زندگان جاوید / بخش ۲۲

مرتب : حبیبی سمنگانی نویسندگان : جندالله سمنگانی، محمد جمعه عمیر، خیرخواه سمنگانی و عبدالبصیر بصیرت شهید الحاج مرحوم مولوی محمد عمر متوکل – تقبله الله : الحاج مولوی محمد عمر متوکل فرزند صوفی حاجی مرجان در سال ۱۳۴۸ خورشیدی در قریه چوچمن ولسوالی حضرت سلطان ولایت سمنگان چشم به جهان گشود. وی قرآن کریم […]

مرتب : حبیبی سمنگانی

نویسندگان : جندالله سمنگانی، محمد جمعه عمیر، خیرخواه سمنگانی و عبدالبصیر بصیرت

شهید الحاج مرحوم مولوی محمد عمر متوکل – تقبله الله :

الحاج مولوی محمد عمر متوکل فرزند صوفی حاجی مرجان در سال ۱۳۴۸ خورشیدی در قریه چوچمن ولسوالی حضرت سلطان ولایت سمنگان چشم به جهان گشود.

وی قرآن کریم را در منطقه خود نزد مرحوم ملا حفیظ الله خواند و پس از خواندن قرآن کریم و کتاب های ابتدایی دینی، برای فراگرفتن علوم قرآنی روانه قریه بندللک ولسوالی دره صوف شد و مدت دو سال دران جا درس خواند. سپس دوباره به قریه چوچمن عودت نموده و ازان جا به هدف تحصیلات مزید به مدرسه قریه سرخ کوچه ولسوالی چهارکنت ولایت بلخ رفت. پس ازان مدتی در مدرسه قریه قره غاج ولسوالی مذکور به درس خوانی دوام داد. سپس به قریه کوگجر ولسوالی حضرت سلطان رفت و نزد مرحوم مولوی صاحب کمال الدین زانوی تلمذ نهاد. ازان جا روانه شهر مزارشریف شد و در مدرسه شیخ مرغینانی نزد مولوی صاحب عبدالغفور بعضی کتب تکمله را خواند. سپس مدت دو سال نزد شیخ الحدیث مولوی محمد زکریا صاحب در منطقه چوچمن درس خواند.

پس ازان مدت دو سال به صفت مدرس در منطقه اوملی، مرکز سمنگان خدمت نمود. مولوی صاحب در زمان حاکمیت کامل امارت اسلامی چند مدتی در کنار مجاهدین امارت اسلامی خدمت نمود و سپس مدت هفت سال در قریه قدم علی به حیث مدرس ایفای وظیفه نمود. پس ازان مدت یک سال در قریه پدری اش چوچمن درس گفت.

اما چون دوره احادیث نبوی صلی الله علیه و سلم از نزد وی مانده بود و وی عشق فراوان با احادیث نبوی صلی الله علیه و سلم داشت، دوره حدیث را در دارالعلوم حنفیه در ساحه کارته خراسان، مرکز ولایت سمنگان نزد شیخ صاحب محمد زکریا حقانی و شیخ صاحب محمد امین منصوری  به تکمیل رسانیده و دستار فضیلت را به سر نمود. پس از فراغت، دوباره در مدرسه چوچمن به تدریس پرداخت.

مولوی محمد عمر صاحب در سال ۱۳۹۷ خورشیدی پس از شهادت خواهرزاده اش مجاهد قهرمان شهید داملا محمد، که مسئول جهادی ولسوالی حضرت سلطان بود، به صف امارت اسلامی پیوست. وی پس از مدت کوتاهی به حیث رئیس زراعت ولایت سمنگان تعیین شد و بیش تر از یک سال این وظیفه را مخلصانه و صادقانه انجام داد.

وی درین جریان بر اثر بمباردمان قوای اشغالگر در منطقه دندغوری ولایت بغلان زخم برداشت و پس از مدتی شفایاب شد و دوباره به فعالیت های خویش اغاز نمود. وی در سلسله خدمات علمی اش یک باب دارالحفاظ و یک باب دارالبنات را در سال ۱۳۹۷ شمسی در قریه چوچمن بنیاد گذاشت و برای اعمار و آبادی آن بسیار سعی نمود، اکنون به تعداد ۱۵۰ تن پسران و  ۱۳۰ تن زنان و دختران دران دو مدرسه درس می خوانند.

شهید مولوی صاحب محمد عمر متوکل بالاخره روز پنجشنبه ساعت ۱۱ پیش از ظهر روز پنجشنبه ۲ اسد ۱۳۹۹ خورشیدی مصادف با ۲ ذی الحجه ۱۴۴۱ هجری قمری در دشت آسیاباد ولسوالی حضرت سلطان در یک کمین اربکی های اجیر جام شهادت را نوشید. روحش شاد و یادش گرامی باد

(با سپاس از محترم جندالله سمنگانی که جزئیات سوانح شهید مولوی صاحب را تهیه نمودند).

شهید سرمعلم ملا غلام الدین – تقبله الله  :

شهید ملا غلام الدین پسر نظر محمد حارث در سال ۱۳۶۷ خورشیدی در قریه صادق علی در مربوطات فیروزکوه، مرکز ولایت غور به دنیا آمد.

شهید ملا غلام الدین درس های دینی را در هرات فرا گرفت و سپس به حیث سرمعلم در قریه صادق علی وظیفه انجام می داد. اما احساس کرد که معاش اداره مزدور برایش حلال نیست و نباید ازان پول امرار معاش کند، همان بود که با درک حقایق صف اداره کابل را ترک و به صف جهادی امارت اسلامی پیوست و در ولایت غور به فعالیت های جهادی آغاز نمود. وی مدت چهار سال به خدمات جهادی اش ادامه داد.

درین اواخر، وی در چندین عملیات های جهادی اشتراک نموده بود. در عملیات اول پوسته گزگ و در عملیات دوم پوسته آهنگران فتح شد. اما در عملیات سوم که در ساحه آهنگران جلو تانک ها را گرفته بودند، بر اثر اصابت مرمی دشمن ساعت ده و نیم شب دوشنبه  ۲۰ ماه اسد سال ۱۳۹۹ خورشیدی به سن ۳۲ سالگی به مقام رفیع شهادت نائل گردید. از شهید سرمعلم صاحب چهار اولاد به جا مانده است.

(با سپاس از محترم محمد جمعه عمیر که سوانح شهید را تهیه نمودند).

شهید قاری سیف الله مقصودی – تقبله الله -:

شهید خال محمد مشهور به قاری سیف الله مقصودی پسر گرگ علی در سال ۱۴۱۴ هجری قمری در قریه مقصود ولسوالی دره صوف ولایت سمنگان چشم به جهان هستی گشود. وی در سن دو سالگی از سایه عاطفت و شفقت مادر بی بهره شد.

شهید قاری سیف الله به خواست والد گرامی اش نزد سید و مرشد پدرش «ایشانِ حضرت» در شهر کهنه ولایت بغلان رفت و حفظ کلام الله مجید را تکمیل نموده، کتب ابتدایی دینی را نیز آن جا خواند.

وی که غیرت و شجاعت از سیمایش نمایان بود، از اشغال کشور به دست امریکایی ها به شدت رنج می برد. همان بود که در سن ۱۸ سالگی به صف مقدس جهاد زیر لوای امارت اسلامی پیوست و دوشادوش فرزندان راستین و متین کشور به مبارزه و مقاومت مسلحانه آغاز کرد. وی مدت دو ماه در منطقه دند ولایت بغلان و مدت سه سال دیگر در ولسوالی بورکه آن ولایت، به فعالیت ها و خدمات جهادی پرداخت. سپس به منطقه آبایی خود ولسوالی دره صوف برگشت و مدت چهار سال در پهلوی مجاهدین فداکار امارت اسلامی مشغول عمل مقدس جهاد بود.

وی از غیرت و شجاعت خاصی برخوردار بود و در عملیات های جهادی با مورال بلند و روحیه شهادت طلبانه می رزمید و در چندین فتوحات مجاهدین نقش به سزای داشت.

قاری صاحب سیف الله بالاخره به سن ۲۵ سالگی در سال ۱۴۳۹ هجری قمری در قریه زیرکی ولسوالی دره صوف پایان، در یک کمین اربکی های شریر جام شهادت را نوش جان نموده، امانتِ جان را سپرد جان آفرین نمود.

(با سپاس از محترم خیرخواه سمنگانی که جزئیات سوانح شهید را تهیه نمودند).

شهید ملا نثار احمد ایثار – تقبله الله – :

شهید ملا نثار احمد پسر دین محمد در سال ۱۳۷۶ خورشیدی در روستای دهن حصارک ولسوالی شهرک ولایت غور به دنیا آمد و به سن ۷ سالگی از سایه شفقت پدر محروم و یتیم شد و زیر سرپرستی برادرش خان محمد پرورش و تربیه شد.

وی درس های ابتدایی را در قریه پدری اش در مدرسه دارالجهاد آغاز نمود و سپس در مدارس مختلف دینیه ولایت های بادغیس و هرات به فراگیری علوم دینی دوام داد. شهید ایثار در پهلوی درس خوانی به فعالیت های جهادی نیز پرداخت و مدت تقریبا ۵ سال در همه ولسوالی های غور و نیز در ولسوالی چشت ولایت هرات خدمات جهادی انجام داد. وی جوان خدا ترس، با استعداد بود و همچنان در پهلوانی شهرت و مهارت داشت. ملا نثار احمد هنوز کتاب های مطول و حسامی را می خواند که به سن ۲۲ سالگی به تاریخ ۴ سنبله ۱۳۹۸ هجری شمسی مصادف با ۲۵ ذی الحجه ۱۴۴۱ هجری قمری در ساحه دهنِ دره بیدان و جام ولسوالی شهرک ولایت غور در بمباردمان نیروهای اشغالگر امریکایی به سن ۲۲ سالگی به شهادت رسید.

شهید ملا نثار احمد ازدواج کرده بود و یک دختر از وی به دنیا ماند، که تنها سیزده روز پیش از شهادت او چشم به دنیا گشوده بود.

(با سپاس از محترم عبدالبصیر بصیرت که جزئیات سوانح شهید را تهیه نمودند).