قهرمان شهید عبیدالله (لطیف)

این بار خواستیم در سلسلهء (….) دربارهء یک شهید قهرمان و  جوانی با شما درد دل کنیم که عاشق دین الله تعالی ، همیشه در شوق جهاد و سنگر بود و از شیرینی های خانه بیشتر تکالیف و سختی های سنگر را می پسندید، شهید عبیدالله (لطیف) را تا جائیکه من میشناختم و با او […]

این بار خواستیم در سلسلهء (….) دربارهء یک شهید قهرمان و  جوانی با شما درد دل کنیم که عاشق دین الله تعالی ، همیشه در شوق جهاد و سنگر بود و از شیرینی های خانه بیشتر تکالیف و سختی های سنگر را می پسندید، شهید عبیدالله (لطیف) را تا جائیکه من میشناختم و با او در ارتباط بودم ، همیشه در حالت تبسم و خنده او را میدیدم، در گفتارش بسیار فصیح اللسان بود، وقتی حرف نادرستی از کسی میشنید و یا هم عمل نادرستی را از کدام دوستش مشاهده می کرد، بدون وقفه در همان وقت او را متوجهء غلطی اش مینمود، حتی اگر از نزدیکترین دوستانش نیز میبود، و نمیتوانست غلطی هایش را تحمل نموده و او را در خطاهایش ملوث ببیند، همچنین هنگامیکه در مجلس و بحث بر سر موضوعی با جدیت سخن می گفت و وقتی متوجهء طرف میشد، میخندید و با تبسم و نرمی دوباره طرف را به آرامش و خرسندی باز می گرداند، خلاصه اینکه ایشان مجاهدی مخلص، شخصیتی بی مثال، مسلمانی پاک قلب بوده و خاطرات نیکش با هرکس بود، اما بخاطر محدودیت نگارش میخواهم در مورد شناخت ایشان معلوماتی را با شما شریک سازم
 
شهید عبیدالله (لطیف)
نام : عبیدالله (لطیف ) فرزند محمد الله و نواسهء محبوب و بتاریخ ۱۳ اسد ۱۳۹۳ش در قریهء داگ کرمول ولسوالی وته پور ولایت کنـــر دیده به جهان گشود و بتاریخ ۴ آگست ۲۰۱۴ میلادی در سن ۵۴ سالگی به درجهء رفیع شهادت نائل گردیده و برای همیشه دیده از این جهان فانی فرو بست.
تعلیمات ابتدائی را در قریهء خود و دروس دینی لازم را در دیار هجرت و در مدارس دینی در صوابی و دیگر مدارس پاکستان به اتمام رساند.
به زبانی انگلیسی مسلط بود و در خطاطی نیز مهارت کامل داشت.

* در زمان روسها نیز همراه با پسر کاکایش شهید داکتر نعمت الله یکجا جهاد مینمود، ایشان در سن ۱۸ سالگی بود که مجبور به هجرت به منطقهء باجور پاکستان گردید، در وخت روسها نیز چهارتن از اعضای خانوادهء ایشان  شهید گردیده بودند، یکی خواهر ایشان بود و دو تن دیگر کاکاهای یکی پدر شهید داکتر نعمت الله (شهید رحمت الله) و شهید جمت الله و همچنین پدرکلان او بود که از سوی عساکر شوروی به شهادت رسیده بودند.
 
شهید عبیدالله در زمان حاکمیت امارت اسلامی با مخالفین امارت اسلامی در منطقهء پیچ دره جنگ های بسیاری نمود و هم در مناطق شمال افغانستان و در ولایت بامیان نیز در خطوط مقدم جنگ و جبهه حضور داشت، و در اواخر بحیث قومندان امنیه در ولسوالی غازی آباد ایفای وظیفه مینمود.
 
در هنگام تجاوز آمریکا بر افغانستان ، شهید عبیدالله و دوستان همسنگر او همراه با پسر کاکایش شهید داکتر نعمت الله جهاد را در همان اوایل علی الرغم سختی ها و نبود امکانات آغاز کردند، بعد از مدتی داکتر نعمت الله در یکی از چاپه های اشغالگران آمریکائی به شهادت رسید.
شهید نامبرده در متفجرات استادی تجربه کار بود و ماین های ساختهء دست ایشان دها عراده از وسایط زره ای و تانک های آمریکائی ها را از بین برده و خوراک آتش نمود.
و همچنین در بسیاری از جنگ ها نیز شرکت نمود، تا اینکه دوباره مجبور به هجرت گردید. ایشان سختی های فراوانی را در این راه متحمل گردید که یکبار مجبور به تحمل زندان برای مدت بیشتر از ۱۹ ماه شد.

بخاطر حُسن کارکردگی شهید لطــیف و اسلوب پذیرفته شدهء جهادی او ، نخست از جانب امارت اسلامی بحیث قومندان دلگی و بعد از ان مسئولیت ولسوالی نرنگ به ایشان محوّل گردید که تا آخر بحیث ولسوال ، ولسوالی مذکور ایفای وظیفه نمود.

بخاطر شوق و اشتیاق بیش از حد ایشان به شرکت در عملیات های جهادی و محبت به شهادت ، شهید لطـــیف در روز هفتم عید سعید فطر در سال ۲۰۱۴ میلادی در نزدیکی قریهء ابائی ایشان در یک کمین عساکر داخلی و اجیر بعد از ساعت ها  جنگ که چندین تن از عساکر دشمن را کشته و زخمی نمود، ایشان نیز به مقام رفیع شهادت نائل گشت، خداوند متعال شهادت ایشان را قبول نماید!

خاطره :

اسماعیل مولوی صیب  از قول  شهید لطیف رحمه الله  حکایت می کند که : وقتی ایشان برای آخرین بار بسوی سنگر می رفت به یکی از دوستان نزدیکش گفته بود که :” اگر من اینبار زنده بازگشتم و شهید نشدم ، بدان که من منافق هستم و باید با من ملاقات و احوالپرسی نکنید”.
و همانطور نیز شد، ایشان در هنگام رفتن به سنگر در کمین دشمن به شهادت رسید و در تعهد خود صادق گردید.


صفات:

خوش اخلاق، مهمان دوست، هوشیار و ذهین بوده و در کنار سخاوتمندی صاحب صفات نیکو و شایستهء فراوانی بود.
 شهید عبیدالله لطیف ۵ فرزند دارد که یکی از آنان جوانی برومند و مجاهد است که در کنار شرکت در جهاد و سنگر مسئولیت خانواده را نیز بدوش دارد.
روحش شاد و یادش گرامی باد!