نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
ترجمه : ابوعمیر طارق – با سپاس از وبسایت عزم رسانه آنلاین انترسیپت بهتاریخ ۱۸ دسامبر یک راپور جالب، مستند و تحقیقی را در مورد ملیشههای افغانِ سیآیای در افغانستان، به نشر رساندهاست. محور اصلی این راپور تا حد زیادی بر چاپهی میچرخد که بر مدرسه قریه عمرخیل ولسوالی نرخ ولایت میدان وردگ در ماه […]
ترجمه : ابوعمیر طارق – با سپاس از وبسایت عزم
رسانه آنلاین انترسیپت بهتاریخ ۱۸ دسامبر یک راپور جالب، مستند و تحقیقی را در مورد ملیشههای افغانِ سیآیای در افغانستان، به نشر رساندهاست.
محور اصلی این راپور تا حد زیادی بر چاپهی میچرخد که بر مدرسه قریه عمرخیل ولسوالی نرخ ولایت میدان وردگ در ماه دسامبر سال ۲۰۱۸ میلادی توسط قطعه ۰۱ (صفر یک) زده شد و ۱۲ تن از دانشآموزان و شاگردان کمسن و سال مدرسه در آن به شهادت رسیدند.
این راپور بر اساس مصاحبه با ۵۰ تن از باشندگان ولایت میدان وردک تهیه شده و در میان آنها ۲۰ تن کسانی هستند که از چاپههای شبهنگام جان را سالم بیرون برده اند و ۲۹ تن دیگر خویشاوندان و وابستهگان قربانیان چاپه یا باشندگان محلی میباشند.
راپور از لحظههای نخستِ چاپه زدن بر مدرسه آغاز میشود.
نویسنده اندریو کویلتی مینویسد: در آن شب از ابتدا، چند بیسرنشینِ آمریکایی در فضای آسمان هویدا شدند، بعد از آن صدای بیمناک یک هواپیمای بزرگِ پائین پرواز به گوش میرسید، اندکی بعد چند تنی که به زبانهای پشتو و انگلیسی صحبت میکردند و لباسهای نظامی را به تن داشتند در کوچهها و پسکوچهها منتشر شده و به سوی مدرسه راه افتادند – جایی که بیش از ۲۰ طفل ۹ ساله تا ۱۸ ساله در آنجا به خواب شیرین و عمیق فرو رفته بودند.
یک تن از همسایهگان مدرسه از پنجره باز شده به سوی کوچه، در ابتدا شعلهی بزرگ آتش را دید و بعد از آن انفجار بزرگی رخ داد.
عساکر دولتی دروازه مدرسه را با ماینها از بین برده و به آن وارد شدند.
بلالِ دوازده ساله که تقریباً ۹ طفل دیگر در اتاقش با وی خواب بودند با ترس و بیم از خوابش پرید. یک عسکر افغانی به اتاقشان وارد شده و به زبان پشتو و صدای بلند فریاد زد “بلند شوید”.
میل تفنگش را به سمت هر کودک به ترتیب، یکی بعد از دیگری مستقیم و برابر میکرد.
یک عسکر دیگر نیز وارد شده و در میان اتاق، ۲ نفری را که نسبت به دیگران از نظر قد و قامت بزرگتر بودند انتخاب کرده و با خود بیرون بردند.
عسکر اول نیز پشتش را برگردانده تا از اتاق بیرون شود اما قبل از بیرون شدن کودکان دیگر را اخطار داده و گفت : «اگر بار دیگر شما را در این مدرسه یافتیم هیچ یک تان را زنده نخواهیم گذاشت».
بعضی از کودکان مصروف گریه بودند و برخی دیگر صحبت کرده نمیتوانستند و عدهی از آنها جهت آمادگی برای مرگ شان کلمه شهادت را زیر لبها زمزمه میکردند.
در همین لحظه صدای فیرها به گوش رسید. بلال میگوید : بعد از آن دو انفجار بسیار بزرگی رخ دادند انفجار اول تمام قریه را تکان داد بعد از آن هیچ چیزی نشنیدیم، تمام ما خاموش نشسته بودیم.
چند ساعت بعد که آفتاب طلوع کرد بلال و چند تن از کودکان دیگر تا هنوز به شکل دو زانو خاموش نشسته بودند و بعضی از کودکان به خاطر ترس و هراس میلرزیدند.
کنار مدرسه در صحنهای دو اتاق و زیر زمینی اجساد ۱۲ طفل دیگریِ که بدنهای شان با تیرهای تفنگ، غربالگونه سوراخ شده بودند افتاده بودند.
انترسیپت میگوید : ۱۲ کودک کشته شده از جملهی دهها تن مردم ملکی دیگر بودند که در ولایت میدان وردگ حد اقل در ۱۰ عدد چاپههای که قبلاً مستند نشده بودند کشته شده اند.
آغاز کمپاین هراس افکنی:
در ماه دسامبر سال ۲۰۱۸م. عساکر افغانی که مربوط به قطعهی تربیت شدهی سیآیای به اسم ۰۱ (صفر یک) میباشد با همکاری ارتش خاص آمریکایی و قوه هوایی بر ضد مردم بیدفاع ملکی کمپاین راهاندازی ترس و بیم را آغاز نمودند.
انترسیپت در ۱۰ چاپه مستند شده بحثِ کشته شدن کم از کم ۵۱ تن مردم ملکی را مطرح مینماید. در اکثر موارد حتی کودکان ۸ ساله نیز کشته شده اند.
باشندگان ولسوالیهای نرخ، چک، سیدآباد و دایمیردادِ ولایت میدان وردک میگویند که آنها در چاپههای یاد آوری شده اعمال غیر انسانی از قبیل قتل عام، اختطاف، معلول کردن، حمله بر مراکز طبی و خانههای مردم ملکی را مشاهده نمودهاند.
باشندگان ولسوالیهای مذکور میگویند : قربانیان چاپهها خیلی کم از افراد و گروه طالبان بودند اما باز هم توسط حکومت کابل و یا حکومت آمریکا با قطعه مذکور و سرداران آمریکایی شان هیچ نوع تصفیه حسابی صورت نگرفته است.
راپور مینویسد: قطعههای عملیاتی مذکورِ سیآیای به اسم نیروهای ضربتی مشهور میباشند که فقط از نظر اسم تحت تشکیل و پوشش ریاست امنیت ملی (اداره کابل) شمرده میشوند.
قطعهی به اسم ۰۱ ( صفر یک) به شمول ولایتهای میدان وردک و لوگر در ولایتهای مرکزی کشور عملیات میکند، قطعه ۰۲ ( صفر دو) که مرکز شان در جلال آباد میباشد در ولایات شرقی کشور فعالیت دارد، قطعه ۰۳ ( صفر سه) که به اسم نیروهای ضربتی قندهار نیز نامیده شده است در جنوب انجام وظیفه مینماید و قطعه ۰۴ ( صفر چهار) در ولایت کنر و ولایتهای همجوارش وظیفه طرح و راهاندازی عملیات را بهدوش دارد.
در جنوب شرق دو قطعهی دیگر به اسمهای نیروی محافظ خوست (کمپاین) و نیروی شاهین فعال هستند نیروی شاهین در سال ۲۰۱۹م در ولایت پکتیکا سر برآورد و تصور میشود که عیناً به شکل قطعههای دیگر زیر یک دستور و رهنمایی (مخفی) فعالیت میکند.
مشاورین آمریکایی تبار قطعههای یادآوری شده به جای اسمهای اصلی شان از اسمهای مستعار یا اسم شبکه کار میگیرند. آنها در کنار تربیه و پرورش اعضای قطعههای افغانی اهداف شان را نیز به آنها تعیین میکنند، قبل از چاپه زدن ارائه معلومات و رهنماییهای لازم را به عهده دارند و در هنگام چاپه همراه شان هستند. نیروهای آمریکایی و افغانی در حصهی از شب توسط هیلیکوپترهای آمریکایی به منطقه معین رسانیده میشوند و در هنگام چاپه هواپیماهای جنگی آمریکایی بر فضای آن منطقه دور میزنند.
راپور مینویسد: در ولایت میدان وردگ هدف بعضی از عملیاتهای قطعه ۰۱ (صفر یک) خانههای مردم ملکی بیدفاع بود اما چاپه زدن بر مدارس دینی و مساجد عام بود.
انترسیپت چهار عدد چاپه را جداگانه مستند کرده است که بر مدارس دینی زده شده و ۳۳ تن از شاگردان مدارس دینی در آنها جان باخته اند.
در راپور گفته شده است : در چاپههای میدان وردک وجود اطفال کمسن و سال در میان کشته شدهگان این نکته را به اثبات میرساند که قطعهی ۰۱ (صفر یک) نه تنها اینکه از بین بردن دشمنان موجود را هدف خود میسازند بلکه هر آن کسی را از دم تیغ میگذرانند که در آینده احتمال دشمن شدن را دارند.
یک تن از رئیسان اداره تعقیب حقوق بشر در بخش آسیا خانم پاتریشیا گوسمن که از سال ۱۹۹۰ م بدینسو در افغانستان فعالیت و انجام وظیفه کرده است میگوید : قطعهی صفر یک شاید شاگردان مدارس دینی را از این رو هدف قرار میدهند که میدانند طالبان افراد گروه خود را از مدارس دینی جلب و جذب میکنند، به خاطر توجه به این نکته شاگردان مدارس دینی را مجرم میپندارند.
انترسیپت مینویسد : از سال ۲۰۱۰م بدینسو برخی از خانواده های وردک کودکان خود را از فرستادن به مدارس باز داشته اند و برخی دیگر حتی مناطق خود را ترک کرده اند.
تحت تسلط کامل سیآیای:
در فصل خزان سال ۲۰۱۹م انترسیپت معلومات چاپهی مدرسهی عمرخیلها را با مشاور امنیت ملی اداره کابل حمدالله محب شریک ساخت. محب گفت : وقتی که خبر اینگونه واقعات را میشنوم خیلی رنج میکشم متاسفانه باید بگویم که این گذارش اینگونه واقعات تا میز بنده نرسیده اند و هیچ کس راپورش را نداده است.
نامبرده جهت وضاحت بیشتر گفت : همانطوریکه شما میدانید ۰۱ (صفر یک) قطعهی است که با سیآیای مشترکاً عملیات میکند.
محب به انترسیپت گفت : اگر سخن را کاملا واضح بگویم من در جریان نیستم که آنها چگونه فعالیت میکنند ما در این مورد تقاضای وضاحت بیشتر را کرده ایم که این عملیات چگونه پیش میآیند؟ چه کسی در آن واقع و دچار است؟ تشکیلاتش چه هستند؟ چه زمانی ساخته شدهاند؟ و چرا در کنترل افغانها نیستند؟
محب در آن زمان به انترسیپ گفته بود که جهت پاسخ دادن به پرسشهای مذکور منتظر رسیدن یک راپور و گذارش میباشد اما روشن نیست که گذارش مورد نظر او تا هنوز رسیده است یا خیر.
در ماه سپتامبر سخنگوی او به انترسیپت گفت : از شما معذرت و پوزش میطلبم که تا هنوز چیزی جهت پاسخدهی ندارم.
سال گذشته در مصاحبهی دیگر آقای محب به انترسیپت گفته بود که این قطعه تلاشهای حکومت را در برابر شکست دادن به طالبان با ضعف دچار میسازند او افزوده بود : به روشی که ما بر ضد تروریست فعالیت میکنیم من خودم شخصاً با آن مخالفت میورزم تصور میکنم که همراه با گلایهها طریقه تعامل ما به تغییر نیاز دارد و ما مجبور هستیم در مورد اینکه چرا مردم میجنگند فکر کنیم و اینکه چگونه آنها را از مسیر جنگ به سوی چیز دیگر تشویق کرده میتوانیم.
مسئولین دیگر امنیت ملی آمریکا در این مورد از گفتن سخن و ابراز نظر یا انکار ورزیده اند و یا اینکه به خواستهها توجه نکرده اند. سی آی ای بر یک لیست تفصیلی چاپهها و یا پرسشهای مربوط به آن از تبصره اباء ورزیده اند. ریاست امنیت ملی و ماموریت موجود نیروهای آمریکایی در افغانستان نیز کاملاً راجع به این موضوع از بحث و مصاحبه انکار کرده است.
باقی در بخش آینده……
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
دیدگاهها بسته است.