فرمودات نبوی صلی الله علیه و سلم در مورد خوارج و فقه و فوائد آن /بخش اول

خوارج در تاریخ اسلام از میان گروه های مبتدع نخستین گروهیست که ظاهر شد. فکر «خارجی» در حیات طیبه پیامبر اکرم – صلی الله علیه و سلم – نمودار شده بود. ذوالخویصره التمیمی یا حرقوص بن زُهَیر السَّعدی (بنا بر اختلاف روایات) نخستین شخص خارجی بود که در برابر رسول اکرم – صلی الله علیه […]

خوارج در تاریخ اسلام از میان گروه های مبتدع نخستین گروهیست که ظاهر شد. فکر «خارجی» در حیات طیبه پیامبر اکرم – صلی الله علیه و سلم – نمودار شده بود. ذوالخویصره التمیمی یا حرقوص بن زُهَیر السَّعدی (بنا بر اختلاف روایات) نخستین شخص خارجی بود که در برابر رسول اکرم – صلی الله علیه وسلم – گستاخی کرد و گفت : إعدل یا محمد .

خوارج به اعتبار لغت جمع خارجی است و کسانی را گفته می شود که از طاعت یا دین خارج شده اند.

فرمودات نبوی – صلی الله علیه و سلم – در مورد خوارج و فقه و فوائد آن :

حدیث اول : امام احمد بن حنبل  و امام بخاری – رحمهما الله – با سندهای خود از ابو سعید الخدری – رضی الله عنه – نقل می کنند، که فرموده است :

بَعث علیٌّ و هو بِالیمن إلی النبیِّ صلَّی الله علیه وسلم بذُهَیْبَهٍ فِیْ تُربَتِها إلى رسولِ ﷲ صلَّی الله علیه وسلم فقسّمها رسولُ ﷲ صلّی الله علیه وسلم بَین الأقْرع بن حابس الحَنظلِیِّ ثُم أحد بنی مُجاشعٍ، وبین عُیَینه بن بدرالفزّاری، وبین عَلقمه بن عُلاثه أحد بنی کِلاب وبین زَیْدالخیرالطّائیِّ ثم أحد بنی نبهان قال: فغضِبتْ قُریشٌ والانصار قالوا: یُعطِی صَنادید أهل نجدٍ ویدَعُنا؟ قال إنما أتألّفهم . قال فأقبل رَجلٌ غایرُالعَینین، ناتئُ الجَبِین، کَثُّ اللَّحیه، مُشرفُ الوَجْنتین، مَحلوق الَّرأس، فقال : یامحمد إتَّقِ اللهَ فقال: ومن یُطعِ اللهَ إذا عَصیتُه؟ یأمنُنِیْ على أهلِ الأَرض ولاتأمنُونِی ” قال: فسأل رجلٌ النبیَّ صلّى الله علیه وسلم قتلَه_أُراه خالدَبن الولید_ فلما ولَّى قال : إنّ من ضِئضِئِ هذا قوماً یَقرؤون القُرآن لایُجاوِز حَناجرهم’یمرقون من الإِسلام مُروقَ السّهمِ من الرمیَّهِ’ یَقتلون أهل الإسلام ویَدَعون أهل الأوثان’ لئن أنا أَدرکتهُم لأَقتلنَّهُم قَتل عاد”  (بخاری ج ۲ رقم الحدیث ۷۴۳۲ ، مسند امام احمد ج ۳ ص ۴).

ترجمه : علی – رضی الله عنه از یمن یکپارچه طلای خاک آلود (یعنی طلای تازه) را به رسول الله – صلی الله علیه و سلم – روان نمود. آن حضرت – صلی الله علیه و سلم – آن را بین اقرع بن حابس، عیینه بن بدر الفزاری، علقمه بن علاثه و زیر الخیر تقسیم نمود. قریش و انصار به خشم شدند که رسول الله – صلی الله علیه و سلم – به اشراف نجد می دهد و به ما نمی دهد. رسول الله – صلی الله علیه و سلم – فرمود : من برای ایشان مال می دهم تا در قلب ایشان محبت اسلام جا بگیرد. یک کسی آمد که چشم های فرورفته، پیشانیِ بیرون برآمده، ریش انبوه، چهرۀ ورم کرده و سرِ تراشیده داشت و به رسول الله – صلی الله علیه و سلم – گفت : ای محمد، از خدا بترس. رسول الله – صلی الله علیه و سلم – فرمود : چه کسی خدا را اطاعت می کند، اگر من نا فرمانی می کنم ؟ خداوند مرا بر مردم روی زمین امین تعیین نموده، اما شما امین نمی دانید ؟ راوی می گوید : یک کسی – که گمان می کنم خالد بن ولید رضی الله عنه بود – از رسول الله – صلی الله علیه و سلم – اجازه قتل او را خواست. اما هرگاه آن شخص برگشت، رسول الله – صلی الله علیه وسلم – فرمود : از نسل او کسانی پیدا می شوند که قرآن می خوانند، اما از اسلام چنان بیرون می شوند مثلی که تیر از نزد تیر انداز، مسلمان ها را می کشند و بت پرستان (کافران) را ترک می کنند. اگر من (زمان) آن ها را یافتم مثل عادیان می کشم (یعنی ریشه شان را نیست می کنم).

فوائد حدیث :

  • ۱ : از حدیث فوق، اوج گستاخی خوارج دانسته می شود، که حتی در برابر رسول الله – صلی الله علیه و سلم – این قدر بی ادب بودند.
  • ۲ : سبب بزرگ ظهور خوارج حرص مال بود. ذوالخویصره التمیمی به خاطر اینکه از غنائم حنین برای او چیزی داده نشد، بر رسول الله – صلی الله علیه و سلم – تهمت بست.
  • ۳ : خوارج در هر موضوع از عجله کار می گیرند و با صبر و بردباری فیصله نمی کنند.
  • ۴ : خوارج اصل مصالح و مفاسد را رعایت نمی کنند. آن ها بر رسول الله –  صلی الله علیه و سلم – انتقاد کردند، در حالی که رسول الله – صلی الله علیه و سلم –  مال را بنا بر مصلحت تقسیم نموده بود.
  • ۵ : ویژگی آن ها اصلاح ظاهر و فساد باطن است. از همینست که ابن عباس – رضی الله عنهما – می فرماید : لیس باشدَّ اجتهادا من الیهود والنصاری ثم ضلوا. اما ایشان باز هم از دین خارج شونده هستند.
  • ۶ : شاخصه دیگر خوارج بدگمانی است (که پدر کلان آن ها بر رسول الله – صلی الله علیه و سلم – کرده بود) و یا گناه شمردن چیزی که گناه نیست.
  • ۷ : حافظ ابن حجر – رحمه الله – می گوید : هرگاه مراد از دین اسلام باشد، این دلیل است برای آنانی که خوارج را کافر می دانند. اما اگر مراد از دین طاعت باشد، پس ایشان فاسقان اند و این قول جمهور است. (فتح الباری ج ۶ ص ۶۱۸).
  • ۸ : درین حدیث ترغیب به قتال با خوارج است. زیرا فکر خارجی برای اسلام خطرناک تر از یهودیت و نصرانیت است. از همینست که رسول الله – صلی الله علیه و سلم – تنها آرزوی قتل ایشان را نموده، بلکه می خواهد همانند عادیان ریشه شان را از بین ببرد.
  • ۹ : برخورد با خوارج برعکس دیگر گروه های مبتدع می باشد. به معنای اینکه : با باغی ها جنگ می شود، تا اینکه در طاعت امام داخل شوند و نیز اسیران و زخمیان باغی ها کشته نمی شوند. اما در مورد خوارج گفته شده که مانند عادیان کشته شوند. علامه ابن تیمیه – رحمه الله – می گوید : قتال در برابر خوارج، مثل قتال با باغی ها و راهزنان نیست. زیرا کشتار باغی ها و راهزنان مانند عادیان روا نیست، اما خوارج باید مانند عادیان نابود شوند. (الصارم المسلول ج ۲ ص ۳۴۷).
  • ۱۰ : «یقتلون اهل الاسلام ویدعون اهل الاوثان» این ویژگی دیگر خوارج است که کافران و مشرکان را نمی کشند، بلکه شمشیر های شان همواره گردن مسلمان ها را می زند. امام ابن تیمیه – رحمه الله – می نویسد : لأن أولئک عندهم کفارٌ أصلییون وهولآء مرتدّون وکُفرالرِّده أغْلَظ بالإجماع من الکُفرالأصلی (مجموع الفتاوی ج ۲۸ ص ۸۴۷) – یعنی : زیرا ایشان مؤمنان را مرتدین می گویند و بالاجماع کفر ارتداد بدتر از کفر اصلی است. بنا بر اعتقاد ایشان باید اولا مرتدین کشته شوند، سپس با کافران اصلی مقابله شود.

حدیث دوم :

امام بخاری – رحمه الله – از یُسَیر بن عمرو به سند خود نقل می کند : قلت لسُهیل بن حُنَیْف هل سمعتَ النبیَّ صلّی الله علیه وسلم یقول فِی الخوارج شیئاً ؟ قال سمعتُه یقول وأهوی بیده قِبَل العِراقِ، یَخرُج منه قوم یَقرؤون القرآن لایُجاوزُ تَراقیهم یَمرقون من الإسلام مُروق السّهمِ من الّرمیهِ – (بخاری ج ۲ رقم ۶۹۳۴).

ترجمه : یسیر بن عمرو می گوید : من برای سهیل بن احنف گفتم : آیا از رسول الله – صلی الله علیه و سلم – در مورد خوارج چیزی شنیده ای ؟ او گفت : من از رسول الله – صلی الله علیه و سلم – شنیده ام، در حالی که بدست مبارک خود به طرف عراق اشاره می نمود، فرمود : ازین طرف قومی بیرون می شود که قرآن می خوانند، اما از گلوی شان پایین نمی رود. از اسلام خارج می شوند، چنانکه تیر از نزد شکاری خارج می شود.

حدیث سوم :

امام ابن ماجه و امام احمد – رحمهما الله – با سندهای خود از ابن عمر – رضی الله عنهما – نقل می کنند، که فرمود : سمعتُ رسولَ اللهِ صلّی الله علیه وسلم یقول :کُلّما خرج قَرنٌ قُطع أکثر من عِشرینَ مرهً حتی یَخرجُ فی عِراضِهم الّدجَّال – (سنن ابن ماجه ص۱۴۷ ، مسند امام احمد، رقم ۵۵۶۲).

ترجمه : از رسول الله – صلی الله علیه وسلم – شنیدم، که فرمود : هرگاه شاخ (یعنی قوت) خوارج ظاهر شود، خداوند متعال آن را قطع می کند. ابن عمر رضی الله عنهما می گوید این عبارت «کلما خرج قرن قُطِع» را از رسول الله صلی الله علیه وسلم بیش از بست بار شنیدم. سپس رسول الله – صلی الله علیه و سلم – فرمود : حتی از میان ایشان دجال نیز ظهور می کند.

فوائد دو حدیث آخر :

  • ۱ : اشاره نمودن رسول الله – صلی الله علیه و سلم – به جانب عراق، واضح می سازد که عراق مرکز ظهور آن ها می باشد. تاریخ شاهد است که عراق همواره مرکز فتنه ها و گروه های مبتدع بوده و به ویژه در تاریخ اسلام، شاهد فتنه های بزرگی بوده است، که سبب اذیت تمام امت مسلمان شده است.
  • ۲ : از حدیث سوم دانسته می شود که این گروه به کرّات ظهور می کند، اما هر بار الله متعال هلاک می کند. خوارج در تاریخ اسلام چندین بار ظهور کرده اند، که خطرناک ترین آن خوارج کنونی/بعثی عراق است.
  • ۳ : خطرناک تر از همه، ازمیان ایشان دجال ظهور می کند.
  • ۴ : علامت دیگر خوارج که در احادیث ذکر شده قرات القرآن است، یعنی قرآن را بسیار زیبا و مجوَّد می خوانند، اما تلاوت قرآن تنها به ظاهر آن ها محدود می باشد و اثری بر باطن شان ندارد.

مابقی در بخش دوم………..