صفحه نخست | کور پانه زندگان جاوید
  • تاریخ انتشار : جوزا ۳, ۱۳۹۴ - 8:52 بعد از ظهر
  • کد خبر : 58
  • مشاهده : 735

    • نگاهی مختصر به زندگی جهادی شهید قهرمان الحاج داکتر عبدالواسع عزام رحمه الله

    الحمدلله معز الاسلام بنصره ومذل الشرک بقهره ومستدرج الکافرین بمکره والصلوه والسلام علی من اعلی الله منار الاسلام بسیفه وجعل العاقبه للمتقین بفضله اعوذ بالله من الشیطن الرجیم * بسم الله الرحمن الرحیم * ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون  بلی : شهید الحاج داکتر عبد الواسع عزام رحمه […]

  • تاریخ انتشار : جوزا ۳, ۱۳۹۴ - 8:52 بعد از ظهر
  • کد خبر : 58
  • مشاهده : 735
    • الحمدلله معز الاسلام بنصره ومذل الشرک بقهره ومستدرج الکافرین بمکره والصلوه والسلام علی من اعلی الله منار الاسلام بسیفه وجعل العاقبه للمتقین بفضله
    اعوذ بالله من الشیطن الرجیم * بسم الله الرحمن الرحیم * ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عندربهم یرزقون  بلی : شهید الحاج داکتر عبد الواسع عزام رحمه الله شهید گردید. شهید حاجی داکتر صاحب تقبله الله بسوی زندگی ابدی حرکت کرد، ایشان از تاریخ شهادت برای همیشه از هر نوع  مشکلات رهایی یافته و دیگر زمان خستگی هایش به پایان رسیده و دشمن دیگر قادر نخواهد بود تا ایشان را در زندانهای وحشتناک خویش حبس کندو دیگر شهید داکتر عبدالواسع عزام رحمه الله بر رنج ها و مصیبت های برادران و خواهران زندانی خود غمگین و پریشان نخواهد بود، زیرا اکنون ایشان به چنین خانه ای سفر کرد که در انجا رنج و پریشانی وجود ندارد و در انجا برای مومنان واقعی خاتمهء تمام غم ها و دردهای دنیوی و آغاز خوشی ها، رحمت ها و جنات است.
    شهید حاجی داکتر صاحب رفیق کاروان شهیدان مقدس گردیدو اکنون همقطار کاروان این قافلهء نورانی گردید، امید است که ان شاء الله  ایشان اکنون این اشراف خطاب الهی را بدست اورده باشد که : یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه ، فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی .
    قهرمان شهید الحاج داکتر عبدالواسع عزام رحمه الله یکی از قومندانان قوی و سرشناس امارت اسلامی بود که از زمان جوانی تا تاریخ شهادت از دین مقدس اسلام ومسلمانان مظلوم کرد و در زندگی جهادی خویش سینه اش را برای هر نوع مشقت و تکالیف سپر نموده بود.
     
    شهید حاجی داکتر صاحب با روحیهء مقدس جهادی، اخلاص کامل و سرپرستی مدبرانه در بخش تربیهء نظامی و نظم و نسق عالی تلاش های فراوان کرد و در حالات بسیار سخت با عزم محکم و استقامت کامل خدمات جهادی خویش را انجام داد.
     
    شناخت :
    قهرمان شهید داکتر عبدالواسع عزام ۴۹ سال قبل از امروز بتاریخ ۱۵ جمادی الثانی سال ۱۳۸۶ هجری قمری در خانوادهء دیندار حاجی عبدالباقی در منطقهء سفید روان ولسوالی پنجوائی ولایت قندهار دیده به جهان گشود.
    تعلیمات :
    شهید حاجی داکتر صاحب در سن هفت سالگی عمر خویش تعلیمات دینی را در مسجد قریهء خویش در پنجوائی آغاز نمود و هنوز  در سنین نوجوانی بود که لشکر سرخ و وحشی شوروی بر کشور عزیزمان تجاوز نمود و همانند افغانان مظلوم دیگر، داکتر صاحب نیز همراه با خانوادهء خود مجبور به هجرت شدند، داکتر صاحب در دیار هجرت و در مدرسهء افضلیه در کمپ مهاجرین پنجپای به تعلیم و فراگیری دروس دینی خود ادامه داد اما تحرک و احساس پاک جهاد در دل این مجاهد راه حق ایشان را مجبور کرد که فراگیری تعلیم را نیمه رها کند و همراه با مجاهدین دیگر  بسوی سنگرهای مقدس و گرم جهاد بشتابد.
    در انزمان بسیاری از مجاهدین در سنگرهای جهاد زخمی میشدندو در کنار وسایل دیگر به اشخاص مسلکی ضرورت بود که زخمی های مجاهدین را تداوی و معالجه کند، از اینرو شهید حاجی داکتر صاحب با توجه به ذکاوت و استعدادی که الله جل جلاله به ایشان ارزانی داشته بودبرای این خدمت انتخاب گردید و به یادگیری تعلیمات طبی تشویق گردید، و نتیجتا داکتر صاحب در انزمان ضروریات طبی را یاد گرفت و به حیث یک داکتر معالج ابتدائی ، خدمات خود در زمینهء معالجه و تداوی زخمی های جهاد و جنگ آغاز نمودو این وظیفه را با اخلاص و دیانت کامل به انجام رسانید.
     
    جهاد و مبارزات ایشان :
    شهید داکتر عبدالواسع عزام  در انزمان نوجوانی بیش نبود که به سنگرهای جنگ و جهاد شتافت و در جبههء مرحوم فیض الله آخندزاده صاحب جهاد خویش را شروع کرد، تربیهء و اموزش جهادی ایشان در چنین جبههء جهادی صورت گرفت که غازی های نام آور و رهبران جهاد مقدس  همانند زعیم امارت اسلامی عالیقدر امیر المومنین حفظه الله ، الحاج ملا برادر آخند حفظه الله و تعداد دیگری  عضو ان جبهه بودند،
    بعد از مدتی خدمت در جبهات نظامی و جنگ ها از سوی رهبر جبهه برای  فراگیری تعلیمات طبی در زمینهء علاج و تداوی مجاهدین زخمی به مرکز معرفی گردید، نامبرده بعد از فراغت  دروس طبی ، دوباره به سنگر رهسپار گردیدو خدمات طبی خویش در علاج مجاهدین زخمی راآغاز نمود، و در کنار ان در اوقات فراغت نیز بصورت خستگی ناپذیر در زمینهء کمک های صحی و تداوی مردم منطقه  کوشش میکرد، و این خدمات را تا زمانی ادامه داد که  تحریک اسلامی طالبان برای محو و از میان برداشتن ناامنی و عوامل شر و فساد ظهور کرد.
    شمولیت در تحریک اسلامی  طالبان :
    شهید حاجی داکتر صاحب  در همان اوائل تحریک اسلامی طالبان با این گروه یکجا گردیده و تحت قیادت  شهید قهرمان الحاج ملا محمد اخند قومندان عمومی تحریک اسلامی طالبان به جهاد مقدس خویش برای دومین بار ادامه داد. در این زمان نامبرده یک کلینیک سیار را ایجاد کرده بود که معالجهء زخمی های میادین جنگ را انجام میداد که در هنگام فتح ولایت هرات خدمات قابل قدری را در علاج و تداوی زخمی های این جنگ انجام داد. که بعدا به حیث رئیس صحت این ولایت و بعد از ان به حیث رئیس انحصارات تعیین گردید.
    بعد از فتح کابل ایشان به حیث رئیس عمومی سره میاشت تعیین گردید و در این اداره یک سلسله اصلاحات و تغیرات مهم مثبت را انجام داد که با ان استعداد و قدرت مدیریت خویش را ثابت ساخت.
     
    شهید حاجی داکتر صاحب تا زمان آغاز حمله و تجاوز صلیبیان بر این وظیفه بود که همگام با بمباری های وحشیانهء امریکائی ها کمک های شایانی را در زمینهء تداوی افغانان مظلوم با شجاعت و سرافشانی تمام انجام داد.
    ایشان به کمک کلینیک های سیار خود در فراهم آوری کمک های صحی عاجل و موثر برای مجاهدین و مردم ملکی زخمی شده در نتیجهء بمباران امریکا  خدمات ارزشمندی را در این زمینه اجراء کرد.
    یکی از خدمات دیگر ایشان در زمان تجاوز ، محافظت و انتقال محفوظ و امن کودکان و خانواده های مجاهدین عرب بود که  سرپرست خانواده هایشان را در صفوف جنگ از دست داده و یا زندانی بودند.
    خدمات جهادی ایشان بعد از تجاوز امریکا :
    بعد از تجاوز آمریکا شهید حاجی داکتر صاحب جهاد مسلحانه را آغاز کردو در نخست  به اکمال مجاهدین در عملیاتهادر ولسوالی های مختلف ولایت قندهار شرکت می کرد که در این سلسله یکبار در ولسوالی ارغستان برای مدت کوتاهی زندانی گردید.
    در سلسلهء عملیاتهای طوفانی کشور در مقابل صلیبیان شهید داکتر صاحب در کابل، قندهار ، هرات و بلخ یکتعداد عملیاتهای استشهادی را پلان و اجراء کرد که در این عملیاتهای استشهادی داکتر صاحب خودشان لوازم و فدائی ها را به محل میرساند و از انجام عملیات خود نظارت می کرد.
    لازم به ذکر است که در جریان  پلان یکی از این نوع عملیاتها در شهر مزار شریف داکتر صاحب دستگیر گردید که به نصرت الله جل جلاله بزودی رها شد اما برای دیگر در هنگام عملی کردن پلان دیگری در پایتخت کابل از سوی جاسوسان صلیبی ها کشف و دستگیر گردید و برای مدت طولانی زندانی شد.
    شهید حاجی داکتر صاحب  و زندانها :
    بعد از دستگیری در کابل ایشان به ریاست خاد انتقال داده شده و بعداز شناخت به ریاست هفده منتقل میشود، در ریاست هفده از سوی رئیس این ریاست گلالی انقدر تعذیب و شکنجه میشود که به گفتهء معاون این ریاست ، تاکنون هیچکس را چنین شکنجه نکرده ایم، اما به فضل خداوند جل جلاله با وجود شکنجه ها و فشارهای گوناگون ایشان هیچگونه اقرار  نمی کند.
    علی الرغم اینکه حاجی داکتر صاحب از اقرار امتناء کرده مگر قاضی های ادارهء اجیر در محاکم اول و دوم ایشان را به ده سال، ده سال بند حبس تنفیذی محکوم می کند و بعد از گذراندن هشت ماه در ریاست هفده ، به بلاک چهارم زندان مرکزی پل چرخی انتقال گردید.
    بعد از انتقال به بلاک چهارم ، سرپرستی مجاهدین در این بلاک بر دوش ایشان گردید و این بلاک را به مدرسه تبدیل نمود و با همکاری دوستان ورزیده ء خویش خدمات فراموش نشدنی را به زندانیان انجام داد.
    مقامات زندان از ترس نفوذ و فعالیت های شهید حاجی داکتر صاحب چندین بار ایشان را به زندانهای دیگر انتقال میدهند که در این  راستا از محابس قندهار، بلاک نظامی پل چرخی، بلاک گوانتانامو و بگرام میتوان نام برد.
    رهایی از زندان و خدمات  جهادی  پس از ان:
    شهید حاجی داکتر صاحب بصورت مجموعی پنج سال و هشت ماه را در زندان های ادارهء اجیر سپری کرد و بعدا با توجهء خاص رهبری امارت اسلامی از زندان آزاد گردید، بعد از رهایی از زندان ، از سوی رهبری امارت اسلامی بحیث مسئول کمیسیون ولایتی ولایت قندهار تعیین گردید و در این اداره بعد از موظف شدن ، اصلاحات و خدمات قابل ذکری را انجام داد که از سوی مسئولین امارت اسلامی تقدیر گردیدند، بعد از  ریاست کمیسیون از سوی رهبری بحیث مسئول عمومی در ولایت قندهار تعیین شد و در این پست جدید نیز یک سلسله انتظامات و خدمات را روی دست گرفت.
    بعد از مقرر شدن به حیث والی قندهار، حاجی داکتر صاحب برای مجاهدین ولایت یک معسکر  که برای مدت سه دوره از ۶۰ تا ۸۰ مجاهدین مجهز به فنون حربی را فارغ التحصیل کرد، همچنین در اداره ولایتی نیز ابتکاراتی ایجاد کرد، ایشان مجالس ماهوار جداگانه برای ادارات ملکی و نظامی ولایتی را دائر و اغاز کرد، طرزالعمل عمومی را برای ادارات ولایتی روی دست گرفت، همچنین برای کمیسیون ولایتی و معسکر طرزالعمل هایی ترتیب نمودو راپور دادن ماهوار را یک مکلفیت برای ادارات  ولایتی و علاوتا هیئت هایی را به مناطق مختلف ولایت برای ملاحظهء اوضاع از نزدیک، دریافت شکایت های مردم و مجاهدین می فرستاد.
    و بلاخره شهادت ایشان  :
    قبل از آغاز عملیات جهادی سال ۱۳۹۳ و همزمان با اختتام مجالس پنج روزهء مجاهدین جهادی ، شهید داکتر صاحب به منظم کردن عملیات های جهادی آغاز کرد، با وجود اینکه در این وقت ایشان بحیث  مسئول عمومی ولایت تحت تعقیب شدید دشمن بود، و دشمن حتی عکس های ایشان را در مناطق مختلف اویزان کرده بود و از عموم خواسته بود که در مقابل انعام و پاداش در مورد ایشان معلومات بدهند، مگر بازهم شهید داکتر صاحب بدون توجه و نگرانی از اینگونه تلاش ها و تعقیب دشمن با شجاعت و دلاوری تمام به ولسوالی های مختلف ولایت قندهار سفر می کرد و تا زمان شهادت اسفناکشان در سنگرهای جهادو مبارزه حضور کامل و فعال داشت.
    حاجی داکتر صاحب که در هنگام  وظیفهء جهادی همراه با یک داتسن کرایه ای و موتروان از منطقهء صفار در ولسوالی گرمسیر ولایت هلمند عبور می کرد از سوی پولیس در منطقه امر توقف برایشان داده شد، حاجی داکتر صاحب همراه با خود یک تفنگ کیوبائی داشت و ضمیرش هیچ قبول نمی کرد که از سوی دشمن همراه  با سلاح دست داشته دستگیر گردد، در همان لحظه به موتر وان  دستور میدهد که موتر را متوقف نکند و بعد از ان موتر رینجر پولیس انان را تعقیب می کند که با رسیدن موتر رینجر به انان پولیس با تهدید سلاح میخواهند که انان موتر را متوقف سازند، ولی حاجی داکتر صاحب در جواب ، انان را مورد حمله قرار میدهد که  با فیر سلاح بر عساکر پولیس داخل موتر ، عساکر داخل سیت موتر در جا کشته میشوند ، مگر عساکری که در بادی موتر سوار بودند بر انان فیر می کنند که در نتیجه حاجی داکتر صاحب در دست و پا و شکم زخمی میشود و موتر نیز از حرکت می افتد، اما دشمن نیز در این درگیری کشته شده و از بین میرود، بعد از اینکه موتر انان از حرکت می ایستد، موتروان حاجی داکتر صاحب را از موتر پیاده میکند و داکتر صاحب بعد از طی کردن مقداری مسافت از حرکت می افتد و در نتیجهء زخمی های وارده و خونری نمیتواند که حرکت کند، به موتروان می گوید که من دیگر نمیتوانم حرکت کنم، و تو برو. موتروان برای یافتن موتر دیگر و انتقال حاجی داکتر صاحب تلاش میکند که حاجی داکتر صاحب بعد از رفتن موتروان در نتیجهء زخمی های وارده به شهادت می رسد و به آخرین آرزوی خود واصل میشود.
     انالله واناالیه راجعون.
    بعد از شهادت ، شهید حاجی داکتر صاحب مردم و باشندگان منطقهء سفیدروان ولسوالی پنجوائی جسد ایشان را انتقال و در قبرستان آبائی ایشان با عزت و احترام کامل به خاک سپردند. روحش شاد و یادش جاودانه باد.
     
    اتفاق عجیب :   شان و قدرت الله جل جلاله است که تاریخ وروز شهادت شهید حاجی داکتر صاحب در یک وقت است، حاجی داکتر صاحب بتاریخ ۱۵ جماد الثانی متولد و در همین تاریخ به مقام رفیع شهادت نائل گردید. تقبله الله
    تک

    این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.