برما یعنی دشت سرهای بی تن

میانماریعنی؛ نبرد یک تن به صد تن برما یعنی؛ یک دشت سرهای بی تن برما یعنی؛ رود خون، باران غم چه بی ارزش شده این جان آدم برما یعنی؛ درد تا عمق بی پناهی وطن داری ولی گشته تباهی برما یعنی؛ کفن، مرگ و شهادت شب و روز زیر خاک و آتش، با شهامت برما […]

میانماریعنی؛

نبرد یک تن به صد تن

برما یعنی؛

یک دشت سرهای بی تن

برما یعنی؛

رود خون، باران غم

چه بی ارزش شده این جان آدم

برما یعنی؛

درد تا عمق بی پناهی

وطن داری ولی گشته تباهی

برما یعنی؛

کفن، مرگ و شهادت

شب و روز زیر خاک و آتش، با شهامت

برما یعنی؛

تولد، رنج، تلخی

گذر از کودکی، با سنگ و سختی

برما یعنی؛

حصر، زندان

برای نوجوان و پیر مردان

برما یعنی؛

صبوری، سوختن بی هیاهو

تمام سهم تو اندوه و اندوه

برما یعنی؛

پدر داغدار فرزند

برادر بی‌گناه مهجور و در بند

برما یعنی؛

قتل، کشتار گروهی

هیاهوی جهان بر رو سیاهی

برما یعنی؛

سازمان ملل مُرد

سراپای حقوق بشر را خوک نر خورد

برما یعنی؛

دل از بیداری دنیا رها کن

برای دین و آزادی جانت فدا کن

برما یعنی؛

همیشه سوگ فریاد

نکن تکیه بر این طوفان و بر باد

برما یعنی؛

ساقه‌های سوخته با تیر

عبور هر گلوله در قلب انجیر

برما یعنی؛

سکوت سرد دنیا

برای پرپر شدن سعد و لیلا

برما یعنی ؛ کوچ، اجبار

سر سرخ عزیزت بر سر دار

برما یعنی؛

اشک، ضجّه

صدای ناله و نفرین و شکوه

برما یعنی؛

آسمانت تار و دودی

زمینت سرخ خون، مات کبودی

برما یعنی؛

هر نفس یک گاز سمّی

بنی قابیل ندارد هیچ رحمی

خودم اینجا اسیر سیب و سرما!

دلم بی‌تاب مرگ نور و گرما!

خدای جبر و زور، بیدار و زنده است

دعایم صبر تو، امید و خنده است

صبوری کن گل زیتون و سوسن

خدا با ماست شهید مام میهن .

احمدی