ثالث عمر

طالبان؛ فرشته‌های نجات مردم افغانستان!

بعد از پیروزی جهاد بر حق مردم افغانستان علیه رژیم قشون سرخ و به قدرت‌رسیدن مجاهدین وقت، و تکیه‌زدن‌شان بر کرسی قدرت، دیری نگذشت که لذت و شیرینی قدرت و چوکی در خیال همهٔ رهبران جهادی، شروع به چرخش کرد. هر کدام سودای رئیس‌الوزراء و صدراعظم‌شدن در سر داشت. به همین خاطر بود که خیلی […]

بعد از پیروزی جهاد بر حق مردم افغانستان علیه رژیم قشون سرخ و به قدرت‌رسیدن مجاهدین وقت، و تکیه‌زدن‌شان بر کرسی قدرت، دیری نگذشت که لذت و شیرینی قدرت و چوکی در خیال همهٔ رهبران جهادی، شروع به چرخش کرد. هر کدام سودای رئیس‌الوزراء و صدراعظم‌شدن در سر داشت. به همین خاطر بود که خیلی زود در هر گوشهٔ افغانستان، جنگ‌های خانمان‌سوز افروخته شد.

 

سر، مال، خون و هستی مردم برای‌شان ذره‌ای اهمیت نداشت، و هزاران جوان را به خاطر منافع شخصی خویش به کام مرگ کشاندند. خانه و کاشانهٔ مردم توسط فیر توپ و راکت‌شان، کم‌کم به ویرانه تبدیل می‌شدند. راحتی و آسایش برای ملت، به یک آرزوی درینهٔ‌شان تبدیل شده بود. در زمان جنگ‌های داخلی، جنایات زیادی توسط سران تنظیمی وقت انجام گردید. فاجعهٔ افشار از جملهٔ بارزترین آن جنایات می‌باشد، که هیچ‌کسی نمی‌تواند از آن چشم‌پوشی کند. همهٔ این جنایات را به این خاطر متحمل شدند تا این‌که خودشان به کرسی‌های نرم قدرت رسیده، حکم‌روایی را از آن خود نمایند.

 

 

این هرج‌ومرج‌ها، ملوک‌الطوائفی، پاتک‌سالاری و خودخواهی‌ها به جایی رسیده بود که هر ولایت، ولسوالی و قریه از خود حاکم و فرماندهٔ جداگانه‌ای داشت، که خود حاکم عام‌وتام سرزمین تحت سیطرهٔ خود بود. حکومت مرکزی‌ای وجود نداشت و امور مردم و حکومت‌داری تعطیل گردیده بود، و روزانه ده‌ها راکت بر ارگ پرتاب می‌شد. خلاصه این‌که روز روشن برای مردم به شب تار تبدیل شده بود.

 

در چنین مرحله‌ای که امید آرامش از ذهن مردم، رخت سفر بسته بود، خداوند متعال فرشته‌های نجات، مدافعین واقعی آبرو، ناموس، سر، مال و خون مردم را به میان آورد. امیرالمؤمنین ملا محمدعمر مجاهد -رحمه‌الله- در یک گردهمایی که بیش از ۱۵۰۰ تن از علما در آن شرکت داشتند، به حیث امیرالمؤمنین انتخاب گردیده، و عملیات برچیدن گلیم ظلم، بی‌عدالتی و جنگ‌های خانمان سوز را رسما به دست گرفت.

 

این حرکت که عمدتا از طلاب مدارس دینی تشکیل گردیده بود، موفق شد اکثر ولایات کشور را فتح نموده و به این پاتک‌سالاری‌ها نقطهٔ پایان گذاشته و به پایه‌گذاری یک حکومت اسلامی در سراسر افغانستان نزدیک شود. این حرکت به همین منوال، در تمام مناطق مفتوحه، به تابوت همهٔ ناهنجاری‌ها میخ فولادین کوبید. بدین ترتیب این طلاب مدارس را می‌توان فرشته‌های نجات افغانستان نامید.

 

اما باز هم همین جنگ‌سالاران و جنایت‌کاران بعد از حملهٔ ۱۱ سپتامبر، با نشان‌دادن چراغ‌های سبز برای آن‌ها در پارلمان اروپا زمینهٔ اشغال و فروختن افغانستان را به آمریکایی‌ها مهیا نمودند، که عملا در جلسهٔ بن که به تاریخ ۲۰۰۱م، برگزار گردید، زمینهٔ ورود نیروهای اشغال‌گر را به افغانستان فراهم نموده و طوق ننگین غلامی را به گمان دوباره‌گرفتن قدرت و چوکی به گردن خویش آویختند.

 

آمریکا با متحدین خود از طریق هوا، حملات سنگینی را بر این ملت آغاز نمود، و نیروهای شر و فساد نیز عملیات زمینی خویش را شدت بخشیدند، تا این‌که یگانه حکومت تازه‌تأسیسِ اسلامی را دچار سقوط کردند. از قسمت بد، باز هم چوکی ریاست جمهوری نصیب جنگ‌سالاران نشد، تا جایی که یکی از آن‌ها تا سقوط نظام سابق، به عنوان نام‌زد باقی ماند و موفق نشد به کرسی بنشیند.

 

ملا محمدعمر مجاهد -رحمه‌الله- با وجود همهٔ این فشارها و سختی‌ها و از دست‌دادن حکومت خویش، باز هم در مقابل جهانیان سر تسلیم خم نکرد، و برای جهاد مقدس و از بین‌بردن اشغال و دیگر ناهنجاری‌ها که تازه به وقوع می‌پیوست، وارد یک جنگ تمام‌عیار شد، و مبارزه در مقابل اشغال‌گران را دوباره آغاز کرد.

 

این حرکت اسلامی که توسط امیرالمومنین از میان طلاب مدارس دینی، علما، حفاظ، محصلین و مردم متدین تاسیس شد، بالآخره موفق شد تا به اشغال بیست‌ساله‌ای که هزاران شهید و ده‌ها هزار زخمی و اسیر بر جای گذاشت، پایان دهد، و باری‌دیگر افغانستان عزیز را به استقلال خویش برساند.

 

روح امیر و مؤسس امارت اسلامی، مرحوم ملا محمدعمر مجاهد -رحمه‌الله- و شهید حریق، امیرالمومنین ملا اخترمحمد منصور -تقبله‌الله- شاد و جای‌شان جنت‌الفردوس باد.