زندگان جاوید، بخش ۱۹

مرتب : حبیبی سمنگانی شهید حافظ صدیق الله مزمل – تقبله الله –  : شهید حافظ صدیق الله مشهور به «عبدالله مزمل» فرزند غلام نبی و نواسه محی الدین در سال ۱۳۷۳ هجری شمسی مصادف با ۱۹۹۵ میلادی در قریه «توتکی هزارسوم» در مربوطات ولسوالی پشتونکوت ولایت فاریاب در یک خانواده دین دوست چشم به […]

مرتب : حبیبی سمنگانی

شهید حافظ صدیق الله مزمل – تقبله الله –  :

شهید حافظ صدیق الله مشهور به «عبدالله مزمل» فرزند غلام نبی و نواسه محی الدین در سال ۱۳۷۳ هجری شمسی مصادف با ۱۹۹۵ میلادی در قریه «توتکی هزارسوم» در مربوطات ولسوالی پشتونکوت ولایت فاریاب در یک خانواده دین دوست چشم به جهان هستی گشود.

آموزش :

از آنجایی که خانواده شهید حافظ مزمل علاقه مند علوم قرآنی و نبوی بودند، دوست داشتند که پسر شان در عرصه علم و دانش مصدر خدمت به جامعه اسلامی گردد. پدر گرامی اش او را در سن ده سالگی نزد الحاج مولوی صاحب عبدالودود ارشد در مدرسه حقانیه واقع در بازار میاندره ولسوالی پشتونکوت گذاشت. شهید مزمل مدت ۶ سال دران مدرسه درس خواند.

خدمات جهادی :

شهید حافظ مزمل از آوان درسخوانی عاشق سنگر و شهادت بود و آرزوی هیشگی اش این بود که باید برای دفاع از دین و میهن و حاکمیت نظام اسلامی دست به مبارزه مسلحانه بزند.

همان بود که احساسات پاک ایمانی شهید مزمل – تقبله الله – وی را وادار ساخت تا برای رهایی کشور و ملت خود از چنگال استعمارگران و همنوایان شان، عملا وارد کارزار شود. او به سن ۱۷ سالگی به صف مجاهدین امارت اسلامی پیوست و فعالیت های جهادی اش را از گروپ داملا صاحب ریحان در ولسوالی خواجه موسی ولایت فاریاب آغاز نمود. او پس از مدتی به منطقه خود آمد و در گروپ داملا صاحب حزب الله مقاتل، مسئول جهادی ولسوالی پشتونکوت پیوست.

شهید مزمل در بیشتر عملیات  های جهادی بر مراکز و پوسته های دشمن اشتراک می نمود. چون در زمان ایشان بیشتر عملیات های مجاهدین چریکی می بود، شهید مزمل مهارت خاصی دران عملیات ها داشت. او با تعدادی از مجاهدین در یک عملیات چریکی بالای پوسته حمار قومندان که از قومندانان مهم دشمن به شمار می رفت، درساحه اُمبگی ولسوالی خیبر، فاریاب که یکشب سرد زمستانی بود شرکت نمود، و لله الحمد پوسته فتح و به شمول قومندان نامبرده ۷ تن از ملیشه های اربکی جا بجا قتل و اسلحه و مهمات زیادی را به دست آوردند و بافتح این پوسته مناطق زیادی از لوث دشمن پاک گردید.

سپس شهید مزمل با قاری صاحب عبدالباسط فاروقی یک گروپ جدید جهادی تشکیل دادند و هر روزه پلان عملیات های هجومی، چریکی و انفجارات را بر علیه دشمن طرح ریزی می کردند و دشمن در هیچ جای منطقه از دست ایشان در امن نبود. شهید مزمل در جریان این عملیات ها ۳ مرتبه از نواحی مختلف بدن جراحت برداشت. بار اول در منطقه میش مست، بار دوم در قریه بتو، و بار سوم در ساحه موقانی ولسوالی پشتونکوت، که هر بار پس از صحتیابی دوباره به صف مجاهدین یکجا می شد و در عملیات های متعددی سهم گرفت، و با شهامت و مردانگی نقش بارزی در پیروزی های مجاهدین داشت و از برکت ایشان فتوحات و پیشروی های چشمگیری نصیب مجاهدین شد.

اوصاف:

شهید مزمل جوان صادق، با دیانت، صابر، دلیر و دارای اخلاق حمیده بود، وخوشنودی الله سبحانه و تعالی و تنفیذ احکام الهی والا ترین هدف و آرمان وی بود. شهید مزمل در مدت سه سال قرآن کریم را در سنگر حین اجرای وظایف جهادی حفظ نمود و شب ها همیشه به نماز های تهجد و تلاوت قران کریم مشغول و به درگاه الله متعال راز و نیاز می کرد و آروزی شهادت داشت.

شهادت :

بالاخره این فرزند مبارز اسلام پس از تقبل تکالیف و زحمات فراوانی در راه دفاع از دین و میهن شب دو شنبه ۲۷ ماه مبارک رمضان ۱۴۳۹ هجری قمری که مصادف است با ۲۱ جوزا ۱۳۹۷ هجری شمسی در منطقه سرحوض ولسوالی پشتونکوت در یک عملیات رویاروی با دشمنان به سن ۲۶ سالگی به درجه عالی شهادت نائل گردید. انالله و اناالیه راجعون. نحسبه کذالک والله حسیبه.

(با سپاس فراوان ابو حنظله فاریابی و قاری عبدالباسط فاروقی که جزئیات سوانح شهید را تهیه نمودند)

شهید مولوی عبدالهادی مطمئن – تقبله الله  :

شهید مولوی صاحب عبدالهادی مطمئن فرزند شهید ملا عبدالصبور در سال ۱۳۹۶ ھجری قمری در یک خانواده متدین و دین دوست در ولسوالی برکی برک ولایت لوگر به دنیا آمد.

شهید مولوی صاحب مطمین درس هایی ابتدایی خود را نزد پدر گرامی اش آغاز نمود، سپس به عزم پاکستان رخت سفر بست و سلسله درسخوانی را در منطقه چرات (نوشهر، پشاور) و دیگر مدارس دینی آن کشور دوام داد. شهید مطمئن – تقبله الله – دوره حدیث را در دارالعلوم حقانیه تکمیل نموده، سند فراغت را ازان مهد درخشان علم و عرفان به دست آورد.

شهید مولوی صاحب پس از فراغت، مدت چند سال در مدرسه دارالنجاه (باغبانان، پشاور) مسند تدریس را زینت بخشید و سپس به وطن خود برگشت و سلسله تدریس را دران جا دوام داد. شهید مطمئن صاحب در زمان حاکمیت امارت اسلامی در مدرسه حمایت الجهاد در ولسوالی برکی برک مشغول تدریس بود.

هرگاه امریکایی ها افغانستان را اشغال کردند، شهید مولوی صاحب مطمین با چند تن رفقایش به جهاد مسلحانه در برابر امریکایی های اشغالگر آغاز نمودند. نیروهای اشغالگر در سال ۲۰۰۸ میلادی بر مولوی صاحب چاپه انداختند و او را با دو تن همسنگرانش به اسارت گرفتند. مولوی صاحب مطمئن مدت چهار سال را در زندان بگرام سپری نمود و در سال ۲۰۱۲ میلادی از قید کفار رهایی یافت.

شهید مطمئن – تقبله الله – فعالیت های جهادی خود را از سر گرفته، زمام دلگی خود را دوباره به دست گرفت. او به حیث عضو کمیسیون امور نظامی ولایت لوگر نیز ایفای وظیفه نمود. سپس در سال ۲۰۱۸ میلادی به حیث ولسوال ملکی ولسوالی برکی برک تعیین شد. این فرزند رشید دین و میهن بالاخره به تاریخ ۸ می ۲۰۱۹ میلادی در چاپه امریکایی های اشغالگر و غلامان شان در ولسوالی چرخ ولایت لوگر به مقام سعادت بخش شهادت سرفراز شد.

(با سپاس خاص از محترم ملا نورالهادی، پسر شهید مولوی صاحب مطمئن، که سوانح پدر بزرگوار شان را ارائه نمودند).

شهید ملا عبدالناصر خبیب – تقبله الله :

شهید ملا عبدالناصر خبیب – تقبله الله – پسر عبدالشکور و نواسه مرحوم محمود، در سال ۱۳۷۴ خورشیدی در قریه بینک در مربوطات ولسوالی چهارسده ولایت غور به دنیا آمد و در دودمان دیندار، علم دوست و شهید پرور پرورش یافت. تمام اعضای خانواده او اهل علم و قلم بودند. شهید خبیب در آوان کودکی در کنار دروس ابتدایی و عقیدوی، با پدر بزرگوارش در پیشبرد امور زندگی نیز همکاری می نمود.

شهید خبیب دروس مقدماتی اش را در ولسوالی گرزیوان ولایت فاریاب نزد استادان توانا و برجسته خواند، سپس وارد شهر علم و معرفت «هرات» شده و برای حسن تربیت و فراگیری لسان عربی شامل دارالعلوم هرات شد. پس ازان در سال ۱۳۹۴ خورشیدی وارد مرکز علم و عرفان «دارالعلوم عالی هرات» شد. او چون جون کوشا و پرتلاش بود در امتحانات سالانه مدرسه به حیث ممتاز سوم کامیاب شد. سپس در سال بعدی با کسب موفقیت بیشتری، به رتبه ممتاز دوم ارتقا یافت. در سال ۱۳۹۶، دوره تکمله را نیز به حیث ممتاز دوم تکمیل نمود. شهید خبیب در سال ۱۳۹۷ نیز به روند درسخوانی دوام داد، اما بنا بر مشکلات پیش آمده نتوانست بدون اینکه درس های سال را تکمیل نماید، وارد صحنه عمل شد.

شهید خبیب – تقبله الله – در آوان تعلم نسبت به حوادث جهان بی اعتنا نبود. چون در عصر حاضر فعالیت های دشمن بسیار گسترده شده و سائر امور مسلمانان به ویژه کشور اشغال شده افغانستان را به دست خود گرفته اند، لازم است که اهل علم و دانش اوضاع کشور و ملت را نادیده نگیرند. آنانی که دین را از سیاست جدا می دانند در حقیقت مسلمانان را به خودکشی اجتماعی و ملی فرا می خوانند.

از اینجاست که خبیب – تقبله الله – رهسپار سنگر جهاد شده، تحت زعامت امرای مخلص و فداکار امارت اسلامی، با کمال اخلاص و صداقت به جهاد و مقاومت آغاز نمود.

سرانجام سنت الهی در حق این فرزند فرزانه اسلام تحقق یافت و او پس از مبارزه خستگی ناپذیر بالاخره در نتیجه حمله مردانه وار بر مرکز دشمن اجیر در منطقه پشتوکوه ولسوالی شیندند، پس از رویارویی شدید و به انجام رسانیدن ۱۶ تن از عساکر اجیر، همراه با یکتن از همسنگرانش پس از اسیر شدن در اثر شکنجه دشمن با زمزمه «فزت و رب الکعبه» جام شیرین شهادت را نوشید و به دیدار رب محبوب خود شتافت.

جنازه او در همان جا با حضور ده ها تن از بزرگان امارت اسلامی ادا گردید و در کنار دیگر همسنگران شهید، از جمله مجاهد نستوه شهید ملا غلام رسول کامران، در دیار مسافرت و به دور از خانه در منطقه سری بند ولسوالی شیندند به خاک سپرده شد.

(با سپاس بی پایان از محترم ملا احمد زعیم که جزئیات سوانح شهید خبیب را تهیه نمودند).

با سپاس از مجله حقیقت