نگاهی به زندگینامه محمد داوود خالد یک قهرمان واقعی قافله سفید

حوالی ناوقت شام بود که خبرشهادت کسی را استماع نمودم،که کاملا سراسیمه گردیدم،اما به خود جرائت میدادم که شاید دروغ وشائعه باشد،به خاطریکه شام گذشته به ایشان صحبت کرده بودم،لاکن چند لحظه بعد دقیقا مطلع شدم که دوست عزیزم برای همیشه مارا رها کرده است ،وبعد ازین تنها غم فراق او با ما یکجا خواهد […]

حوالی ناوقت شام بود که خبرشهادت کسی را استماع نمودم،که کاملا سراسیمه گردیدم،اما به خود جرائت میدادم که شاید دروغ وشائعه باشد،به خاطریکه شام گذشته به ایشان صحبت کرده بودم،لاکن چند لحظه بعد دقیقا مطلع شدم که دوست عزیزم برای همیشه مارا رها کرده است ،وبعد ازین تنها غم فراق او با ما یکجا خواهد بود.

. شهید قاری محمد داوود(خالد)با داشتن قویترین استعداد،حصوله ،صداقت و وفا نظیر نداشت،به اخلاق خوشگوار نبوی واقعاً جامه عمل راپوشانیده بود،که حتی دشمنان از اخلاق نیکو وی متاثر بودند،حسن سلوک وخلق نیکوی وی نه تنها برای دوستانش مختص بود، بلکه در برخورد اجتماعی به همه یکسان بود، وبا هرکسی که ملاقات میکرد قسمی پنداشته میشد که از سال ها قبل به ایشان رابطه دوستی داشته است.

معرفی :

قهرمان نامدار جهاد ومبارزه ، ومبارز راستین و واقعی،منار بلند غیرت ومردانگی، و کوه مستحکم حوصله وثبات، قاری محمد داوود (خالد) پسر حاجی لونگین ونواسه امرالدین باشنده اصلی قریه باغک ولسوالی ازره ولایت لوگر میباشد، که سی وشش سال قبل از امروز در دیار هجرت و در منطقه کوهات خیبر پشتونخواه در یک خانواده متدین ومجاهد پرور چشم به این جهان فانی گشود.

تحصیلات:

قاری محمد داوود آموزش دروس ابتدائی را از ملا امام مسجد آغاز نمود، ازینکه پدر بزرگوار وی علاقه بخصوص به علوم دینی وقرآنی داشت،بعد ازگذشت مدت کم وی را جهت آموختن وحفظ قرآن مجید به مدرسه تحفیظ القرآن به منطقه مردان فرستاد،که در مدت سه سال از این سعادت هم برخودار گردید،وقرآن کریم را با کمال موفقیت حفظ نمود. نظر به علاقمندی خاص که وی به علم دین داشت تنها به حفظ قرآن مجید اکتفا نه نمود،وبه حصول علوم نبوی وحدیث کمر بسته نمود. قاری محمد داوود در مدارس مختلف از علماء واساتید ممتاز دروس آموخت که کتاب های درجه پنجمم وششم را از مولوی لطف الله صدیقی ومولوی محمدحقانی در منطقه پهندو پشاور آموخت، و دوره موقوف علیه (دوره الصغری) را با عالم جید ونامدار کشور شیخ القرآن والحدیث حضرت مولانا رحیم الله الحقانی بحیث یک شاگرد ممتاز به پایه اکمال رسانید، که آخرین سال آموختن وزندگی محصلی شان همین بود، قرار بود که سال آینده دوره بزرگ احادیث را آغاز نماید،لاکن گرایش که به جهاد وشهادت داشت تشنگی شهادت را به سال آینده نگذاشت، که زندگی وی مصداق این شعر دوبیتی پشتو گردید که میگوید:

طالب   شهید  شو  فارغ  نشو*********** مورې په چیغوچیغو ټول کړل کتابونه

جهاد ومبارزه:

زمانیکه امریکایى های سفاک به کشور عزیز ما تجاوز نمود،بعد از مدت کم قاری صاحب محمدداوود (خالد) از سبب علاقه مندی زیاد به جهاد وفداکاری وگرایش به شهادت تحت قیادت چهره مشهور وسرشناس از مسؤولین جهادی لوگر محترم مولوی صاحب محمد داودد جلالی در مقابل متجاوزین امریکایی عملا وارد سنگر گردید، دینداری، شهامت وغیرت وی او را هرگز نه می گذاشت که در خانه به سر ببرد. ازینکه تشنگی جهادی شهید قاری محمد دداوود (خالد) تنها در لوگر سیر آب نه میگردید بر همین أساس به شماری زیادی از ولایات کشور مانند: خوست،پکتیا،پکتیکا،وننگرهار نیز سفر های جهادی داشته اند. با درنظر داشت عمر کم وی،باز هم نظر به خلاقیت،هوشیاری،وشجاعت که داشت بزودی منحیث یک قوماندان برجسته نظامی در ولسوالی ازر لوگر قدعلم نمود،که شماری زیاد از علماء،طلباء،ومتنفذین منطقه به دور وی جمع گردیدند

اسارت:

در سال ١۴٢٩ هـ ق در منطقه هنگو پاکستان با سه تن از دوستانش یکجا به اتهام بیعت با امیر طالبان پاکستان بیت الله محسود،دستگیر گردیدند،بعد از شکنجه های سخت و طاقت فرسا به زندان کوهات منتقل گردید،که بعد از سفری نمودن مدت حبس از آنجا آزاد گردید، لاکن عزم راسخ و اراده مستحکم وی را هرگز شکنجه های زندان از بین برده نتوانست، وباری دوم مثل سابق به میدان جهاد ومقاومت رو به عمل آورد.

: جراحت وزخمی شدن

دو سال قبل از شهادتش در سال ٢٠١۴ م در ولسوالی حصارک ولایت ننگرهار هدف طیاره بی سرنشین امریکایی ها قرارگرفتند،که سرانجام شش تن از رفقای وی شهید گردیدند،وهمچنان خود قاری صاحب محمد داوود خالد نیز در آن جراحت برداشت.

خصوصیات:

به قاری محمد داوود(خالد)نه تنها سعادت مبارزه علیه امریکایی ها وعلامان حلقه بگوش آنها حاصل گردیده بود،بلکه در زمان ظهور فتنه خوارج بنام (داعش) که از عراق به ننگرهار منتقل گردید، به خواست وامر بزرگان جهت جلوگیری فتنه مذکور نیز وارد عمل گردید،و دوستان خویش را نیز بدین امر ترغیب نمودند،که تا این پدیده ناروا را نابود بسازد،که بر همین مبناء در مربوطات ولسوالی های خوږیانی،چپرهار،ده بالا،ونازیانو ولایت ننگرهار در عملیات مختلف به حیث یک امیر وقوماندان جنگ سهم فعال داشته بود.

شهادت:

بتاریخ ٢٠١۶/٠۵/٢۶ م مطابق ١۴٣٧/٨/١٩هـ ق با فرارسیدن فضای معطر بهار لاله زار گل وسنبل قاری محمد داوود (خالد)یک بار دیگر به مانند سایر مجاهدین به سوی سنگر عزم و اراده نمود، که میخواست آخرین امیال ها و آرزوهای زندگیش را تا ازره جایکه فامیلش سکونت داشت برساند، اما متأسفانه که قبل از رسیدن به آنجا در منطقه سرحدی بنام ازغند ولسوالی جاجی آریوب ولایت پکتیا از طرف اولاد ناخلف دیوید پترایس (اربکی ها)، اردوی غلام،وملیشه های سرحدی برایش کمین افراز شده بود، که بدبختانه در تمام تشکیل شان جز یک میل ماشیندار کلاشینکوف چیزی دیگری باخود نداشتند، که تنها خود قاری صاحب محمد داوود خالد باخود یک میل تفنگ ماشیندار کلاشینکوف و پرتله مهمات نزدش وجود داشت ولی باز هم بسیار با شجاعت ومردانگی از رفقاء خود دفاع کرد، وبا کمال مردانگی به تنهایی شخص خودش مدت دونیم ساعت با دشمن جنگ نمود،که بعداًبِه کمبود مهمات مواجه شد،و در زمینه دشمن از نزدش تقاضاء نمود که به آنها تسلیم شود،لاکن قاری خالد مطابق اصول وپلان خاموشی اختیار نمود،زمانیکه دشمن به وی تقرب نمود، بار دیگر توسط مهمات باقی مانده به دشمن آتش نمود،واز نزدیک ترین فاصله به کشتار آنها پرداخت،واز زندگی ذلت بار وبی غیرتی به عظیمت شهادت ترجیح داد، که سرانجام در نتیجه آتش جوابیه دشمن گلوله های مرمی به سینه اش اصابت نمود وبه درجه والای شهادت نائل گردید، واین نمونه اخلاق،مردانگی،و وفا برای ابد به رحمت حق پیوست، وجام شهادت را نوش جان نمود، ومراسم جنازه شان در محضر هزاران تن از مجاهدین وأهالی منطقه در یک مراسم شاندار وبا ولوله های جهادی در اقامت گاه آبائی شان در قریه باغک صورت گرفت ،و در مقبره شهدای قریه باغک به خاک سپرده شد.

انالله وانا الیه راجعون

. روحش شاد و یادش جاویدان باد