نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
سلسله همگام با عاشقان شهادت/ بخش چهارم ابویحیی بلوچی بخش اول: مجاهدان عاشقان حقیقی شهادت بخش دوم: غربت مجاهدان راه الله بخش سوم: داغ دیدگان میدان الله متعال دنیا را دارالامتحان معرفی کرده و این جهان را سرای آزمایش ساخته، و لازمۀ رسیدن به نعمتهای ابدی و حاصلکردنِ رضایت الهی؛ تزکیه، انقلاب درونی و تبعیت […]
سلسله همگام با عاشقان شهادت/ بخش چهارم
ابویحیی بلوچی
بخش اول: مجاهدان عاشقان حقیقی شهادت بخش دوم: غربت مجاهدان راه الله بخش سوم: داغ دیدگان میدان
الله متعال دنیا را دارالامتحان معرفی کرده و این جهان را سرای آزمایش ساخته، و لازمۀ رسیدن به نعمتهای ابدی و حاصلکردنِ رضایت الهی؛ تزکیه، انقلاب درونی و تبعیت نفس از اوامر الهی و ترک منهیات را، قرار دادهاست و در مسیر تزکیه مشکلات بس بزرگی گذاشتهاست. جهاد میدانیست که در آن تزکیه در کوتاهترین مدت و کاملترین نوعش حاصل میشود و مجاهد فی سبیل الله با ورود به میدان جهاد و شرکت در جنگها، لذت عبادت و محبت الهی را کسب میکند و انقلاب درونی، یا همان تزکیه را حاصل میکند. جهاد فی سبیل الله سرتاسر، برداشت و تحمل مشکلات هست، از این رو مجاهد فی سبیل الله هنگامی که این مشکلات را تحمل میکند و در عرصههای مختلف مورد آزمایش قرار میگیرد و نفس خود را مجبور به ترک خواهشات نفسانی میکند و او را به مصیبتها و ناهمواریها عادت میدهد، از این رو این نفس، تبدیل به نفسی لوامه میشود که انسان را از گناهها باز میدارد. شیخ الاسلام ابن تیمیه میفرمایند: من کان کثیر الذنوب فأعظم دوائه الجهاد. مجموع الفتاوی ۴۴۲/۲۸ ترجمه: کسی که زیاد مرتکب گناه میشود، بزرگترین دوای او جهاد در راه الله هست. در میدان جهاد افرادی یافت میشوند که علم دین حاصل نکردهاند، اما در مسیر حق هیچگونه کرنشی از خود نشان نمیدهند، با افرادی مواجه شدهام که در عین بیعلم بودن، عقیدۀشان بسیار پخته بوده و بر فرایض الهی ثابتقدم بودهاند. چه بسا افرادی بودهاند که قبل از ورود به میدان جهاد تابع حدود شریعت نبودهاند، اما با ورود به میدان جهاد، تبدیل به افرادی پایبند شدهاند که هر لحظۀ زندگیشان مطابق با شریعت شدهاست. یکی از همسنگرانم که قبل از ورودش به میدان جهاد، با دوستان نادرستش کاری جز پرسهزدن در کوچهها نداشتند، اما بعد از ورود به میدان جهاد، تحولی عجیب در وجودش ایجاد شد و انقلاب درونی در وجود او احساس میشد. او میگفت: قبل از ورودم به میدان جهاد، من با افراد لاابالی و به اصطلاح بیسروپا، سروکله میزدم و همیشه درگیر جنگ بودیم و از الله متعال و دینش دور بودیم، الحمدلله با ورودم به میدان جهاد، من در وجودم تغییری را حس کردهام و دیگر علاقهای به آن زندگیِ خفتبار ندارم و تقاضای دعا دارم تا همینجا در سایۀ شریعت الهی، شهید شوم تا دوباره به خانهام برنگردم و دوباره آن زندگی پر از بدبختی را تجربه نکنم. این همسنگرم، که خدایم از او در راه دفاع از شریعت خدمت بگیرد، چنان متبع شریعت بود که نمازهایش را به نحو احسن میخواند و هر روز برای شهادت آمادهبود. او هر روز برنامهای جدید برای ضربهزدن به دشمن طرحریزی میکرد و چه بسا خیالپردازیهای عجیبی برای ضربهزدن به دشمن میکرد. اوگاهی به حدی احساساتی میشد، که میخواست تنها به جنگ دشمن برود. شهید باذن الله خیرالدین شعیب، نیز قبل از شهادتش با دوستانی ناباب رفتوآمد داشت، اما الله متعال او را هدایت کرد و در میدان جهاد تزکیه کرد و اخیرا او را به آرزوی دیرینهاش؛ یعنی شهادت رساند. پس ای مسلمانان! تزکیه را باید در میادین جهاد جستجو کرد و آنرا در لابهلای تحمل سختیها در راه دین الله یافت. از این راه غافل نباشید. با جهاد، نفسهایتان را تزکیه و امتتان را از جور و ظلم ظالمان خارج کنید.
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
دیدگاهها بسته است.