فتنه ای نو از حنجرهء کهن!

سناریوی جدید دارد رفته رفته، «کشور شمول» می گردد. این زنگی خطری ست که امارت اسلامی افغانستان باید زود جلوش را سد گردد، و نگذارد چنین اندیشه ها در صف شان راه یابد! زیرا متجاوزین همیشه سعی برآن می دارند تا در قدم اول، ذهنیت سازی از برای سناریو های شان نمایند، و زمانی که […]

asdsdسناریوی جدید دارد رفته رفته، «کشور شمول» می گردد.

این زنگی خطری ست که امارت اسلامی افغانستان باید زود جلوش را سد گردد، و نگذارد چنین اندیشه ها در صف شان راه یابد!

زیرا متجاوزین همیشه سعی برآن می دارند تا در قدم اول، ذهنیت سازی از برای سناریو های شان نمایند، و زمانی که اذهان آماده پذیرش- ویا بی تفاوت در برابر آن گشت، آنگاه شروع به عملی کردن اهداف شان می نمایند.

یک و نیم دهه سرمایه گزاری طاغوت در کشت تضاد های قومی و لسانی، بلآخره با بیکاره گی و بی درایتی مهره های ساخته شده خودشان، در حال کمرنگ شدن می رود.

فقدان چهره های جدید و «الگو پذیر» از برای متجاوزین، و همچنان بلند رفتن اعتراضات مردمی نسبت به مهره های قبلی، محور اساسی ایجاد سناریوی جدید می باشد.

بلی! سناریوی جدیدی که، باید این الگو ها را، از افراد زنده به صاحبان قبرها انتقال دهند تا از یکسو مورد انتقاد دوباره قرار نگیرند (زیرا صاحبان قبر، فاقدعملکرد هستند)، و از جانب دیگر حق زنده ها را بر مرده ها ثابت گردانند. مرده ها را با دادن القاب، تصاویر و مجسمه ها آنطوری شکل دهند که نیروی کاری و فکری جامعه، در آن مشغول مانده و تفکر مقاومت در برابر متجاوزین پدید نیاید تا آنها بتوانند به آرامی و بدون دردسر اهداف شانرا پیش ببرند.

ملتی که نمایندگان شان تصویب هشت میلیون دالر، از برای ساختن یک قبر را بدهد (آنهم زیر نام اسلام و سمبول شهید)، سزاوار برده گی از برای متجاوزین خواهد بود! آیا حالت چنین ملتی را، پروردگار عالم تغییر خواهد داد؟ در حالی که پروردگار عالم به کرات و به زبان ساده بیان داشته است که:

تِلْکَ أُمَّهٌ قَدْ خَلَتْ ۖ لَهَا مَا کَسَبَتْ وَلَکُم مَّا کَسَبْتُمْ ۖ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿البقره:١۴١

آنان امّتهایى بوده‌اند که اکنون درگذشته‌ اند. آنچه آنها کردند از آنِ آنهاست و آنچه شما مى‌کنید از آنِ شماست و شما را از اعمال آنها نمى پرسند.

 

اگر مشکل در صاحبان قبر بوده که خود چنین وصیت را نموده باشند، پس اسلامیت صاحبان قبر زیر سوال است؛

و اگر پیروان شان؛ نسبت به دوستی که به آنها دارند، چنین می کنند، پس اسلامیت جریان سیاسی و احزاب شان زیر سوال است!

اما آنچه مسلم است، فورمولی ست که خالق هستی برای بندگان می دهد:

حرام بارآورنده ی حرام است، که این مولود جدید، عذابیست درین دنیا، بی آنکه از عذاب آخرت کاسته شود؛

و حلال بارآورنده حلال است، که این مولود جدید، پاداشیست درین دنیا، بی آنکه از پاداش آخرت کاسته شود!

پس نتیجه ریختن این همه «معاشات» در جیب مسئولین «رژیم وابسته» در تضمین بقای متجاوزین، که هر لحظه مسبب قربانی فرزندان این خطه می گردد، چه بوده می تواند!؟

وَلَا تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ ۚ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّـهُ أَن یُعَذِّبَهُم بِهَا فِی الدُّنْیَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ کَافِرُونَ ﴿التوبه:٨۵

اموال و اولادشان تو را به شگفت نیندازد. خداوند می‌خواهد آنان را با آن در دنیا (با رنجها و بلاهائی که در جمع‌آوری اموال، و غمها و اندوههائی که در پرورش اطفال متحمّل می‌شوند) شکنجه دهد، (و به سبب اشتغال به اموال و اولاد از آخرت غافل بشوند)  و جانشان برآید در حالی که کافر باشند (و در نتیجه دنیا و آخرت را از دست بدهند).

 

شاید حکمت الهی در حفظ «زرق و برق دنیایی» آنها چنین باشد که الله(ج) آنها را در همان لجنزار مادی پرستی نگه بدارد. زیرا در عدم مادیات، آنها دوباره به صفوف مؤمنین رجعت نموده، و از اینکه شناخت قبلی نیز دارند، می توانند زود در بین صفوف شک و شبهه ایجاد کنند و صف مسلمانان را از داخل تضعیف بدارند (۴۷:۹). زیرا برگشت شان بر اساس تغییر در نیات شان نبوده، بلکه نظر به تغییر شرایط جنگی می باشد. پس الله(ج) برای جلوگیری از چنین حالت، ایشان را با همان کثرت زرق و برق دنیوی نگه داشته، تا آنکه سکرات موت به سراغ شان رسد.

مصروف نگهداشتن جامعه در ساختن گنبد و بارگاه بالای قبور یک سوی قضیه در زمان اشغال می باشد. اما طرف دیگر قضیه بعد از شکست اشغالگران می باشد، که با تخریب هریک ازین بت خانه ها، دردسری برای مسلمانان خواهد بود. زیرا این بت ها، هیزم خوب از برای شعله ور نگهداشتن تضاد های قومی و لسانی و خطرناکتر از همه، مذهبی خواهد ماند!

این شیوه جدید، توانسته اشغالگران را قانع گرداند که حالا سعی می دارند تا آنرا داخل صفوف نیروی مقاومت یعنی امارت اسلامی نیز بدارند تا وجاهت دینی این قضیه (گنبد سازی) نیز قوت گیرد.

بلی! فتنه ی نو از حنجره کهن!

سناریوی جدید امریکا، از حنجره «کرزی» از برای تدفین دوباره امیر المومنین ملامحمدعمر مجاهد و بعداً گنبد و بارگاه سازی!

این زنگ خطری ست از برای نیروی مقاومت (تحریک طالبان) که باید به زودترین فرصت آنرا تقبیح بدارند و موضیعگیری شان را نسبت به این بدعت واضح سازند!

این فتنه، بزرگتر از آن است که درین چند جمله آقای کرزی خلاصه گردد! هرچند این چند جمله کوتاه، عمق فتنه را نیز نمایان می سازد که در آینده می توانند بر آن ابعاد وسیعتری دهند.

اولین اثر این فتنه بر روان پاک مجاهدین امارت خواهد بود که آنها را با این بدعت تشویق و آلوده می گرداند. بعداً آنها را در رقابتی قرار می دهد تا مقبره زعیم شان را بهتر از دیگران بسازند، در حالی که بارها و به اشکال گوناگون الله ج بشر را مورد پرسش قرار داده است که:

آیا مؤمن و کافر یکسان بوده می تواند؟

آیا مؤمن و منافق یکسان بوده می تواند؟

آیا نور و تاریکی یکسان بوده می تواند؟

آیا طیب و خبیث یکسان یکسان بوده می تواند ؟

آیا هدایت و ضلالت یکسان یکسان بوده می تواند ؟

ووو…

چون عمق این سناریو عمیق تر ازآنچه است که به خور جامعه داده می شود، پس به ملامحمدعمر مجاهد رحمه الله لقب «پادشاه» داده می شود، تا از یک جهت، پادشاهی و سیستم آنرا یکسان با امارت – و خلافت اسلامی شکل دهند، و از جانب دیگر امارت – و خلافت اسلامی را نوعی از حکمروایی پادشاهان جلوه دهند.

در اینجا حرف بنده خاص متوجه مجاهدین امارت اسلامی است؛ نه آنانی که اجیر اشغالگران شده، و با پول «معاندین اسلام» مشهور و بزرگ شده اند. زیرا تخم توحید بر سخره قلب شان، ناممکن است که بروید.

الله(ج) هشدار بر رسول اش می دهد که برین منافقین نماز مگذار و بر گور ایشان مایست:

وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰ أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَىٰ قَبْرِهِ ۖ إِنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّـهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ ﴿التوبه:٨۴

هرگاه یکی از آنان مُرد اصلاً بر او نماز مخوان و بر سر گورش (برای دعا و طلب آمرزش و دفن او) نایست، چرا که آنان به الله و پیغمبرش باور نداشته ‌اند و در حالی مرده ‌اند که از دین الله و فرمان الله خارج بوده ‌اند.

 

پس شما ای مسئولین و مجاهدین امارت اسلامی!

بدانید که قبرها و گنبد و بارگاه ها، عزت نیست؛ و نباید به آرمان پاک ملامحمدعمر مجاهد رحمه الله خیانت صورت گیرد!

 

مردی که از مُلک دنیوی فقیرانه زیست و فقیرانه از جهان رفت!

مردی که در برابر بزرگترین طاغوتیان عصر، استقامت ورزید و حاضر به تسلیم کردن حتی یک مسلمان بدست کفار نشد!

مردی که با نام اش هیچ پیشوند و پسوند دنیوی نداد و می گفت آنچه را الله(ج) برایم داده است (مجاهد) بهتر است:

قَالَ مَا مَکَّنِّی فِیهِ رَبِّی خَیْرٌ …﴿الکهف:٩۵

گفت: آنچه پروردگار من مرا بدان توانایى داده است بهتر است.

 

و بر نام «مجاهد» فخر می ورزید!

مردی که مرگ اش تصویری واقعی «مجاهد راستین» را شکل داد!

بلی! مرگ اش!

مرگ اش، که کمر سیستیم موروثی امارت را شکست و الگوی آینده گان گشت!

مرگ اش، که کمر سیستیم بدعتی «عزاداری» را شکست و ذره ای از پول زنده گان را درین بدعت به فنا نبرد!

مرگ اش، که لحظه ای از حیات اجتماعی را در سکوت نکشاند و برای موحدان آموخت که چنین عمل (تعطیل ارگان های دولتی و یا جهادی) خیانت ملی بوده و باید از آن دوری اختیار کرد!

مرگ اش، که پولی را در تجمل و زیور قبر و دفن اش به خرچ نداد و ندای ابوبکرصدیق را دوباره احیا ساخت که: «مرا با همین لباس های ژولیده ام دفن بدارید که زنده ها به لباس نو بیشتر محتاج اند»!

بلی! به آرمان این چنین مجاهد پاک ونخبه نباید خیانت کرد!

 

امیدوارم که همسنگران اش، قبر اش را با همان خاکساری حفظ بدارند تا بوی «روش محمدی» از آن به مشام رسد!

زیرا محمدl بر آنانی که بر قبر پیامبران و صالحین گنبد و بارگاه می سازند، لعنت فرستاده است!

اینکه رافضی ها، طریقتی ها، شاهان، مجاهد نما و… چنین رسمی را در پیش گرفته اند، انحراف شان را از شریعت الهی نشان می دهد.

حالت فعلی قبر های مجاهدین راستین در هر سرزمین که باشد؛ مانند قبر های صحابه کرام که در هر گوشه ای از گیتی می باشد، گرامی خواهد ماند و پیام جهاد را در آن سرزمین زنده نگه خواهد داشت که نباید اجساد نقل و مکان گردد!

برای «امت اسلامی» در سراسرجهان و برای مجاهدین راستین افغان، مردان همچو ملاعمر، شهید ملا منصور و شهید گمنام اسامه، افراد عادی نیستند که عظمت و بزرگی شان را در زیر گنبد ها نابود سازیم!

آنها مردان با ایمان بودند که تا آخرین رمق حیات، در راه الله(ج) استقامت و استواری ورزیدند و این عمل شان، آنها را به اوج عزت الهی درین کره خاکی رساند!

پس آن عزتی که از جانب الله(ج) ست نباید آنرا با عزت طاغوت مبدل ساخت!

ما با الگو پذیری از اشرف مخلوقات محمدl اگر نمی توانم خودمان را همانند و به درجه اصحاب کرام برسانیم، پس سعی بداریم تا خود را به درجه مردان بزرگ عصر خویش برسانیم!

پس بیاید تا بیآموزم که زندگی خویش را «عمر گونه» سازیم!

از غربت و فقر خویش ننالیم، و در راه  الله(ج) استقامت داشته باشیم!

که همین ایمان خالص واستقامت در راه  الله(ج)، تضمین کننده عزت ما در دنیا و اقبا ست!

وَلِلَّـهِ الْعِزَّهُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِینَ وَلَـٰکِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَا یَعْلَمُونَ ﴿المنافقون:٨

عزت از آن الله و از آن پیامبر او و از آن مؤمنان است؛ لیکن این دورویان نمى‌دانند.