جهاد معاصر افغانستان از نگاه شریعت / رهایی زندان در روشنی تاریخ اسلام و اهمیت شرعی آن / بخش اول

مفتی عبدالله رشاد افغانی / ترجمه : حبیب زاده ضعیف ترین و مظلوم ترین مردم در تاریخ انسانی کسانی اند که در زندان های دشمن شب و روز را سپری می کنند و همه اختیارات و آزادی شان سلب شده است. از نگاه اسلام، مسلمانان حیثیت جسد واحد را دارند و یک مسلمان برای مسلمان […]

مفتی عبدالله رشاد افغانی / ترجمه : حبیب زاده

ضعیف ترین و مظلوم ترین مردم در تاریخ انسانی کسانی اند که در زندان های دشمن شب و روز را سپری می کنند و همه اختیارات و آزادی شان سلب شده است. از نگاه اسلام، مسلمانان حیثیت جسد واحد را دارند و یک مسلمان برای مسلمان دیگر برادر خوانده شده است. بناءً بر مسلمانان آزاد لازم است که برادران اسیر شان را از چنگ دشمن رها سازند. اگر ما تاریخ گذشته را مطالعه نمائیم، واقعات زیادی را پیدا می کنیم که مسلمانان به هدف رها ساختن اسیران، کارهای خارق العاده ای را انجام داده اند. درین باب، از همه جالب تر، واقعه خالد بن ولید رضی الله عنه در مورد رهایی ضرار رضی الله عنه است.

عملیات اقتحامی خالد بن ولید برای رهایی ضرار رضی الله عنهما :

خداوند متعال مسلمانان را در جنگ اجنادین نصرت نمود. سه هزار رومیان به شمول ده تن از فرماندهان مهم شان کشته شدند. ضرار – رضی الله عنه – پسر بادشاه حمص «همدان» را کشت. هرگاه رومیان خبر شدند که ضرار – رضی الله عنه – قاتل همدان است، به هدف انتقام گیری به کمین ضرار نشستند.

دران کمین درگیری شدید رخ داد، اما بالاخره ضرار با پنج تن رفقایش در حالت زخمی به دست دشمن اسیر و به دربار بادشاه پیش کرده شدند.

هرگاه امیر لشکر مسلمانان ابوعبیده بن الجراح – رضی الله عنه – از اسارت ضرار – رضی الله عنه – خبر شد بسیار نا راحت شد، بسیار گریست و به بارگاه خداوندی برای رهایی وی دعا نمود. همچنان چند اشعار پر سوزی را نیز خواند.

خالد بن ولید – رضی الله عنه – از ابوعبیده – رضی الله عنه – اجازه خواست، تا هر چه در توان داشته باشد برای رهایی ضرار – رضی الله عنه – انجام دهد. ابوعبیده – رضی الله عنه – اجازه داد.

خالد بن ولید – رضی الله عنه – با صد تن مجاهدان اسپ سوار و با نعره های تکبیر به سوی لشکر رومیان حرکت نمود.

هرگاه خالد – رضی الله عنه – به لشکر رومیان رسید، تمام رفقایش از اسپ ها پیاده شدند، شمشیرها را از غلاف ها کشیدند و جراتمندانه در بین لشکر رومیان روان شدند، تا اینکه به ماهان، مقر بادشاه رومیان رسیدند و آن جا بجای کرسی ها بر زمین نشستند.

گفتگوی طولانی میان خالد بن ولید – رضی الله عنه – و ماهان آغاز شد، که آن را واقدی در فتوح الشام با تفصیل بیان نموده است. خالد – رضی الله عنه – به ماهان گفت : ما أنتم بأشهى منا إلى الحرب – فتوح الشام ۱۷۸/۱ – شما برای جنگ از ما گرسنه تر نیستید، ما لشکر شما را شکست داده ایم، پروردگار با ماست، ریسمان را در گردنت می اندازم و رسوا و ذلت بار به دربار عمر بن الخطاب – رضی الله عنه – حاضر می کنم، تا سرت را از تن جدا کند.

ماهان بسیار به خشم آمد. هرگاه درباریان ماهان خشم بادشاه خود را دیدند، خواستند که سر خالد – رضی الله عنه – را با شمشیر جدا کنند. اما باز هم منتظر فرمان ماهان بودند.

ماهان برای خالد – رضی الله عنه – گفت : سوگند به مسیح، مرا بسیار به خشم آوردی، آن پنج تن رفقای شما را می آورم و و در محضر تان سران شان را جدا می کنم – فتوح الشام ۱۹۰/۱ –

خالد بن ولید – رضی الله عنه – گفت : حرف مرا بشنو، ای ماهان! چیزی برایت می گویم، تو نزد من از این هم خوار و ذلیل تر هستی. هشدار! این رفقای ما که نزد تو اسیر اند، برای ما مانند جان ما اند. سوگند به دعوت حقه پروردگار! و سوگند به بیعت ابوبکر و خلافت عمر! اگر رفقای ما را کشتی، با این شمشیر ترا می کشم، و هر رفیق ما در برابر هر یکی از این پنج تن اسیران، پنج پنج نفر شما را می کشند، بلکه بیشتر از پنج نفر.

سپس خالد – رضی الله عنه – فوری ایستاده شد و شمشیر را از غلاف کشید. تمام رفقای وی نیز شمشیرها را آماده کردند، صدای لا اله الا الله را بلند نمودند و به امر خالد – رضی الله عنه – منتظر بودند.

هرگاه ماهان عشق خالد – رضی الله عنه – با مرگ را دید و یقین دانست که مرگ من به شمشیر اوست، برای خالد – رضی الله عنه – گفت : مکن، خالد عجله مکن! من تو را می آزمودم، تو به راستی غیور هستی، من رفقای شما را به سبب غیرت شما رها می کنم.

ماهان هر پنج اسیران را به خالد – رضی الله عنه – سپرد، خالد – رضی الله عنه – رفقای خود را نجات بخشیده، به سوی لشکر مسلمانان روان شد.

دلیل این اقدام خطرناک خالد – رضی الله عنه – این بود که وی، رهایی اسیران را وجیبه خود می دانست. رسول الله – صلی الله علیه و سلم – فرموده است : نزد کسی یک مسلمان تحقیر شود، و آنکس با داشتن قدرت، آن مسلمان را کمک نکند، خداوند متعال او را در روز قیامت پیش روی دیگران ذلیل می سازد – أخرجه أحمدُ ۴۸۷/۳، وعنه الطَّبرانیُّ فی «الکبیرِ» ۷۳/۶، عن سهلِ بنِ سعدٍ رضی اللهُ عنه.

خلیفه منصور نیز برای رها کردن یک اسیر، بر شهر بزرگ دشمن عملیات انجام داد :

یکروز، منصور از جنگ تازه برگشته بود، که با زنی رو برو شد. آن زن گفت : ای منصور! خودت زندگی راحت داری و مرا به آه و ناله گذاشته ای.

منصور پرسید که ماجرا چیست؟ آن زن گفت : پسرم در فلان شهر بندی است و من از اسارت پسرم بسیار رنج می برم. همان بود که منصور لشکر را آماده نموده، به سوی آن شهر رفت، شهر را محاصره کرد و بالاخره مسلمانان اسیر را رها ساخت. نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب ت إحسان عباس ۵۹۷/۱

رهایی زندانیان از نگاه اسلام :

اسلام به رها کردن زندانیان آن قدر اهمیت داده است، که رسول الله – صلی الله علیه و سلم – برای رهایی زندانیان دعا می نمود و می فرمود : الها! عیاش بن ابی ربیعه را رها کن، الها! سلمه بن هشام را رها کن. أخرجه البخاریُّ (۷۷۱)، ومسلمٌ (۶۷۵) عن أبی هُریرهَ رضی اللهُ عنه.

در بخاری شریف آمده است که پیامبر اسلام – صلی الله علیه و سلم – به رها نمودن زندانیان حکم نموده، و می فرماید : گرسنه را سیر کنید، مریض را عیادت کنید و بندی را نجات دهید. صحیح البخاری : ۱۱۵/۱۷

عالم مشهور فقه حنفی ابوبکر جصاص رحمه الله رها کردن اسیران را واجب می داند. احکام القرآن ۵۸/۱

علامه ابن حجر رحمه الله در فتح الباری ۱۶۷/۷ قول علامه ابن بطال رحمه الله را نقل نموده است، که فرموده : رها کردن اسیران واجب علی الکفایه است و این قول جمهور است.

عز بن عبدالسلام رحمه الله می گوید : رها کردن اسیر بهترین عبادت است. او می گوید : بعضی علما گفته اند : یک مسلمان هرگاه بندی شود، تا زمانی که او را آزاد نساخته ایم، قتال بر ما واجب است. احکام الجهاد و فضائله : ۹۷

ادامه دارد……