شد.

با آغاز ساخت معبد هندوها در محل مسجد بابری، دو رویگی و چند گانگی سیکولاران جهان یکبار دیگر برملا شد. آنانی که چند روز پیش بر آیا صوفیه اشک می ریختند، فعال شدن دوباره مسجد را فاجعه می دانستند و بر زوال سیکولاریسم در ترکیه مرثیه می خواندند و یکدیگر را تسلیت می گفتند، به تاریخ ۵ اگست مهر سکوت بر لب زده بودند و گویا در مورد سرنوشت سیکولاریسم در هند، کاملا مطمئن هستند.

این مشکل سیکولاران است که اگر عمل کوچک اسلامی از یک حاکم مسلمان صادر می شود، سیکولاریسم بی درنگ بیمار می شود. اما اگر در یک کشور سیکولار عملی بر ضد اسلام و مسلمانان رخ دهد، سیکولاریسم گزندی نمی بیند. بلی، برای سیکولاران همان سیکولاریسم خوب تر و پسندیده تر است که در جامعه مسلمان نشین در بدل نظام اسلامی حاکم گردد، و مسلمانان نرخ آن را با از دست دادن خلافت اسلامی/عثمانی بپردازند.

مرحوم امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد یقینا سیکولاران را خوب تر شناخته بود. وی هرگاه بت‌های بودای بامیان را می شکست. اعتراض بزرگ این بود که مسلمانان در جهان با مشکلات رو برو خواهند شد. اما امیرالمؤمنین – رحمه الله – در جواب گفت : «کفار بر هر کاری ما نقد می گیرند. اما اگر خود شان کاری بکنند، ضرورت به دلیلی نمی بینند. مثلا شهادت مسجد بابری عکس العمل به کدام اقدام مسلمان‌ها نبود».

یکروز پس از بنیادگذاری معبد راما از سوی نارندرا مودی، راقم الحروف به وبسایت های رسانه های دموکرات و سیکولار افغانی سر زدم، تا شاید مواد تحقیقی و تحلیلی را پیرامون این رویداد بزرگ پیدا کنم، اما در هیچ یکی آن ها اصلا جزوی ترین گزارشی آن خبر را هم پیدا نتوانستم. این تعامل رسانه های لیبرال افغانی، که چندی پیش بر موزیم آیا صوفیه داد و فغان داشتند، برای بنده تعجب آور نبود. زیرا الطاف و احسانات دولت مستبد هند آنقدر افزون شده است، که برای رسانه های زرخرید ما جرات بالا نگریستن هم نمانده است.

حالت عمومی جهان اسلام نیز بعینه مصداق همان طنز دردناکی است که «آرام قدم بگذارید، که مسلمان ها خفته اند».