امارت شناسی/بخش سیزدهم

فصل هشتم جهاد افتخارآفرین بیست ساله در برابر تهاجم آمریکا آمریکا در زمان حمله بر افغانستان، در کنار استراتژی نظامی، یک استراتژی سیاسی را نیز دنبال می‌کرد. در حالی که حمله نظامی بر افغانستان ادامه داشت، آمریکا از طریق سازمان ملل متحد، مخالفان امارت اسلامی را در شهر بُن آلمان جمع کرد و نقشهٔ حکومت […]

فصل هشتم

جهاد افتخارآفرین بیست ساله در برابر تهاجم آمریکا

آمریکا در زمان حمله بر افغانستان، در کنار استراتژی نظامی، یک استراتژی سیاسی را نیز دنبال می‌کرد. در حالی که حمله نظامی بر افغانستان ادامه داشت، آمریکا از طریق سازمان ملل متحد، مخالفان امارت اسلامی را در شهر بُن آلمان جمع کرد و نقشهٔ حکومت آینده را ترسیم نمـود. در کانفرانس بُن، حامد کرزی بـه عنـوان رئیس اولین ادارهٔ موقت افغانستان انتخاب شد. بیشتر اختیارات به گروه شورای نظار سپرده شد؛ مگر تصمیمات اصلی در دست خود آمریکایی‌ها بود که در آن زمان زلمی خلیل‌زاد را به عنـوان سفیر و نمایندهٔ خاص خود برای افغانستان تعیین کردند. بر اساس تصمیمات بُن، برنامه این بود که ادارهٔ موقت در مدت شش ماه حکومت خود باید برای لویه جرگه آمادگی گیرد. لویه جرگه رئیس جمهور جدید دولت را برای یک‌ونیم سال انتخاب کند. این دولت انتقالی قانون اساسی را تدوین و از طریق لـویـه جرگه تصویب کند. بعـداً بر اساس این قانون انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی برگزار شود.

 

در عـیـن حـال رسـانه‌هـا و تبلیغات آمریکا از یک‌سو خواهـان تـرویج دموکراسی و حقوق بشر و ارزش‌های جدید غربی بودند و از طرف دیگر زندان‌های تازه تأسیس شده در قندهار، بگرام و گوانتانامو در کیوبا را از فرزندان باغیرت و مؤمن ملت افغانستان پرکرده بودند؛ پس از دستگیری مجاهدین امارت اسلامی بلافاصله آنان را در همان زندان‌ها می‌انداختند و در اذهان عامه چنین القا می‎‌شد که افغانستان برای همیشه اشغال شده است و بعد از این هیچ کس در ایـن جـا صدای جهاد، شریعت، نظام اسلامی، فرهنگ و استقلال افغانستان را بلند کرده نخواهد توانست.

موضوع چندان یک طرفه نبود، با وجود اینکه آمریکا، ناتو و دوستان‌شـان یک حملهٔ نظامی، استخباراتی، تبلیغات مداوم و سیاسی بسیار گسترده‌ای به راه انداخته بودند، باز هم اهل ایمان ناامید نشده بودند و بر خلاف تفکر حاکم جهان، ایمان به خدا و امید به کمک الهی داشتند و معتقد بودند که این نیروی آمریکا شکست خواهد خورد، قیام جهادی آغاز خواهد شد و بشریت بـار دیگر از پیروزی ایمان بر مادیت حیران و شگفت‌زده خواهد شد.

بدین ترتیب اهل ایمان برای ادامهٔ حرکت جهادی در مناطق دورافتاده این کشور دست‌وپا می‌زدند، اسلحه و مهمات تأمین می‌نمودند، گروه‌هایی را برای عملیات چریکی منسجم می‌کردند، داعیهٔ قیـام جـهـادی را ترویج می‌دادند، مراکز جهادی می‌ساختند و تلاش‌های مقدماتی برای مقاومت و جهاد پایدار را آغاز کرده بودند.

اولین مبارزات الهام‌بخش

آمریکایی‌ها در خزان ۱۳۸۰ هـ ش بر افغانستان حاکم شدند. زمستان همان سال و سال ۱۳۸۱هـ ش، برای مجاهدین امارت اسلامی یک سال سخت و امتحانی بود. در این میان حملهٔ نظامی و تبلیغاتی آمریکا به اوج خـود رسیده بود. ساختار نظامی امارت اسلامی متلاشی شد. اکثر رهبران نظامی اسیر یا از همدیگر دور و مخفیانه زندگی می‌کردند. با عقب‌نشینی از خطوط دفاعی جهاد و متحمل شدن تلفات سنگین، روحیه و مورال مجاهدین به شدت ضربه خورد؛ اما در این شرایط امتحانی، عده‌ای با عـزم بـالا قیام کردند، در میدان مبارزه با صلیبیان مغرور سینه سپر کردند، غرور آنها را از بین بردند و به مردم و ملت مجاهد خود نشان دادند که جنگیدن با آمریکا ممکن است و بر اشغالگران آمریکایی هم مرمی و گلوله اثر می‌کند.

 

از جنگ‌های مهم این مرحله، سه جنگ قابل ذکر است: جنگ شاهی‌کوت در پکتیا، به رهبری شهید ملا سیف الرحمن منصور(رحمه الله) ، مقاومت در کوه‌های بولدک (اډې غر یا کـوه هـده) در قندهار بـه رهـبری شهید حافظ عبدالرحیم(رحمه الله) و عملیات علیه اشغالگران بـه رهـبری شهید ملا روزی خان عاکف (رحمه الله)در زابل.

مجاهدین به سرکردگی ملا سیف الرحمن منصور(رحمه الله) پس از عقب‌نشینی از کابل، در دره شاهی‌کوت در منطقه جنوب شرقی ولایت پکتیا سنگرهای قدیم جهاد را دوباره فعال کردند. در آن جا سنگرها و پناه‌گاهای پخته ساختند. تا در بهار سال آینده از این مرکز عملیات خود را در مناطق هموار و شهری آغاز کنند؛ اما آمریکایی‌ها در ماه حوت سال ۱۳۸۰ هـ ش بر آنان حمله گسترده‌ای کردند و این عملیات را با نام «آناکوندا» (اژدها) اعـلام کردند. این جنگ که تقریباً دو هفتـه بـه طـول انجامید، اولین باری بود که آمریکایی‌ها متحمل خسارات سنگین شدند. تعدادی از چرخبال‌های نظامی آنها سقوط داده شد و ده‌ها عسکر کشته شدند. اردوی آمریکا اعلام کرد که پس از جنگ ویتنام برای اولین بار با سخت‌ترین مقاومت روبه رو شده است.

 

پیروزی مجاهدین در جنگ و تلفات آمریکایی‌ها روحیهٔ جهادی جدیدی را در بین مردم دمید. غبار وهم و ترس از بین رفت و این فرضیه که مقابله با عساکر آمریکا ممکن نیست، باطل شد.

چند ماه پس از جنگ شاهی‌کوت، در ماه میزان سال ۱۳۸۱ هـ ش حافظ عبدالرحیم(رحمه الله) با ساخت یک مرکز جهادی در سپین بولدک قندهار، قیام جهادی علیه اشغالگران را آغاز کرد. حافظ عبدالرحیم(رحمه الله) ظروف، بستره و دیگر وسایل زندگی را از خانه خود برمی‌داشت و اولین مرکز جهادی را در گوشه‌ای از کوه پایه‌ای بولدک (ادی غر) ساخت که ابتـدا پنج نفر داشت؛ اما به تدریج افرادش زیاد شدند. آنان در شب به مناطق هموار پایین می‌آمدند. همکاران آمریکایی‌ها را هدف قرار می‌دادند، مردم را به جهاد دعوت ‌کردند. او با افزایش تعداد مجاهدین و امکانات جهادی، عملیات را آغاز کرد. در مربوطات ولسوالی‌های بولدک، ارغسان و معروف شروع به حمله بر آمریکایی‌ها و غلامان‌شان کرد. بارها و بارها تلفات سنگینی بر دشمن وارد نمود. در تمام قندهار و ولایات جنوبی صـدای جهاد را بلند کرد، تا این که

یک ونیم سال بعد در جنگ رودررو با دشمن به مقام رفیع شهادت نائل آمـد. تقبله الله!

 

همچنین ملا روزی خان عاکف(رحمه الله) در ماه دلو سال ۱۳۸۱هـ ش فعالیت‌های علنی جهاد در ولایت زابل را آغاز کرد. ابتـدا تعدادی از مردم ولسوالی نوبهار را جمع نمود و نظر آنان را در مورد جهاد جویا شد؛ ولی چونکه شرایط بسیار سخت بود و جنگ روانی دشمن روحیه مردم را از بین برده بود، اکثر آنان به او توصیه می‌کردند که برای حالا از این کار منصرف شود. مگر او از برکت ایمان به الله جل‌جلاله و عزم راسخ، به تنهایی جهاد را آغاز کرد، دوستانش پیوسته در حال افزایش بودند و در مدت کوتاهی سرزمین زابل زیر پای آمریکایی‌ها و غلامان‌شان تبدیل به آتش کرد. عملیات جهادی شهید ملا روزی خان عاکف(رحمـه اللـه) از جمله کارهایی بود که طلسم شکست ناپذیری اشغالگران را شکست و با این کار مردم بیدار شدند و قیام جهادی هم گسترش و قدرت بیشتری یافت.

 

دوران عملیات چریکی و فعالیت مخفیانه

دوره- پنج ساله از ۱۳۸۰ هـ ش تا ١٣٨۵هـ ش مرحلۂ دعوت و فعالیت‌های مخفیانه- جـهـادی بـود. مجاهدین بیشتر فعالیت‌هـای خـود را شبانه به صورت انفرادی و یا گروه‌های کوچک انجام می دادند. نشر شـب نـامـه‌هـا بیدارساختن مردم در مقابل اشغالگری آمریکا و یادآوری وظیفه جهادی، تهدید و هشدار به حامیان آمریکائیان، همچنین حمله‌های هدفمند بر آمریکایی‌ها و دست‌نشاندگانشان، از فعالیت‌های جهادی مهم این مرحله بود.

در این زمان رهبر امارت اسلامی امیرالمؤمنین ملامحمـد عمـر مجاهـد از طریق یک پیام صوتی تشکیلات جدید جهادی امارت اسلامی را اعلام کرد و به این ترتیب «شورای رهبری» و «کمیسیون نظامی امارت اسلامی» تشکیل شد. شورای رهبری مرجع تصمیمات مهم امارت اسلامی بود و «کمیسیون نظامی» رهبری مستقیم عملیات جهادی را بر عهده گرفت. مسؤلین نظامی برای هر ولایت را تعیین کرد و همچنین با تشکیل کمیسیون‌های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، فعالیت در سایر حوزه‌ها نیز آغاز شد.

کمیسیون نظامی که مستقیماً رهبری جهاد را بر عهده داشت، رهبری آن ابتـدا بـه عـهـده شهید قاری فیض محمد سجاد (رحمه الله)؛ سپس ملا عبدالقیوم ذاکر، ملا محمد ابراهیم صدر و در نهایت مولوی محمد یعقوب مجاهد بود که بـه حیـث مسئول عمومی این کمیسیون وظیفه خود انجام می کرد.

حملات جهادی چند سال اول شامل عملیات چریکی، انفجارهای کنترل از راه دور، پرتاب موشک و حملات هدفمنـد بـود. در کنار آن عملیات‌هـای استشهادی یا فدایی نیز آغاز شد که به عساکر متجاوز داخـل شـهرها تلفات سنگینی وارد می گردید. اینکه مجاهدین امکانات کافی برای معالجه مجروحین را نداشتند، به همین دلیل است که تا حد زیادی از عملیات تعرضی خودداری می کردند.