تحلیل

اثرات ناگوار فرهنگ غربی علیه افکار جوانان

جنگ فکری نیازی به وسایل جنگی ندارد؛ ولی با این حال، خطرناک‌تر از جنگی‌ست که با تجهیزات پیشرفته و مدرن نظامی انجام می‌یابد؛ زیرا تجهیزات مدرن جنگی فقط یک ساحهٔ محدود، را تخریب می‌کند! ولی جنگ فکری تمام ساحات مورد نظر خویش را می‌تواند هدف قرار دهد.

مبارزهٔ غربیان علیه مسلمانان از سال‌های متمادی در جریان است، و غربی‌ها سالانه میلیون‌ها دالر را به‌خاطر این مبارزه در کشورهای اسلامی به مصرف می‌رسانند.

جنگ فکری (مبارزهٔ فرهنگی) نیازی به وسایل جنگی و انواع راکت‌ها ندارد؛ ولی با این حال، خطرناک‌تر و مخرب‌تر از جنگی‌ست که با تجهیزات پیشرفته و مدرن نظامی انجام می‌یابد؛ زیرا تجهیزات مدرن جنگی فقط یک ساحهٔ محدود، که توسط چشم غیرمسلح قابل رویت می‌باشد را تخریب می‌کند! ولی جنگ فکری با این‌که وجود ظاهری ندارد، در قالب برنامه‌های گوناگون اجتماعی، تمام ساحات مورد نظر خویش را می‌تواند هدف قرار دهد.

از این رو، دشمنان اسلام هرگاه در جنگ نظامی با مسلمانان، با شکست مواجه می‌شوند، به جنگ فکری روی آورده و آن را یگانه راهکار مناسب در مقابل مسلمانان می‌دانند. آن‌ها در قدم اول، عقاید مسلمانان را مورد هدف قرار می‌دهند تا بدین ترتیب، راه‌شان برای پیش‌رفت‌های بعدی‌شان در سایر ابعاد باز شود.

جنگ فکری غرب در کشورهای اسلامی متفاوت است. آن‌ها با در نظرداشت نیازهای خود، از همان طرق، فرهنگ خویش را بر اذهان عامه حاکم می‌سازند و منافع خود را دنبال می‌کنند.

کشورهای اسلامی‌ای که ثروت‌مند هستند، غربی‌ها راه نفوذ خویش را بررسی می‌کنند، تا دریابند که مسلمانان بیشتر به چه چیزهایی علاقه دارند. بعد از دانستن آن، آن‌ها از همان طریق وارد مبارزه می‌شوند. مثلاً اکنون در کشورهای اسلامی از طریق نایت کلپ‌ها، کنسرت‌ها، اسباب و وسایل سرگرم‌کنندهٔ دیگر، و انواع بازی‌های ورزشی، بورسیه‌ها، تغییر در نصاب تعلیمی و نهادهای تحصیلی… وارد مبارزه می‌شوند.

یکی دیگر از راه‌های نفوذشان، که مختص کشورهای فقیر جهان است، نفوذشان با بهانه‌هایی مثل کمک به نیازمندان، شعار بازسازی، ایجاد شغل، حمایت نهادهای تحصیلی، تغییر در نصاب تعلیمی‌شان، حمایت از شفاخانه‌ها، شعار دفاع از حقوق طیف‌های مختلف و ده‌ها روش دیگر می‌باشد.

در این ممالک، اکثرا افراد ضعیف‌الایمان، کم‌علم و نیازمند، شکار دسیسه‌های شوم دشمن شده و آلهٔ دست‌شان قرار می‌گیرند. این عدهٔ آسیب‌پذیر که در حقیقت، خائنانی بیش نیستند، به‌خاطر دستیابی به ثروت و یا قدرت، دشمن را در برنامه‌هایش یاری رسانده و چشم و گوشش می‌شوند، و آن‌چه که برای دشمن میسر نیست، توسط این عده ممکن گشته و قابل دست‌رس‌شان قرار می‌گیرد.

مملکت ما نیز یکی از متضررین این پدیده می‌باشد، به گونه‌ای که ما شاهد مهاجرت تعدادی از هم‌وطنان خود به خارج از کشور هستیم. جوانان مهاجر از کشورمان، اعم از زن و مرد، متاسفانه در رسانه‌های اجتماعی ظاهر شده و سبب رشد فرهنگی بیگانگان شده‌اند، حتی با دیدن بعضی از آن‌ها، فکر هم نمی‌کنید که مسلمان و افغان باشند، و این اثر و نتیجهٔ تجاوز و جنگ فکری غربی‌هاست که با مصرف‌نمودن میلیون‌ها دالر آن‌ها را مطیع خود گردانیده است.

بعضی‌ها دانسته یا ندانسته در مجالس اجتماعی، علیه رسوم، عنعنات و فرهنگ اسلامی می‌تازند و این سبب شک و تردید در جامعه شده است و در آینده، اثرات بدی به‌جا خواهد گذاشت.

تعدادی به ماشین تبلیغاتی دشمن تبدیل شده و در مسیر گم‌راهی روان هستند و در صدد ربودن جوانان ما هستند. آن‌ها با ساختن فیلم، سعی دارند تا تاریخ زرین اسلامی را لکه‌دار جلوه داده و قهرمانان و فاتحین ما را بدنام کنند.

بر همهٔ ما مسلمانان لازم است تا در هر شرایطی که هستیم و هر وسیله‌ای در دست داریم، از آن به‌خاطر آگاهی جوانان و امت مسلمه، به وجه احسن استفاده کنیم، تا جوانان، برادران و خواهران ناآگاه‌مان، آگاه شده و از دسیسه‌ها و پلان‌های شوم دشمن در امان بمانند.

حالا که وطن جنگ‌زدهٔ‌مان به بازسازی نیاز مبرم دارد، در آبادانی آن باید کوشید؛ ولی نباید در مورد آبادانی فکری غفلت کرد.

ذهنیت‌سازی یعنی جامعه‌سازی. اگر ذهن‌مان مطابق با افکار و ایمان‌مان ساخته نشود، جامعه رو به بدبختی کشانیده شده و در دنیا و آخرت زیان خواهیم نمود.