معامله امارات و اسرائیل بر لاشه فلسطین

حبیبی سمنگانی فرار از دین و مذهب از لازمه های مدرنیسم (modernism) یا نوگرایی پنداشته می شود. آنانی‌که ناگهان فریفته پدیدهء مدرنیسم می‌شوند وابستگی با دین و مذهب را از نشانه‌های بنیادگرایی می‌دانند و می‌کوشند به عنوان لیبرال و سیکولار، چهره جدیدی از خود به نمایش بگذارند و پندار و باورهای خود را فراتر از […]

حبیبی سمنگانی

فرار از دین و مذهب از لازمه های مدرنیسم (modernism) یا نوگرایی پنداشته می شود. آنانی‌که ناگهان فریفته پدیدهء مدرنیسم می‌شوند وابستگی با دین و مذهب را از نشانه‌های بنیادگرایی می‌دانند و می‌کوشند به عنوان لیبرال و سیکولار، چهره جدیدی از خود به نمایش بگذارند و پندار و باورهای خود را فراتر از دین و مذهب جلوه بدهند.

وحدت امت از درس‌های اساسی دین اسلام است و نصوص زیادی درین مورد وارد است. تاریخ اسلام نیز شاهد است که پیوستگی و همبستگی دینی مسلمانان، نقش های عمده‌ای در رویدادهای بزرگ تاریخی به‌خصوص فتوحات و جنگ‌های مسلمانان داشته است. بی‌ قراری و بی‌تابی خلیفه عباسی معتصم بالله به صدای دردناک «وا معتصما» بیان‌گر این واقعیت تاریخی است. همچنان محمد بن قاسم ثقفی نیز به هدف رهایی چند تن بیوه زنان و کودکان مسلمان، منطقه سیند را فتح نمود.

اما اکنون اوضاع دگرگون شده است. حالا دولت‌مردان کشورهای اسلامی، که گرویده مدرنیسم شده‌اند، وحدت امت را بالاتر از قصه‌های پارینه ارزشی نمی دهند. اینکه بر مسلمانان فلسطین چه می‌گذرد، مسلمانان کشمیر چه حال و روز دارند، عراقی‌ها و شامی‌ها چه روزگار تلخی را سپری می‌کنند، یمنی‌ها و لیبی‌ها چه شب‌ و‌ روزهای فلاکت‌باری را پشت سر می‌گذارند و یا  مسلمانان روهنگیایی با چه مظالم وحشتناکی از دست بودایان میانمار مواجه هستند، برای این دولت‌مردانِ مدرنِ مسلمان اهمیتی ندارد.

بلی، دردسر برای این دولت‌مردان نازدانه اینست که نمی‌‌توانند خود را از بار همسایگی و هم‌مرزی این مسلمانان خسته حال نجات دهند و همه این مسلمانان آزرده و افسرده را بسیار دور از مرزهای خود، در دشت و بیابانی بیاندازند، تا گوش‌های شان از شنیدن آه و فغان این نابسامان ها هم، به راحت شود و زندگی آرام تر داشته باشند.

سیاست کنونی دولت های عربی به‌خصوص خلیجی همینست که باورهای «امت» و «ملت» دیگر معنای ندارد و هر کشور باید در موقف‌گیری‌ها، تنها منافع خود را ملحوظ بدارد. ایشان از موضوع فلسطین چندین سال پیش دست‌بردار شده بودند، اما نمی‌دانستند چگونه ابراز بدارند. حالا با ایجاد روابط رسمی میان امارات متحده و اسرائیل و رسمیت دادن اسرائیل، خود را از این بار گران سبکدوش ساختند.

سیکولاران و لیبرالانی‌ که از یکپارچگی و همبستگی امت اسلامی خار می‌خوردند، از این تمایل تازه دولت مردان کشورهای مسلمان خیلی‌ها خورسند اند و گویا آیندهء سیکولاریسم و لیبرالیسم را در جامعه چند پارچه اسلامی، تابناک می‌بینند.

با رسمیت یافتن اسرائیل از سوی امارات متحده، اکنون سیکولاران سائر کشورهای اسلامی دولت و مردم خود را تشویق می‌کنند که ما نباید از استوارسازی روابط با جامعه پول‌دار و تجارت‌پیشه یهودی، که سبب خوشنودی بی حد امریکا هم می شود، عقب بمانیم و نباید تمام سود را شاهزادگان اماراتی از آنِ خود بسازند.

از میان کشورهای اسلامی؛ ترکیه در ۱۹۴۹، مصر در ۱۹۷۹، کشورهای آسیای مرکزی در ۱۹۹۲ و اردن در ۱۹۹۴ اسرائیل را به رسمیت شناختند. قزاقستان از متحدان استراتژیک اسرائیل به شمار می رود. اکنون امارات متحده آماده عادی سازی روابط همه جانبه خود با اسرائیل است. نیز از بحرین، عمان و سودان انتظار می رود که روابط دیپلماتیک خود را با اسرائیل آغاز کنند. دولت های بحرین و عمان از آغاز روابط میان امارات متحده و اسرائیل استقبال کرده اند.

دونالد ترامپ به تاریخ ۱۳ اگست ۲۰۲۰ با کمال خورسندی از توافق «تاریخی» میان امارات متحده و اسرائیل خبر داد. امارات متحده پس از مصر و اردن سومین کشور عربی است که با اسرائیل توافقنامه صلح را امضا می کند. بهانه‌ی امارات متحده اینست که در بدل عادی‌سازی روابط دو جانبه، اسرائیل را وادار ساخته است که برنامه ادغام بخش های بزرگی از کرانه غربی را، به تعلیق درآورد.

اما عجب اینست که هرگاه دونالد ترامپ در اواخر جنوری سال جاری میلادی، طرح خود را در قبال معضل فلسطین-اسرائیل به عنوان «معامله قرن» اعلام کرد، که کاملا به نفع اسرائیل و زیان فلسطین بود، همین امارات متحده، بحرین و عمان بودند که پیش از همه از آن استقبال کردند و با اعزام سفرای خود به مراسم رونمایی آن طرح فاشیستی، که ابتکار جرد کوشنر داماد یهودی دونالد ترامپ بود، از معامله‌گری خود بر سرنوشت مسلمانان فلسطین پرده برداشتند.

متاسفانه، ماجرای غم‌انگیز فروپاشی وحدت و اخوت اسلامی، به معضل فلسطین-اسرائیل خلاصه نمی‌شود. شاید به‌خوبی به‌ یاد داشته باشیم هرگاه مسلمانان روهنگیایی از میانمار آواره و مهاجر شدند و به کشور همسایه اسلامی بنگلادیش پناه بردند، برخورد دولت بنگلادیش با آن‌ها اهانت‌بار بود، و به گفته خانم شیخ حسینه، نخست وزیر آن کشور : حضور تعداد زیادی از پناه‌جویان روهینگیا به یک مشکل بزرگ برای بنگلادیش تبدیل شده است.

همچنان درین ایامی‌که مسلمانان هند به خصوص کشمیر در اوج محکومیت قرار دارند و مسجد تاریخی بابری به معبد هندوها تبدیل می‌شود، روابط کشورهای مسلمان عربی با هند خوب‌تر و گسترده‌تر می شود. عربستان سعودی بالاترین مدال کشور خود «مدال شاه عبدالعزیز» را به نارندرا مودی، نخست وزیر هندوگرای هند می‌دهد و همچنان امارات متحده با دادن «مدال افتخار» و بحرین با دادن عالی‌ترین نشان کشور خود می‌کوشند از عربستان سعودی پس نمانند.

پراوین سوانی، تحلیل‌گر مشهور هندی، روابط هند و عربستان سعودی را چنین خلاصه می‌کند : هند از خریداران مهم نفت است، عربستان سعودی سرمایه‌گذاری بزرگی در هند کرده و همچنان می‌خواهد روابط هند و ایران را ضعیف بسازد.

اگرچه در باره مسلمانان کشمیر، چندان امیدی از جهان امروزی اسلام برده نمی‌شد، اما معامله زهرناک بر سر فلسطین پیام واضحی با خود دارد، که کشمیر هرگز در اولویت‌های سازمان و دولت‌های اسلامی قرار ندارد. زیرا هرگاه فلسطین و فلسطینیان را می توان به معامله گرفت، پس کشمیر و کشمیری ها چه ارزشی دارند.

از همینست که امروز زبان سیکولاران و لیبرالان در کشورهای غیر عربی اسلامی درازتر شده است، که هرگاه عرب‌ها از فلسطین دست‌بردار شده اند و دست دوستی به اسرائیل داده اند، پس ما چرا از اسرائیل فاصله بگیریم، در حالی‌که نزاع ما با اسرائیل بر سر فلسطین و عرب‌ها بود. حالا سیکولاران پاکستان استدلال می‌کنند که چیزی به نام «وحدت امت» دیگر وجودی ندارد و چنانکه عرب‌ها پروای کشمیر را ندارند، ما هم باید به واقعیت‌های زمینی تن بدهیم و با بازنگری بر پالیسی خارجی خود، از حمایت فلسطین و فلسطینیان دست بگیریم.

بعضی کشورهای که هنوز دم از وحدت امت اسلامی می‌زنند، توانایی دگرگون سازی اوضاع را ندارند. زیرا اغلب جهان اسلام یا به بلاک امریکایی وابسته اند، یا به چینایی و یا هم روسی. سازمان همکاری اسلامی نیز نه تنها اینکه افادیت خود را ثابت نتوانسته است، بلکه ازان برای خاک انداختن بر آرمان‌های مسلمانان کار گرفته می‌شود. عجب‌تر اینکه کسی اجازه هم ندارد، در فکر پیدا کردن بدیل آن باشد.

با سپاس از مجله شهامت