نگاه مختصر به زندگی شهید قاری عبدالوکیل یاسر – تقبله الله –

زبیر احمد راسـخ شهید قاری عبدالوکیل یاسر فرزند غوث الدین بای جُمعلی در  سال ۱۳۶۸ هجری شمسی در قریه جمالی ولسوالی برکه ولایت  بغلان، در یک خانواده‌ متدین چشم به جهان گشود. او تعلیمات ابتدایی خویش را نزد امامان  مساجد قریه آغاز نمود. سپس حفظ قرآن عظیم الشان را به سن ۱۵ سالگی نزد استاد […]

زبیر احمد راسـخ

شهید قاری عبدالوکیل یاسر فرزند غوث الدین بای جُمعلی در  سال ۱۳۶۸ هجری شمسی در قریه جمالی ولسوالی برکه ولایت  بغلان، در یک خانواده‌ متدین چشم به جهان گشود.

او تعلیمات ابتدایی خویش را نزد امامان  مساجد قریه آغاز نمود. سپس حفظ قرآن عظیم الشان را به سن ۱۵ سالگی نزد استاد القراء الحاج قاری ابوسعید محمد ظریف مدنی مؤلف اللؤلؤ الفرید فی فن التجوید، آغاز نمود و در ظرف سه سال تکمیل نمود. پس ازان بنا بر مشکلات اقتصادی عازم کشور همسایه ایران شد و مدت چند سال دران جا ماند.

قلب شهید یاسر مملو از شوق جهاد و شهادت بود. قبل از اینکه او با صف مجاهدین یکجا شود چند مدت به مجاهدین مخفیانه خدمت می نمود و بالاخره در سال ۱۳۸۹ شمسی به هدف اعاده استقلال کشور و حاکمیت نظام اسلامی کمر همت بسته و عملا با مجاهدین امارت اسلامی یکجا شد. او خدمات جهادی اش را با کاروان مولانا شمس الدین زبیر آغاز نمود و در چندین عملیات ها و تشکیلات بر علیه دشمن در نقاط مختلف بغلان شرکت داشت و از خود قهرمانی های در عرصه جهاد و مبارزه به نمایش گذاشت.

شهید یاسر – تقبله الله – بعد از شهادت قاری صاحب روح الله در سال ۱۳۹۴، به حیث مسئول دلگی شهید زبیر تعیین شد.

یادم نمی‌ رود، سه روز قبل از شهادتش همراه ام در مسجد سر تنگی قریه تنگی مرچ دید و گفت ؛ قوای ناتو و مزدوران شان در حومه شهر برکه رسیده، ممکن است ما در کوه شرشر و سای هزاره بالا شویم، برای من اجازه ماندن در منطقه را داد. شب که جدا می ‌شدیم از خدا حافظی او به ذهنم چنین خطور کرد شاید این دیدار اخیر باشد، و در حقیقت چنین شد. بار اخیر چهره زیبای وی را بعد از شهادتش زیارت کردم.

بعد از چهار روز مجاهدین از کوه بر گشتند. مناطق تحت کنترل مجاهدین را اربکی ها اشغال کرده بودند. اربکی ها در قریه بالقچی ولسوالی برکه یک پوسته ساخته بودند. مجاهدین بر آن پوسته یورش بردند و در جریان درگیری یک مرمی دشمن بر پیکر قاری عبدالوکیل یاسر اصابت کرد و آن فرزند آبرومند اسلام به سن ۲۷ سالگی به تاریخ ۲۶ حمل ۱۳۹۵ شمسی جام شهادت را نوش جان نمود. انَا لِلهِ وَ اِنَّا اِلَیهِ رَاجِعُون.

ناگفته نباید گذاشت که دران زمان نام بردن از طالب و جهاد در مقابل آمریکایی‌ ها و مزدوران شان در ولایت بغلان و کندز کاری بود بسا مشکل. هزاران نظامی اشغالگر در میدان هوایی کندز مستقر بودند و دشمنان زیر آستین در کوچه و بازار ها تفحص می کردند و به محض خبر شدن از جای طالب چاپه‌ دشمن می ‌رسید.

قاری یاسر شهید تقبله الله از جمله یاران وفادار شهید مولانا شمس الدین زبیر برکه ‌ای تقبله الله  بود و هر دو در  ایام دشوار با هم بودند و مقاومت خستگی ناپذیری را  در سنگرهای معرکه حق و باطل برای رفعت پرچم اسلام و حاکمیت شریعت غرای محمدی به نمایش گذاشتند. از ایشان الله منان راضی باشد.

شهید یاسر گرچه امروز در جمع ما نیست، اما چنان محبوب زیست و با اخلاق رفتار کرد، که بسیاری از کسانی که او را شناخته و یا از او شنیده، در حق‌ او دعای بهشت و رضامندی حق را نموده و از بارگاه الهی بهترین‌ های آخرت را برایش آرزو و استدعا می‌ کند.

الله متعال زحمات، تکالیف و خدمات جهادی ایشان را به درگاه خویش قبول نموده، و ما را نیز توفیق خدمت به دین، قرآن و سنت نصیب بگرداند. اللهم آمین یا رب العالمین

شـــــــــــــهادت نصــــــــــــــــــــــــیب همه کس نگــــردد
یکــــــی مــرگ برای شهــــــــــــــــــــــید بـــس نگـــــردد