معارف دهه ذوالحجه

(برگرفته از تفسیر معارف القرآن) مرتب : محمد یحیی حقانی بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ شروع به نام خدای بی حد مهربان و بی نهایت رحیم وَالْفَجْرِ ﴿۱﴾ قسم به فجر وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿۲﴾ و به شبهاى دهگانه وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿۳﴾ و به جفت و طاق ◾خلاصه ی تفسیر قسم به فجر و شبهای دهگانه ذی الحجه که […]

(برگرفته از تفسیر معارف القرآن)

مرتب : محمد یحیی حقانی

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
شروع به نام خدای بی حد مهربان و بی نهایت رحیم

وَالْفَجْرِ ﴿۱﴾ قسم به فجر
وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿۲﴾ و به شبهاى دهگانه
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿۳﴾ و به جفت و طاق

خلاصه ی تفسیر

قسم به فجر و شبهای دهگانه ذی الحجه که دارای فضیلت بی نهایتی هستند {کذا فسر فی الحدیث} وقسم به جفت وطاق (مقصود از جفت تاریخ دهم ذوالحجه و از طاق نهم آن است {کذا فی الحدیث} و در حدیثی دیگر آمده است که مراد از آن نمازهای هستند که رکعات بعضی جفت و رکعات بعضی دیگر طاق هستند، وحدیث قبلی از نظر روایت اصح دانسته شده است و از نظر درایت هم ترجیح دارد، زیرا چیزهایی که در این سوره به آنها قسم یاد شده است از قبیل زمان و اوقات هستند، و {شفع و وتر} در میان نیز اگر از اوقات باشند، مناسبت واضح دارند، و امکان دارد که چنین تطبیق شود که مراد از {شفع و وتر} هر آن جفت و طاق باشند که شایسته تعظیم هستند،که شامل اوقات و ایام و عدد رکعات نماز هم می شود)

◾معارف

نخستین چیزی از آن پنج چیز که به آنها قسم یاد شده، فجر است. فجر به معنای دمیدن صبح صادق است. امکان دارد که مقصود از آن صبح صادق هر روزی باشد که آن در عالم، انقلاب عظیمی پدید می آورد، و آدمی را به سوی قدرت کامل حق تعالیٰ راهنمایی می فرماید، و نیز ممکن است که الف ولام در {الفجر} عهد خارجی باشد که مراد از آن فجر روز مخصوصی باشد. قول اول یعنی فجر هر روز ، از مفسّرین صحابه مانند : حضرت علی، ابن عباس و ابن زبیر منقول است. و در یک روایت از حضرت ابن عباس آمده است که مراد از آن فجر، نخستین روز ماه محرم است که آغاز سال قمری است، وحضرت قتاده نیز چنین تفسیر نموده اند.

و بعضی دیگر صبح تاریخ دهم ذی الحجه یعنی یوم النحر را مراد گرفته اند، و نظر مجاهد و عکرمه نیز همین است. در روایتی دیگر از حضرت ابن عباس چنین منقول است : وجه تخصیص {یوم النحر} این است که خداوند متعال برای روزها، شب را نیز مقرّر نموده است که طبق اصول اسلامی قبل از روز می باشد، فقط یوم النحر چنان روزی است که شبی ندارد؛ زیرا شب قبل از یوم النحر،شرعاً شب عرفه قرار گرفته است، از اینجاست که اگر حاجی در روز عرفه یعنی نهم ذوالحجه به مقام عرفات نرسید، اگر درشب دهم تا صبح صادق خود را برساند، وقوف او معتبر وحج او صحیح است. پس معلوم می گردد که روز عرفه دو شب دارد، یکی قبل از آن، ودیگری بعد از آن. امّا یوم النحر هیچ شبی ندارد، بنابراین صبح یوم النحر در تمام ایام دنیا شأن به خصوصی دارد – قرطبی

چیز دومی که به آن قسم یاد شده است «لَیَالٍ عَشْرٍ» یعنی شبهای دهگانه است. نزد حضرت ابن عبّاس، قتاده، مجاهد، سدی، ضحاک و کلبی از ائمّه ی تفسیر مراد از آن ده شب، ده اول ذوالحجه است؛ زیرا در احادیث برای آنها فضیلتی بزرگ بیان شده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است : عشره ی ذوالحجه جهت عبادت در نزد خدا، از همه روزها بهتر است. روزه گرفتن هر روز آن برابر با روزه ی یک سال و عبادت هر شب آن ها برابر با شب قدر است.

ابو زبیر از حضرت جابر روایت نموده است که خود رسول الله صلی الله علیه وسلم در تفسیر«وَالْفَجْرِ°وَلَیَالٍ عَشْرٍ» فرموده است که مراد از آن عشره ذوالحجه است.

و حضرت ابن عباس فرموده اند:این شبها همان شب هایی هستند که در داستان حضرت موسیٰ علیه السلام آمده است که وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ – اعراف ۱۴۲ – زیرا این ده شب از تمام شب های سال بهترند.

امام قرطبی فرموده است : از حدیث مذکور که حضرت جابر روایت نموده است، معلوم می گردد عشره ذی الحجه بهترین روزها هستند، بنابر این معلوم می شود، ده شب مقرّره برای حضرت موسی نیز همین ده شب بوده است.

«وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ» معنای لغوی شفع جفت ومعنای وتر طاق و فرد است. در الفاظ قرآن مشخص نیست که مراد از این جفت وطاق چیست؟ از ائمّه ی تفسیر در این باره اقوال زیادی منقول است. امّا در حدیث مرفوعی که ابو زبیر از حضرت جابر روایت کرده است الفاظ آن از این قرارند:

«وَالْفَجْرِ°وَلَیَالٍ عَشْرٍ» هوالصبح وعشر النحروالوتر یوم العرفه والشفع یوم النحر.

رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمود: مقصود از فجر، صبح و از عشر، عشره نحر، که نخستین عشره ی ذوالحجه است،که شامل یوم النحر نیز می شود.

و فرمود: مراد از وتر روز عرفه و از شفع یوم النحر (دهم ذوالحجه) است.

علّامه قرطبی بعد از نقل این روایت فرموده است که این حدیث از نظر اسناد نسبت به حدیث دیگری که از عمران بن حصین روایت شده است که در آن شفع و وتر را نماز دانسته است،اصح است. بنابر این،حضرت ابن عبّاس، عکرمه و نحاس همین را اختیار کرده اند که مقصود از شفع یوم النحر، و از وتر یوم عرفه است. و عدّه ای دیگر از ائمّه تفسیر، مانند ابن سیرین، مسروق، ابوصالح و قتاده فرموده اند: مراد از شفع کل مخلوقات است. زیرا خداوند همه را جفت جفت آفریده است، چنان که فرموده است : «وَمِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ» – زارعات: ۴۹

یعنی همه چیز را جفت آفریدم، مانند کفر وایمان، شقاوت وسعادت، نور وظلمت، لیل ونهار، سردی وگرمی، آسمان و زمین، جن وانس، مرد و زن که در این میان فقط خدا وتر است «هُوَاللَّهُ الأَحَدُالصَّمَدُ» .