اولویت‌های نویسنده‌ٔ مسلمان

محمد داود مهاجر یک نویسندهٔ مسلمان – بنابر آنچه در ذهن بنده تداعی می‌شود – می‌بایست اموری را در اولویت نوشتاری خود قرار بدهد که بتواند نیاز فکری و فرهنگی جامعه را پوره کند. اندیشه‌ٔ خود را بلندپروازکردن بیاموزاند تا از چرخیدن به دور خودش بیرون رود و به جهانی پا بگذارد که در انتظار […]

محمد داود مهاجر

یک نویسندهٔ مسلمان – بنابر آنچه در ذهن بنده تداعی می‌شود – می‌بایست اموری را در اولویت نوشتاری خود قرار بدهد که بتواند نیاز فکری و فرهنگی جامعه را پوره کند. اندیشه‌ٔ خود را بلندپروازکردن بیاموزاند تا از چرخیدن به دور خودش بیرون رود و به جهانی پا بگذارد که در انتظار اوست و عالَمی را رهبری کند که برایش مبعوث گشته است. آری، او باید دنیایی را راه نشان بدهد و با بیماری‌های بی‌درمان فکری و معنوی جامعه‌اش به مبارزه برخیزد.

آری، یک نویسندهٔ مسلمان باید به نکاتی مهم در دنیائی که در آن زندگی می‌کند و امتی که به آن منسوب است، توجه کامل را داشته باشد و پِیکان قلم خود را  سمت‌و‌سویی بدهد که چون شمشیری بُرّان موانع را از سرِ راه نور هدایت براندازد، حق را بیان کند و پرده از ابهامات شک‌اندازان بردارد و چون صبحی، تاریکی شب‌های جهل و بی‌دانشی را درهم‌ شکند.

ازجمله نکاتی که باید در اولویت کاری یک نویسندهٔ مسلمان قرار گیرد، می‌توان به‌ چند چیز اشاره کرد:

  • ۱ : زیستن در عمق جامعه :

یک نویسنده باید در دل جامعه زندگی کند؛ درد‌و‌آه جامعه را درک کند؛ علت‌ها و معلول‌ها را با تکاپو و زیستن در متن جامعه پیدا کند و آنگاه نویسه‌ای بامعنی و پر محتوا را ارائه بدهد که در آن، درد و درمان، هر دو را واضح ساخته باشد.

  • ۲ :‌ پرهیز از اختلاف‌برانگیزی :

ملت اسلامی امروزه بیشترین پارگی در پیکر خود را در سطح جهانی دارد و چنددستگی در میان مسلمانان، ابهت و پایداریشان را متزلزل ساخته است؛ بنابراین یک نویسندهٔ مسلمان نباید در چنین بحبوحه‌ای از مشکلات، رو به مسایل اختلافی نماید، آنها را به‌عنوان سوژه انتخاب کند و بدین‌ ترتیب آب به آسیاب دشمن بریزد.

  •  ۳ : برجسته‌کردن تاریخ زرین اسلام :

ما مسلمانان دارای تاریخی درخشان و پر از افتخاراتیم؛ اما سرمایه‌های جوان ما چون از تاریخ زرین‌شان آگاهی کامل ندارند، خود را فراموش کرده و احساس عزت خویش را از دست داده‌اند؛ ازاین‌جهت است که به‌دنبال الگوپذیری از غربیان و اروپاییان‌ افتاده‌اند. آنان باید با تاریخ خلفای راشدین، خلفای نیک‌نام بعد از آنها و فرماندهان میادین فتح و ظفر آشنا بشوند؛ تا اینکه با الگوگیری از صبر، پایداری و پشت‌کاریِ گذشتگان خود، آینده‌ای روشن و توسعه‌یافته را برای امت خود رقم بزنند.

  • ۴ :‌برملا کردن نقشه‌های دشمنان :

دشمنان اسلام از دیربازیست که نقشه‌های گوناگونی را طرح می‌کنند و راه‌کارهای مختلفی را با عنوان‌هایی آراسته می‌پیمایند؛ تا بدینوسیله بتوانند ضربات محکمی را بر پیکر اسلام وارد کنند و سم‌های زهرآگین خود را در جسمش تزریق نمایند.

آشکارا نمودن نقشه‌های شوم آنان می‌تواند بیداری و هوشیاری را در برابر تهاجمات آنان بیشتر کند.

  • ۵ : نوشتن پیرامون جهاد و فضائلش

از میان گزینه‌های نوشتاری و سوژه‌هایی که یک نویسنده باید در مورد آن بنویسد، غریب‌ترینِ آن واژه‌ها، واژه‌ی جهاد است. همان‌گونه که جهاد از جُهد و مشقت گرفته شده است؛ به‌همان‌صورت مشکلات و بلاهای گوناگونی را برای نویسنده‌اش در پی دارد؛ لذا عموم نویسندگان از پرداختن به این موضوع احساس امن نمی‌کنند و به سوژه‌هایی دیگر رو می‌آورند! پس لازم است تا یک نویسندهٔ حقیقی به مسئلهٔ جهاد نگاهی عمیق بیندازد و نوشتن در مورد آن را عام کند؛ همانگونه که نوشتن در مورد نماز و روزه عام کرده‌اند و احساسات به‌خواب رفتهٔ جوانان امت ما را دوباره بیدار بسازد و حیاتی دوباره به‌ آنها به‌بخشد.

در نتیجه لازم است تا یک نویسندهٔ مسلمان از اندیشه، وقت، استراحت و همه چیز خود مایه بگذارد و با ترتیب‌دادن امور مهم‌تر در اولویت‌های کاری خود، نقش برجسته‌ای را در تاریخ کنونی اسلام و جهان بازی کند و در ادای رسالت خویش از چیزی دریغ ننماید.

با سپاس از مجله حقیقت