مروری بر زندگی‌نامهٔ شهید شیرمحمد متقی/ بخش اول

سرنوشت یک مبارز نویسنده: سعید مبارز تولد و دوران کودکی: شهید ملا شیرمحمد مشهور به «متقی»، فرزند محمد ولدیت عبدالغنی، در تاریخ ۱۳۷۲/۵/۱۱ هـ.ش، در قریهٔ تیل‌بدل منطقهٔ بی‌بی‌یان ولسوالی دولینهٔ ولایت غور، در یک خانوادهٔ متدین و زاهد دیده به جهان گشود. وی تعلیمات ابتدایی خود را نزد مامایش الحاج مولوی عبدالولی ثاقب و […]

سرنوشت یک مبارز

نویسنده: سعید مبارز

تولد و دوران کودکی:

شهید ملا شیرمحمد مشهور به «متقی»، فرزند محمد ولدیت عبدالغنی، در تاریخ ۱۳۷۲/۵/۱۱ هـ.ش، در قریهٔ تیل‌بدل منطقهٔ بی‌بی‌یان ولسوالی دولینهٔ ولایت غور، در یک خانوادهٔ متدین و زاهد دیده به جهان گشود. وی تعلیمات ابتدایی خود را نزد مامایش الحاج مولوی عبدالولی ثاقب و مولوی صاحب عبدالملک ابراهیمی در مسجد و مدرسهٔ منطقه‌اش فرا گرفت و سپس جهت ادامهٔ تحصیل به سمت ولایت هرات سفر نمود.

 

تحصیل و دوران جوانی:

 

شهید متقی پس از فراگیری تعلیمات ابتدایی، به مدرسهٔ منطقهٔ رباتکِ ولسوالی چشت ولایت هرات سفر نمود و در آن‌جا بعضی از کتب متداوله را نزد مامایش آموخت.

 

شهید متقی دارای استعداد فوق‌العاده و ذهن فعال بود و اکثر کتب متداوله را تا دورهٔ موقوف علیه، در دوران جهاد، در مدارس مختلف هرات و غور خواند؛ اما متأسفانه توفیق به پایان‌رساندن دروس نیافت و بیشتر مصروف فعالیت‌های جهادی و سیاسی شد.

 

جهاد و مبارزه در مقابل اشغال:

 

از آن‌جایی که دوران جوانی شهید «متقی»، مصادف با دوران مبارزهٔ مردم کفرستیز افغانستان با اشغال‌گران آمریکایی بود، عشق و علاقهٔ جهاد و شهادت در قلب ایشان جوانه زده بود. از این‌ رو، در خلال درس‌ها بعضی اوقات با هم‌صنفیانش به گروپ‌های مجاهدین که در آن زمان در ولایت هرات تازه آغاز به فعالیت کرده بودند می‌پیوست و عطش جهادی‌اش را برطرف می‌نمود.

 

اسارت و زندان:

 

شهید متقی؛ در ماه سرطان سال ۱۳۸۸ هـ.ش، در سن ۱۶ سالگی در حالی که با چندتن از مجاهدین در یک عملیات بر پوسته‌های امنیتی دشمن در ولسوالی پشتون‌زرغون ولایت هرات شرکت کرده بود، در همان شب، با یک‌تن از رفقایش توسط نیروهای دشمن دستگیر شد و سپس به محبس ولایت هرات انتقال داده شد.

 

از آن‌جایی که شهید متقی در آن زمان زیر سن قانونی بود و نظر به قوانین رژیم کابل، احکام متعلق به اطفال بر وژ تطبیق می‌شد، حدود ۱۶ ماه را در محبس ولایت هرات سپری کرد و سرانجام در ماه میزان سال ۱۳۹۰ ه‍.ش، از زندان رهایی یافت.

 

وی پس از رهایی از زندان، با توجه به اوضاع بد اقتصادی که دامن‌گیر خانوادهٔ‌شان بود، مدت یک‌سال را در منطقهٔ خواجگان ولسوالی دولینه مصروف امامت شد، و پس از آن به صفوف مجاهدین امارت اسلامی پیوست.

 

او در سال‌ ۱۳۹۱ هـ.ش، در ولسوالی چهارسده همراه ملا احمدشاه دین‌دوست؛ والی فعلی ولایت غور، مصروف جهاد و مبارزه شد و در عملیات‌های قطعهٔ مشترک که آن زمان از طرف امارت اسلامی در کوهستان‌ها (غور، سرپل و فاریاب) تشکیل شده بود، حضور فعال داشت.

 

آموزش‌های نظامی و مسلکی:

 

شهید متقی علاوه بر معلوماتی که از مسایل دینی در مدارس دینی حاصل کرده بود، از طرف بزرگان جهادی، دوبار رسما به معسکرات نظامی ا.ا که در آن زمان، بهترین اماکن برای تربیت و آموزش مجاهدین بود، معرفی شد که در این دور‌ه‌های آموزشی دروس مهم عقیدتی، نظامی و استخباراتی را فرا گرفته و در راستای استفاده از اسلحه‌های سبک و سنگین، وسایل منفجره، تطبیق عملیا‌ت‌های هدفمند و ترفندهای پیچیده‌ی استخباراتی، مهارت‌های خوبی کسب کرده بود و به همین دلیل، در اواخر بیشترین فعالیت‌های‌شان متمرکز بر کارهای چریکی در داخل شهرها و ولایات و هدف‌قراردادن اهداف مهم دشمن بود. قهرمانی‌ها و فداکاری‌هایی که شهید مذکور، در این میدان انجام داده‌اند، از هیچ مسؤول جهادی پوشیده و پنهان نیست.

 

شعر و ادب:

 

شهید متقی؛ علاوه بر چهره‌ی زیبا، جمال و نورانیتی که الله متعال بر وی ارزانی کرده بود، از صوت و حنجره‌ی طلایی نیز برخوردار بود و در هر جایی که او حضور می‌داشت، افراد زیادی همانند پروانه در اطرافش جمع می‌شدند و او با صدای دل‌نشین و با ترنّم اشعار جهادی و حماسی‌، دل‌های زنگ‌زده را صیقل داده و وجدان‌های مرده را زنده می‌کرد.

 

شهید متقی در جریان مبارزات و فعالیت‌های نظامی و سیاسی، به خواندن سروده‌ها، نعت‌های جهادی و حماسی در وصف جهاد، مجاهدین و شهداء نیز می‌پرداخت که هم اکنون ده‌ها ریکارد صوتی از ایشان وجود دارد و اکثر مردم با صدای زیبایش آشنا هستند. ‌

 

مشهورترین ریکاردهایی که از او وجود دارد، موارد ذیل می‌باشد:

– نعتِ «این میهن ما بین که هزاران گیله دارد…» است که توسط شهید متقی، در جواب شعر استاد سیاف که در یکی از سخنرانی‌هایش علیه مجاهدین خوانده بود، به سبک غمگین زمزمه شده است که در آن زمان مورد استقبال اکثر مجاهدین و مردم عام و حتی عساکر رژیم کابل نیز قرار گرفت.

 

– یکی دیگر از نعت‌های مشهورش (کفر جهان با هزار آه و افغان می‌رود – از خاک طاغوت‌شکن گریه‌کنان می‌رود) است. این نعت بسیار جالب و کوبنده است، که آن را در همان زمان در مورد شکست آمریکا خوانده بود‌

 

– همچنان نعتی را در مورد حجاب به‌ مناسبت روز جهانی زن که توسط الحاج مولوی حسام‌الدین محسن سعیدی؛ یکی از شعرای نامدار ولایت غور سروده شده بود، خوانده بود که از لحاظ محتوا و سبک خیلی زیباست. بیت اول آن چنین است:

 

(الا ای خواهر مسلم! تو را هستی حجاب تو – نه‌ای بی‌مکتب و قانون، که قرآن است کتاب تو)

 

– سرودهٔ دل‌انگیز دیگر که خواندن بود، در مورد بازماندگان شهداء و اسرا می‌باشد که با سبک غمگین سروده شده و تأثیر خوبی بر روان انسان دارد. این سروده با بیت ذیل آغاز می‌شود:

 

(ای یتیم دل پرآرمان دیده گریان غم مخور – حق بود نعم‌الوکیل ای نور چشمان غم مخور)

 

نعت بسیار زیبای دیگری که وی خوانده بود، در مورد نظام امارت اسلامی و امارت مرحوم ملا محمدعمر -رحمه‌الله- می‌باشد که دارای محتوای عالی بوده و با بیت ذیل شروع می‌شود:

 

(اگرشیرها در این شهرها اگر بسیار اگر کم بود = خلافت بود امارت بود اگر مفرد اگر جمع بود)

 

علاوه بر اینها، ریکاردهای زیادی از شهید متقی در مدح شهداء، جهاد، مجاهدین و قبح اشغالگران آمریکایی و مزدوران‌شان وجود دارد که دامنهٔ کوتاه این مقاله، گنجایش بیان همه آن‌ها را ندارد.