نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
اعضا و حمایتگران تحریک اسلامی این که اساس امارت اسلامی به دست طالبان مدارس دینی گذاشته شده بود، از این رو رسانههای داخلی و بینالمللی این جنبش را بـه نـام «تحریک طالبان» تشهیر دادند که هنوز هم جهان آن را به این نام مینامد. اما در حقیقت، امارت اسلامی نه تنها تحریک طالبان است؛ بلکه […]
اعضا و حمایتگران تحریک اسلامی
این که اساس امارت اسلامی به دست طالبان مدارس دینی گذاشته شده بود، از این رو رسانههای داخلی و بینالمللی این جنبش را بـه نـام «تحریک طالبان» تشهیر دادند که هنوز هم جهان آن را به این نام مینامد. اما در حقیقت، امارت اسلامی نه تنها تحریک طالبان است؛ بلکه این جنبش برخاسته از متن ملت مؤمن افغانستان و متشکل از تمام اقشار صالح و متدین جامعه است.
مجاهدان صالح و قومامنـدانان جهاد علیه تهاجم شوروی که در جنگهای داخلی شرکت نکردند و همچنین علمای کرام، طالبان مدارس دینی، جوانان صالح ملت، محصلین، متعلمین، خیرخواهان مردمی، افراد نیک جامعه و گروههای مختلفی در این حرکت مشارکت دارند که هدف مشترک همهٔ آنان تحکیم و تقویت حکومت اسلامی است.
منابع مالی و تسلیحاتی تحریک اسلامی
تحریک اسلامی نیز مانند طالبان مدارس که از طرف عمـوم مـردم حمایت میشوند، در ابتدا حتی نان شب آنان نیز از طرف مردم تأمین میگردید. برخی از بنیانگذاران امارت اسلامی که از قوماندانان سابق جهادی بودند، قبلاً نیز مقداری سلاح داشتند و با استفاده از همین سلاحهـا قیـام را آغاز کردند. بعدها بسیاری از قوماندانان سابق و مجاهدان صالح سلاحهای خود را به این تحریک سپردند، مانند: ملا محمد ربانی، حاجی بشر، ملا محمـد آخـنـد، ملا یارمحمد در قندهار، مولوی جلالالدین حقانی و افراد مولوی نصرالله منصور در پکتیا، مولوی فریدالدین محمود در پکتیکا، ملا محمدشفیق محمدی در ارزگان، رئیس عبدالواحد در هلمند، عزیزخـان بـرادر شهید ملا مـددخـان و قوماندان سابق عبدالسلام راکتی در زابل و قوماندان عـارفخـان در قندوز و بسیاری از قوماندانان دیگر.
بعدها در سلسلهٔ فتوحات بسیاری از سلاحها، تانکها، انبارها و مهمات دوران جهاد به دست آمد. از آنجا که فساد و اختلاس وجـود نداشت؛ لهذا با امکانات کم و ناچیزی هم کار خود را به پیش میبردند.
در حاکمیت بار نخست، طالبان معاش و تنخواه نمیخواستند، از این رو، درآمدهای مختلف مالیاتی و غیر مالیاتی از جمله گمرک، عشر و زکات، برای نظام امارت اسلامی کافی بود.
حیثیت شرعی قیام و حاکمیت امارت اسلامی
از دیدگاه اسلام، برای هر عمل فردی یا جمعی، مهمترین چیز مبنا و جایگاه شرعی آن است. اولین سؤالی که در مورد هر کار و حرکتی مطرح میشود این است که آیا شرعاً جـواز دارد یا نه؟ و حیثیت شرعی آن چیست؟
از آنجا که امارت اسلامی جنبشی از علما و اهـل دیانـت بـود؛ بنابراین از همان ابتدا به جنبهٔ شرعی موضوع توجه شده بود.
قبل از شروع تحریک، ملا محمدعمر مجاهد -رحمه الله- ابتدا از علمای برجستهٔ منطقه در مورد کار خود استفتاء نمود و آنان با اتفاق وی را جواب مثبت داده و این کار وی را مشروع؛ بلکه لازمی گفتند. چندماه پس از آغاز تحریک، علمای ولایت قندهار بار دیگر این موضوع را مـورد بحث قرار دادند و پس از تحقیق و بررسی در ۲۷ دلو ۱۳۷۳ هـ.ش تحـت عنـوان «افتاء العلماء فی جهاد الطلباء» در قالب ۴۰ صفحه فتوایی صادر کردند که چاپ شد. آنان در این فتوا تحریک اصلاحی طالبان را لازم و ضروری دانستند. در ادامه به برخی از دلایل آن اشاره خواهد شد.
امـا قـبـل از آن باید به ایرادات اهـل شر و فساد و تفنگسالارانی جواب داده شود که آغاز تحریک اسلامی را خروج یا بغاوت علیه حکومت ربانی میگفتند.
باید بگوییم که شرعاً اولین شرط حکومت، سلطه و اقتدار است و در آن زمان چنین نظام مسلط و حاکمی در افغانستان وجود نداشت که بر افغانستان سلطه، تمکین یا اقتدار داشته باشد. حکومت ربانی حتی بر شهر کابل تسلط کامل نداشت و فقط بر قسمتی از شهر کابل، وزیر اکبرخان و خیرخانه تسلط داشت. و در همین ساحات تحت تصرف خود نه امنیت آورده توانسته بود و نه هم شریعت را اجرا کرده بود. همان طور که قبلاً گفته شد، در آن زمان وضعیت کاملا آشفته بود. نظامی مسلط و حاکم وجود نداشت. پس در چنین وضعیت نابسامانی و هرجومرج، اگر فردی برای اصلاح قدم بردارد، مفسدین را از بین ببرد، قدرت و سلطه حاصل نماید و احکام شرعی را نافذ و اجرا کند، طبعا امارت او صحیح و اطاعت از وی واجب است.
در این زمینه برخی از ادلهٔ شرعی را بـه عنـوان نمونه با شما در میان میگذاریم :
قال الله تبارک و تعالى: «وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» [ آل عمران: ۱۰۴]
ترجمه: و باید که از شما گروهی باشد که به نیکی فراخوانند و به کار شایسته فرمان دهند و از کار ناپسند باز دارند و اینانند که رستگارند.
وعن أبی بکر الصدیق -رضی الله عنه- عن النبی -صلى الله علیه وسلم- قال: «ما من قوم یعمل فیهم بالمعاصی، ثم یقدرون على أن یغیروا فلا یغیروا، إلا یوشک الله أن یعمهم بعقاب». اخرجه أبو داود بهذا اللفظ.
و همین طور در حدیث دیگری از حضرت ابوبکر صدیق -رضی الله عنه- آمده است:
سمعت رسول الله -صلى الله علیه وسلم- یقول: «إن الناس إذا رأوا الظالم فلم یأخذوا على یدیه، أوشک أن یعمهم الله بعقابه». [أخرجه الإمام أحمد فی “المسند” ۱ / ۷]
عن أنس -رضى الله تعالى عنه- قال، قال رسول الله -صلى الله علیه وآله وصحبه وسلم-: انصر اخاک ظالما او مظلوما. قالوا هذا ننصره مظلوما فکیف ننصره ظالما؟ قال تأخذه فوق یدیه.
ترجمه: از انس -رضیاللهعنه- روایت است که رسول خدا -صلىاللهعلیهوسلم- فرمود: «به برادرت چه ظالم باشد و چه مظلوم، کمک کن». اصحاب گفتند: کمک به مظلوم، روشن است ولی چگونه به ظالم کمک کنیم؟ رسول الله -صلىاللهعلیهوسلم- فرمود: «دست او را بگیرید».
امام ابوحنیفه -رضیاللهعنه- میفرماید: «و کذلک الأمر بالمعروف والنهی عن المنکر بالسلاح لایصلح بواحد وإنما یصلح بالسلطان أو بمن کان له علی ذلک أعوان صالحون ورجل یرأس علیهم مأمون على دین الله الخ).
ترجمه: امر به معروف و نهی از منکر با سلاح توسط یک نفر ممکن نیست، بلکه این کار را سلطان یا کسی میتواند انجام دهد که همکاران صالح بر آن داشته باشد و کسی که رهبر و مأمون بر دین خدا باشد.
در این جا حالت دوم بیانگر وضعیتی است که در کشور حالت هرجومرج و آشفتگی و ملوکالطوائفی باشد، نظام حاکمی وجود نداشته و سپس مردم صالح از مسلمانان خود میتوانند برای اصلاح قیام و اقدام کنند.
یکی دیگر از دلایل مهم شرعی تأسیس «امارت اسلامی» این بود که از نظر آموزههای اسلامی، برپایی نظام و حکومت اسلامی وظیفهٔ مشترک همهٔ مسلمانان است؛ زیرا مسلمانان مأمور به اجرای آناند. اجرای احکام شرعی موقوف بر حکومت و نظام است. برای حصول همین هدف علما، مجاهدان و مسلمانان عادی سالها در افغانستان فداکاریهای زیادی دادند و سختیهای زندانها و مهاجرتها را تحمل کردند و با سختیهای مختلف روبهرو شدند و جهاد افغانها علیه کمونیسم در واقع به همین منظور بوده است.
پس برای انجام این تعهد، طالبان قیام کردند تا یک نظام شرعی واقعی را در سرزمین الله -جل جلاله- تأسیس کنند.
این مطلب بدون برچسب(تکونه) می باشد.
دیدگاهها بسته است.