تحلیل

تجاوز پاکستان؛ نشانهٔ سراسیمگی آن

بهانه‌جویی پی‌درپی پاکستان همه بهانه‌های پوچی هستند که نه از تنها بحران‌های داخلی این کشور را حل نمی‌کند؛ بلکه با این تجاوزها دروازهٔ جدیدی از مشکلات خارجی را نیز بر خود باز می‌کنند.

پاکستان، تقریبا هفتاد‌سال است که در همسایگی کشور ما قرار دارد و در این روزها با مشکلات زیادی دست‌و پنجه نرم می‌کند. از پیچیدگی و بحران‌ سیاسی گرفته تا رکود و سرنگونی اقتصادی، اختلاف سلیقه‌های احزاب گوناگون، پیدایش گروهای بی‌شمارِ مخالف حکومت، دولت این کشور را روز‌به‌روز رو به تزلزل و سراسیمگی می‌برد.

حملات روزانهِ سنگین گروه مخالف حکومت؛ تی‌تی‌پی (تحریک طالبان پاکستان) ضربات سنگینی به پیکره‌ی حکومت که محور قدرتش در دست‌های فوج آن می‌باشد، وارد کرده است. از طرف دیگر بحران اقتصادی کشور در چند سال گذشته، پایه‌های حکومت پیر پاکستان را ضعیف ساخته است؛ اما از آن‌جایی که حکومت پاکستان با ادارهٔ ضعیفش تا حالا نتوانسته راه‌حلی برای بحران‌های موجود پیدا کند، همیشه می‌خواهد گناهِ کوتاهی‌ و ضعف دولت خود را بر گردن این و آن بیندازد و برای انتقام خود مردمِ بی‌گناه را قربانی سازد.

چندی پیش حکومت پاکستان بر بلوچ‌های ساکن کشور ایران حمله کرده و نام آن‌ را حملهٔ دفاعی و ضد تروریست‌ها خواندند، در حالی‌که قربانی‌های آن جز مردم بی‌گناه از جمله زنان و کودکان کسی دیگر نبود؛ اما این دفعه بر مردم مظلوم افغانستان حملات وحشیانه‌ای کردند که برخلاف تمام قوانین بین‌المللی می‌باشد. بهانه‌جویی پی‌درپی پاکستان همه بهانه‌های پوچی هستند که نه از تنها بحران‌های داخلی این کشور را حل نمی‌کند؛ بلکه با این تجاوزها دروازهٔ جدیدی از مشکلات خارجی را نیز بر خود باز می‌کنند. سردمداران حکومت پاکستان باید به فکر چاره‌ای باشند و تمام افسار خود را دست حلقه‌های شریر فوج ندهند و گرنه آیندهٔ خطرناکی پاکستان را تهدید خواهد کرد.