زندگی نامه مختصر شهید داملا سمیع الله خطاب – تقبله الله –

ابو ماهر فاریابی شهید داملا سمیع الله مشهور به خطاب – تقبله الله – فرزند مرحوم محمد ایوب و نواسه مرحوم حاجی ملا قاسم در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی مصادف با ۱۹۹۳ میلادی در قریه روی بالا در مربوطات ولسوالی لولاش ولایت فاریاب در یک خانواده متدین و پارسا دیده به جهان هستی گشود. شهید […]

ابو ماهر فاریابی

شهید داملا سمیع الله مشهور به خطاب – تقبله الله – فرزند مرحوم محمد ایوب و نواسه مرحوم حاجی ملا قاسم در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی مصادف با ۱۹۹۳ میلادی در قریه روی بالا در مربوطات ولسوالی لولاش ولایت فاریاب در یک خانواده متدین و پارسا دیده به جهان هستی گشود.

شهید خطاب – تقبله الله – درس های ابتدایی را نزد ملا امام مسجد و علمای منطقه فرا گرفت. سپس در سال ۱۳۸۷ شمسی در مدرسه حقانیه در منطقه میاندره ولسوالی پشتونکوت نزد الحاج مولوی صاحب عبدالودود ارشد زانوی تلمذ نهاد. وی سلسله درسخوانی را در سال ۱۳۹۰ شمسی متوقف ساخت و به به اثر مشکل اقتصادی، به منظور کسب و کار به کشور ایران سفر کرد. اما علاقه ‌فراوان علوم دینی او را واداشت تا دوباره به کشور خود برگردد. او پس از برگشت به کشور، شامل مدرسه ابوالولید شهر هرات شد و از مولوی صاحب شیخ نور احمد فائز اکتساب علم نمود. پس ازان چند مدتی نزد مفتی صاحب عتیق الرحمن در ولسوالی دولت آباد ولایت بلخ به روند فراگیری علوم دینی دوام داد. سپس دوره‌ موقوف علیها را نزد مولوی صاحب عبدالحفیظ پخلسوزی در ولسوالی گرزیوان ولایت فاریاب به پایان رساند.

شهید خطاب در حین تحصیل علم شوق و ذوق سنگرهای داغ جهاد را در سینه جا داده بود و این همه جنایات و وحشی گری های که این متجاوزین بر افغان های مظلوم و ناتوان انجام دادند و می دهند، وجدان هر مسلمان با احساس و با شعور را به درد می آورد و باعث می شود تا برای دفاع از ملت بی کس و بی چاره خود به جهاد و مقاومت بپردازد و از هیچ نوع قربانی دریغ نکند. اما از میان سائر اقشار ملت، این وارثان پیامبر و طالبان علوم قرآنی وسنت نبوی بودند که بیشتر از همه وارد کارزار شدند و پیشتازان و عَلَم برداران این میدان شدند.

آری ! می باید در اوراق تاریخ با آب طلا نوشت که روزگاری استعمار بزرگ جهانی  با امکانات مدرن و بی شمار نظامی در مقابل ملت ضعیف و ناتوانی که فرصت ساخت یک مرمی را هم نداشت، سر تسلیم خم کرد و با شکست فاحش رو برو شد. این از برکت مساعی و قربانی های فرزندانی بود که به نیروی شکست ناپذیر للهیت، صداقت و شهامت مجهز بودند.

شهید خطاب -تقبله الله-  نیز از آن فرزندان با احساس و با درکی بود که از آوان جوانی عشق و علاقه وافر به جهاد و قتال در مقابل نیروهای اشغالگر و مزدوران شان در قلب پاکش جا گرفته بود. او هر از گاهی در سال های دانشجویی پیوسته سخن از جهاد، قتال و آزاد سازی کشور می زد.

نهایتاً او درسال ۱۳۹۳ خورشیدی به خاطر کاستن اندکی از عطش جهادی اش و برای دفاع از اسلام، کشور و ملت مسلمان خود کمر بست و به کاروان آزادی خواهان افغان زیر چتر امارت اسلامی پیوست او بهترین روزهای عمر پر بهای خویش را در راه تحصیل علوم دینی، دعوت، جهاد و اجرای برنامه های دینی و اسلامی جهت کسب رضای الهی و رسیدن به آرمان های بزرگ امت اسلامی که همانا آزادی کشور و تاسیس نظام اسلامی می باشد، صرف کرد.

شهید خطاب – تقبله الله – دارای چهره بشاش و نورانی و به اعتبار هیئت ظاهری صاحب حلیه سنتی بود. اخلاق نیکو، صبر و استقامت، تدبیر و اداره قوی، دلاوری و ساده زیستی اش همه را مجذوب خود ساخته بودږ اما این عشق خدایی و ایمانی و شوق بیکران شهادت قلبش را بیشتر می فشرد و روز بروز شعله هایش داغ تر و فروزان تر می شد، آرزوی دائمی اش بود که خداوند او را به رتبه شهادت سرفراز گرداند.

همان بود که شب جمعه ۶ سنبله ۱۳۹۴ هجری شمسی مصادف با ۲۸ اگست ۲۰۱۵ میلادی در یک حمله کمینی و مرموزی اجیران داخلی در درّه خازن ولسوالی لولاش ولایت فاریاب به سن ۲۳ سالگی جام شهادت را نوشیده، به آرمان والایش نائل شد. نحسبه کذلک و الله حسیبه.