نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
مفتی عبدالله رشاد افغانی // ترجمه : حبیب زاده برای بخش اول مقاله بر اینجا و برای بخش دوم بر اینجا کلیک نمائید تاریخچه کوتاه مساوات زنان و سیکولاران نا آگاه ما: فلاح و رستگاری بشریت در پیروی از دین اسلام است. زیرا انسانها مخلوق خالق حقیقی اند و خالق حقیقی بهتر از همه از […]
مفتی عبدالله رشاد افغانی // ترجمه : حبیب زاده
برای بخش اول مقاله بر اینجا و برای بخش دوم بر اینجا کلیک نمائید
تاریخچه کوتاه مساوات زنان و سیکولاران نا آگاه ما:
فلاح و رستگاری بشریت در پیروی از دین اسلام است. زیرا انسانها مخلوق خالق حقیقی اند و خالق حقیقی بهتر از همه از طبیعت، ساختار و مزاج مخلوق خود آگاه میباشد. بنا برین اسلام بهترین گزینه برای انسانهاست. زیرا دین اسلام سازگار با طبیعت، خلقت و سرشت انسانهاست. لهذا تا آنکه پایبند دین سماوی باشیم هر مشکل ما آسان میشود و هرگاه مرزهای دین را شکستیم، اسباب هلاکت ویرانی ما را بهدست خود مهیا ساختهایم. سیکولارانی که بر دین و مذهب باور ندارند، مدعیان آزادی و برابری زنان اند. اما سیکولاران نا آگاه ما هم که از اسلام و احکام اسلامی بیخبر هستند، بقای خود را در پیروی کورکورانه غرب میبینند و با پیروی از غربیها شعارهای آزادی و مساوات زنان را زمزمه میکنند. در حالیکه ایشان از حقیقت، تاریخ و منشا این مدعا آگاهی ندارند. بیائید، اندکی به تاریخ مساوات غربیها رجوع نمائیم، سپس این قضاوت آسان خواهد شد که مدعای برابری زنان بر چه حقایقی استوار است.
آزادی زنان در اروپا و واکنش مردمی در برابر ظلم کلیسا:
پیش از همه، اروپاییها صدای آزادی زنان و برابری آنها با مردان را بلند کردند. آنها گفتند : زنان در همه تصامیم خود آزاد اند و حقوق یکسان با مردان دارند. اما این کار از روی یک فکر و پلان منظم نبود، بلکه مردم در واکنش به ظلم و وحشت کلیسا و راهبان به این مجبور شدند که صدا بلند کنند. حکم کلیسا در جامعه مسیحی فرانسه این بود که زن چیزی شوم، ریشه هر بدی و عین نجاست است و نگهداری خود ازان فرض است، خواه مادر باشد یا زن و یا دختر – حراسه الفضیله ص ۱۰۵
این عقیده از سوی راهبان کلیسا در همهجا شایع شد و این یک عقیده دینی پنداشته شد، و هر گامی در برابر این عقیده، خلاف دین خوانده میشد. از سوی دیگر خود راهبان سرمنشا هر فساد و بداخلاقی در جامعه بودند و روح و پیکر شان با فساد آغشته شده بود. این راهبان همه رسواییها را در جامعه بنیاد گذاشته بودند، اطفال را دزدی میکردند، سپس در کلیساها تربیه میکردند و به جامعه به بدترین شکل راهبان، عرضه میکردند.
مردم از این فساد اخلاقی راهبان به ستوه آمدند و در برابر تصامیم کلیسا صدا بلند کردند، که موضوع زنان نیز شامل آن بود. آنها گفتند زنان نحس نیستند، بلکه همانند مردان آزاد هستند، حاکمیت کسی بر زنان اعتبار ندارد و همه حقوق زنان با مردان مساوی است. این شعار مردم در حقیقت واکنش به مظالم کلیسا بود. آنها در واکنش به کلیسا آنقدر پیش رفتند که گفتند: دین و دانش دو چیز متضاد اند و عقل و دین از هم جدا اند.
از این ثابت شد که مطالبه آزادی و برابری زنان در حقیقت واکنش به مظالم کلیسا بود. اما الحمدلله، اسلام بر اساس حقانیت خود برای مردان و زنان موافق با طبیعت، خلقت و مزاج هر دو صنف حقوق داده است، بلکه از نگاه اسلام؛ مدعای آزادی و برابری زنان از سوی سیکولاران، ظلم بر زنان است. زنان مسلمان باید در برابر این ظلم صدا بلند کنند و مطالبه حقوقی را بکنند که اسلام برای شان دادهاست.
امریکا و وبای جرائم اخلاقی:
آنها میگویند: زنان از همه قوانین دینی، فطری و اجتماعی فوقیت دارند و به هیچ چیزی مکلف نیستند. در همه چیز با مردان حقوق مساوی دارند و فرقی بین مردان و زنان نیست. حتی اینکه اروپا و امریکا و تمام جهان کفری بهحدی رسیدند که جنازه اخلاق از جامعه شان برداشته شد و جامعه کفری به مرکز وبای جرائم اخلاقی تبدیل شد – حراسه الفضیله ص ۱۰۵
آزادی زنان و اثرات پوهنتون های امریکایی بر جامعه اسلامی:
مفکوره آزادی زنان و برابر آنان با مردان، از سوی مستشرقین و مسلمانان متاثر از غرب توسط مکاتب و پوهنتونهای که در جامعه اسلامی برای تربیه اطفال مسلمانها ساخته اند، شایع شد.
این پوهنتونها شرایط ویژهای برای داخله و محیط مختلط زنان و مردان برای درسخوانی دارند. از اثر تلاشهای آنها یک شاگرد زن میتواند بدون کدام محرم شرعی در محیط آمیخته با مردان در کشور دیگری درس بخواند. سپس هرگاه آن زن ازانجا فارغ شود، در آینده بنیاد خانواده بزرگی را بگذارد و تمام خانواده را با همان روحیهی که خودش پرورش یافته، بپروراند. از همین جاست که جامعه شاهد فاجعهای میشود که امروز انسانها با آن دست و گریبان اند، و این همه نتیجه آزادی و برابری سیکولاری است.
کشور ما و آزادی زنان:
امانالله خان نخستین کسی بود که محیط مختلط تعلیمی و شعار آزادی زنان را به جامعه اسلامی و افغانی ما آورد. اما با آمدن امریکاییها، برای بیرون ساختن زنان از خانههایشان تلاشهای بیپیشینه صورت گرفت. همه سیکولاران ما کورکورانه شعارهای هلاکتبار غربیها را زمزمه میکنند و از دستاوردهای نزده ساله خود میدانند.
حال اینست که ایشان از تاریخ آزادی و برابری زنان و از اهدافی که غربیها دنبال میکنند، بیخبر هستند.
در بخش آینده روی این بحث می کنیم که غربیها چرا جامعه اسلامی را به اختلاط بین مردان و زنان فرا میخوانند و اهداف شان ازین کار چیست؟ و برای ما مسلمانها چه زیانهای دارد؟
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
دیدگاهها بسته است.