تحلیل

رسمیت شناسی؛ بهانه و انتقام جویی

با حاکمیت دوباره امارت اسلامی، تعداد از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی همواره با نشر گزارش‌ها و تدویر جلسات پی‌هم سعی می‌ورزند تا حکومت حاکم در افغانستان را غیرموثر و غیرمسئول نشان داده و همواره با مطرح کردن موضوعات چون نقض حقوق بشر، ایجاد حکومت همه شمول و بلند رفتن میزان فقر و بیکاری در افغانستان، […]

با حاکمیت دوباره امارت اسلامی، تعداد از کشورها و سازمان‌های بین‌المللی همواره با نشر گزارش‌ها و تدویر جلسات پی‌هم سعی می‌ورزند تا حکومت حاکم در افغانستان را غیرموثر و غیرمسئول نشان داده و همواره با مطرح کردن موضوعات چون نقض حقوق بشر، ایجاد حکومت همه شمول و بلند رفتن میزان فقر و بیکاری در افغانستان، علاوه بر کتمان حقایق و تحت شعاع قرار دادن دست‌آوردها، به ارائه تصویر نادرست و غیرحقیقی از نظام کنونی، خدشه‌دار ساختن هویت و اعتبار امارت اسلامی نزد جامعه جهانی و ضعیف جلوه دادن شیوه حکومتداری در کشور تلاش پیگیر دارند.

مسئولان سازمان‌های بین‌المللی بالخصوص یوناما در نشست‌های حضوری همواره از کارکردهای امارت اسلامی در عرصه‌های مختلف ستایش می‌نماید اما با نشر گزارش‌های مغرضانه و بدور از حقیقت و ارائه تصویر نادرست از کشور، در پی منزوی ساختن افغانستان است.

باید اعتراف کنیم، با حاکمیت نظام کنونی در کشور، فساد اداری، اقتصاد کاذب، وضع تعزیرات اقتصادی و سیاسی از سوی جامعه جهانی بالای نظام حاکم در کشور، ناامنی، فقر و بیکاری، کشت، تولید، قاچاق و استعمال مواد مخدر، قطع شدن کمک‌های کشورها و سازمان‌های تمویل کننده به افغانستان، و… از جمله مشکلات عمده بود که به امارت اسلامی به میراث رسید.

در اوایل، باورها به این بود که حکومت کنونی بدون همکاری و مساعدت مالی و تخنیکی جامعه جهانی با مشکلات جدی مواجه شده و دوام نخواهد آورد و تلاش‌های پی‌هم نیز صورت می‌گرفت تا فضای بی‌باوری میان مردم نسبت به حکومت بیشتر شود.

هنوز هم اکثریت به این باور اند که با حاکمیت دوباره امارت اسلامی، میزان فقر، ناامنی، بیکاری، فساد اداری، مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در افغانستان افزایش یافته اما بی‌خبر از اینکه، مشکلات موجود در کشور حاصل اشغال های پیهم و همچنان تصامیم و سیاست‌های نادرست و نامطلوب حکومت‌های وقت و حامیان شان و مخالفت‌های شدید سیاسیون طی چهار دهه اخیر می‌باشد.

در جریان بیست سال اخیر، کشورها و سازمان‌های قدرتمند و تمویل کننده با اینکه تمام امکانات مالی و تخنیکی و حمایت قاطع سیاسی را با خود داشتند و میلیاردها دالر را نیز در افغانستان هزینه کردند، اما موفق به ایجاد یک حکومت واحد، همه شمول، مقتدر و مستقل، از میان برداشتن فساد اداری، فقر و بیکاری، جلوگیری از کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر و تامین حقوق بشر در افغانستان نگردیدند، بلکه طی این مدت مبالغ درشت کمک‌های افغانستان قربانی تمویل بخش‌های نظامی و اقتصادی و پرداخت حقوق و امتیازات مشاوران و اراکین بلند پایه آنان شد. به این معنی، کشورها و سازمان‌های بین‌المللی فیصدی بلند پولی را که تحت عناوین مختلف به افغانستان کمک کردند، را دوباره با خود بردند.

باید اعتراف کنیم که امریکا و متحدان اش طی چهار دهه اخیر، هرگز برای یک افغانستان خودکفا، مستقل و به پا ایستاده کار نکرده بلکه مبالغ هنگفتی را از طریق تمویل فعالیت‌های مشابه، تخیلی و غیر ضروری در افغانستان به مصرف رساندند که با خروج شان از افغانستان حاصل کارکرد آنان به همه هویدا است.

همه میدانیم که قبل از حاکمیت دوباره امارت اسلامی، حکومت به اصطلاح همه شمول در کشور ایجاد شد و کرسی‌های مهم و کلیدی نظام به افراد وابسته به احزاب و جریان‌های سیاسی واگذار گردید؛ با این امر، حکومتداری دچار مشکلات جدی شد، فساد اداری و اخلاقی افزایش بی‌پیشینه یافت، روند عرضه خدمات به مردم به کندی مواجه گردید و مخالفت‌های سیاسی میان زمامداران امور به اوج رسید، در نتیجه، نظام سقوط کرد و فروپاشی نظام تاثیرات سوء و ناگوار بر حیات اجتماعی و اقتصادی مردم برجا گذاشت.

تعداد از کشورها و سازمان‌ها و افراد و گروه‌های وابسته به آنان، باوجود وضع تعزیرات سیاسی و اقتصادی و فشارهای روز افزون، سعی می‌ورزند تا بار ملامتی را بر دوش امارت اسلامی انداخته و نیز توقع دارند تا مشکلات موجود از سوی نظام حاکم در کشور مرفوع و به کلی ریشه‌کن گردد.

با توجه به مسیر پیموده شده امارت اسلامی طی سه سال اخیر و پیشرفت های که در این مدت به دست آمد در مقایسه به بیست سال گذشته بی‌سابقه بوده و هیچ‌کس نمی تواند از آن انکار نماید.

صدور فرمان عفو عمومی از سوی رهبری امارت اسلامی افغانستان، زمینه اخوت، برادری و برابری را میان اقوام مختلف در کشور مساعد ساخت. همچنان، تامین امنیت سرتاسری در افغانستان، نعمت بزرگی است که زمینه را برای تطبیق هر نوع پلان و پالیسی اقتصادی و انکشافی در کشور فراهم می سازد. از سوی دیگر، حاکمیت واحد از ویژه‌گی دیگر امارت اسلامی بوده که همه مسئولان تحت یک قیادت برای تحقق دیدگاه و پالیسی رهبری امارت اسلامی و خودکفایی افغانستان صادقانه تلاش می‌کنند.

برعلاوه، برچیدن دامنه فساد، تامین شفافیت در تمام عرصه‌های حکومتداری، آغاز تطبیق پروژه‌های اقتصادی، زمینه سازی برای جلب سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی، ریشه‌کن ساختن کشت، تولید، قاچاق و استعمال مواد مخدر، تقویت حکومتداری، عرضه خدمات به مردم، دستگیری فقرا و مساکین، گسترش سطح تعاملات تجارتی، اقتصادی و سیاسی با کشور های همسایه و منطقه، و… از دست آوردهای ملموسی است که جهانیان را نیز متحیر ساخته است.

کشورها و سازمان‌های بین‌المللی فقط با مطرح کردن موضوعات چون نقض به اصطلاح حقوق بشر، ایجاد حکومت همه شمول و افزایش میزان فقر، در بحث به رسمیت شناختن امارت اسلامی بهانه تراشی می‌کنند و همواره سعی می‌ورزند توجه جهانیان را منحرف ساخته، حقایق را کتمان نموده و بر پیشرفت‌های چشمگیر سه سال اخیر، پرده افگنند.

از سوی دیگر، امریکا و متحدان اش هرگز صور نمی‌کردند که به این ساده‌گی افغانستان را ترک کنند، شکست امریکا در افغانستان در واقع حیثیت و اعتبار آنرا نزد جهانیان خدشه دار ساخته و از هیبت و وهم آن کشور نیز به گونه قابل ملاحظه کاسته است. امریکا و طرفداران اش سعی لازم به خرچ میدهند تا مانع به رسمیت‌شناختن افغانستان شوند، آنان با چنین عملکرد سعی می‌ورزند تا خویشتن را از دایره ملامتی کشیده و با انتقام جویی از نظام کنونی، به نحوی در پی جبران شکست خویش نیز استند. به همین ملحوظ، امریکا و تعداد از سازمان‌های مخرب با استفاده ابزاری از بعضی افراد و گروه‌ها در داخل و بیرون از کشور، در پی بدنام ساختن نظام حاکم بوده و با مطرح کردن موضوعات چون نقض حقوق بشر، ایجاد حکومت همه شمول و افت اقتصادی، مصمم به ارائه تصویر غیر حقیقی افغانستان به جهانیان است.

رفاه عامه و خودکفایی اقتصادی افغانستان پالیسی امارت اسلامی بوده و زمامداران امور با تلاش‌های شبانه روزی برای تحقق آن سعی لازم بخرچ داده اند.

امارت اسلامی باوجود وضع تعزیرات سیاسی و اقتصادی از سوی جامعه جهانی، با استفاده از امکانات ناچیز به چنین دست آورد های ملموس دست یافته است. قیاس کنیم، اگر تعزیرات سیاسی و اقتصادی بالای نظام برداشته شود، حکومت حاکم برسمیت شناخته شود و تعاملات سیاسی و اقتصادی جهان با افغانستان گسترش یابد، افغانستان با حاکمیت کنونی، طی پنج یا ده سال آینده به کجا خواهد رسید.

مردم افغانستان و کشورهای همسایه و منطقه به این باور رسیده اند که نظام کنونی برای ترقی و تعالی افغانستان و ثبات و پیشرفت منطقه یک نظام بی‌بدیل است و همچنان، تلاش‌های که طی سه سال اخیر از جانب امارت اسلامی در عرصه‌های مختلف صورت گرفته، را می ستایند.

پس به این نتیجه می رسیم که، امریکا هیچگاهی نیت خیر به افغانستان نداشته و در صدد آن است تا افغانستان تحت سیطره آن کشور؛ همواره یک کشور محتاج و تطبیق کننده پلان‌های شوم و نامطلوب شان باشد. متاسفانه، تعداد افراد و گروه‌ها نیز برای خشنودی امریکا و متحدان اش بجای اینکه در آبادی، ترقی و تعالی کشور سهم بگیرند در پی انتقام جویی، تامین منافع شخصی، تضعیف نظام، تکثیر افکار منفی و صد راهی به رسمیت شناختن نظ

ام حاکم در کشور اند.#