قربانی پیامبر بت شکن ابراهیم علیه السلام برای ما چه پیامی میدهد!

خواننده گان محترم ! تاجایکه برای شما معلوم است حضرت ابراهیم علیه السلام یکی ازبرگزیده ترین پیامبر خداوند متعال، معروف به پیامبربت شکن بود؛ درزنده گانی موصوف بسی واقعه های ایمان افروز ودلخراش رخداده است، بویژه تعمیرخانه ای کعبه، وادای قربانی ازالگوهای خاصی وی بشمار میرود، اگربچشم حقیقت نگاهی درتاریخچه ای انبیا کرام بپردازیم سپس […]

خواننده گان محترم ! تاجایکه برای شما معلوم است حضرت ابراهیم علیه السلام یکی ازبرگزیده ترین پیامبر خداوند متعال، معروف به پیامبربت شکن بود؛ درزنده گانی موصوف بسی واقعه های ایمان افروز ودلخراش رخداده است، بویژه تعمیرخانه ای کعبه، وادای قربانی ازالگوهای خاصی وی بشمار میرود، اگربچشم حقیقت نگاهی درتاریخچه ای انبیا کرام بپردازیم سپس درک خواهیم کرد که تمام انبیا کرام بتعداد یک لاکه وبیست وچهارهزار کم وبیش ، همگان زندگی جاوید خویش را درزیرتکالیف امتحان وازمایش خداوندی سپری نموده اند.
بلی ! حقیقت است که به همین اساس، حضرت ایوب علیه السلام یک بخش زندگی اش را درعلالت ومریضی خطرناک گذارانید، تمامی قسمت های بدنش دچارنوعی زخم اندوهناک شد، این بیماری هفت سال طول کشید وکسی جزهمسرش رحمه به اونزدیک نمی شد، حضرت ایوب علیه السلام باآن همه سختی ومشکلات وبیماری که داشت بیش ازپیش خدارا شکر می کرد وصبرمی نمود.
حضرت یونس علیہ السلام چهل روز درشکم نهنگ بسربرد.
حضرت یعقوب علیہ السلام ازبحث دچارمشکلات ومصایب زیادی، بینائی چشم مبارکش را ازدست داد.
حضرت یوسف علیہ السلام به بازار مصر فروحته شد.
حضرت موسی علیہ السلام ازدست اطرافیان فرعون به چه اندازه آزارواذیت شد.
به همین شکل، حضرت نوح علیہ السلام وحضرت صالح علیہ السلام ازآزاروتکالیف قوم خویش خسته شد.
وهم چنین، مشرکین مکه برای پیامبرعزیزما هیچ نوع آزارواذیت شان را دریغ نورزیدند، مدت سه سال با خواندان قریبی خویش بنی هاشم درشعب ابی طالب انتقال داده تحریم اقتصاد کرد، پیامبراسلام روزی جهت ادای نمازدرقرب حریم کعبه به سجده می افتد، پس ازطرف سران کفارقریش فردی بنام عقبه بن ابی معیط بدبخت ترین شان برسر مبارک صلی الله علیه وسلم نجاست شکمبه ای شتر را پرتاب کرد، زمانی جهت ابلاغ دین مقدس اسلام واردطایف شد، پس ازطرف دشمنان دین مقدس اسلام به حیث سنگباران شد که حتی کفشان مبارکش پرازخون گردید؛ اماهیچ پیامبری ازآدم علیه السلام الی نبی آخرزمان، دربرابر این تکالیف وآذارواذیت دشمنان ودربرابر مشکلات وازمایشات خداوندی بسبب حصول رضایت پروردگارشان، این شخصیت های بزرگان خداوند بود که اف نکشید! باوجودیکه به همین قسم مشکلات وامتحانات باربارمواجه می شدند.
خواننده گان محترم، به مطلب اصلی برمیگردیم !
شماببنید، آیا در دنیا چنین پدری یافت میشودکه چشمان توته ای جگرگوشه اش را ببندد ودستان وپاهایش را ریسمان کند سپس درزمین خوابنده حلقوم سفیدش را زیرتیغ نمایدوگردنش را ازتن جداسازد؟ نه خیر، خیلی مشکل انسان فقط چنین صورتی را اگر درذهنش بیارد به لرزه می افتد؛ لیکن خلیل خدا ابراهیم علیه السلام جهت برآورده نمودن حکم پروردگارش برای اجرای چنین حالتی آمده شد؛ قصه مختصرا به این شکل که، حضرت ابراهیم علیه السلام، سه بار خواب دید که ازطرف خداوندمتعال وحی براین میشود که ای ابراهیم پسرت را در راه رضایت خداوند سرببر… !
سپس پیامبربت شکن ابراهیم علیه السلام چه واکنشی نشان داد؟ آیا جهت تعمیل حکم خداوندی کارد را به گلوی جگرگوشه اش میگذارد یا ازین مصیبت خیلی تلخ باعذروزاری خویش را کنار میگیرد؟
بلی، موصوف درجای اینکه خویش را معذوربدارد، بلکه دربرابرفرمان الهی لبیک گفت !
پس پدرمهربان ابراهیم بت شکن درکنار پسرش می نشیند درآن حالیکه ازچشمان مبارکش اشک های شش قطار می ریزد، دست وشفقت ومهرپدری را برسرلخت جگرش کشیده چنین می گوید: ” یبنی انی اری فی المنام انی اذبحک فانظرماذاتری…” الصافات ۱۰۲.
“پسرکم، نورچشمم! همانا من درخواب می بینم که تورا ذبح می کنم ، پس تامل کن وبنگر نظرتو چیست؟…”
بلی عزیزانم ! این سخنی است جان انسان را به لرزه آورده وهوش وهواس را ازسربیرون کشیده مات ومبهوت میسازد.
ولی این همانا پسری است درصفت شفافیت وملکوتی آن، فرشته گان آسمان چنین گفته است: “فبشرنهم بغلم حلیم”
“پس ما او (ابراهیم) را به پسربردبارمژده دادیم”
این همانا پسری است ازنسل پاکش خاتم النبین حبیب رب العلمین بیرون آمده است، بلی همین اسماعیل است بدون درنگ به حکم الهی یک دم سرنهاده به چشمان اشک ریز پدر مهربانش نگاه نموده چنین جوابی میدهد:”یأبت افعل ماتومرستجدنى ان شاء الله من الصابرین”الصافات ۱۰۲.
“…ای پدربزرگ وارم ! آنچه برآن مامورشده ای انجام ده اگرخدابخواهدمراازشکیبایان خواهی یافت”.
پس ازآنکه پدروپسرجهت انجام حکم الهی به توافق رسید، آنگه اسماعیل گفت: پدرجان چشمانم را ببند، دست وپایم را ریسمان کن تانباشد ازترس وهراس بلرزه بیایم، پدرجان لباس هایت را جمع کن تانشاید قطره ای ازخون من برلباس هایت بپرد ومادرم بادیدن آن اشک ریخته جگرخون شود، سبحان الله عجیب پسری!! پدر جان کاردت را برگلویم خیلی باقوت وتیز بکش تاقربانی شدن برای پروردگارم لذت بخش ترشود.
پدرجان، مادرم را سلامم کن، اگرلطف کنی پیرهنم را به یادوبودمن به مادرم برسانی تاشاید قلب نازکش کمی تسلی یابد، الله اکبر چه امتحانی !!
سپس اشک های مهر پدری ابراهیم علیه السلام موج وسرازیرشده، چشمان اسماعیل علیہ السلام لخت جگرش را بست، ودستان وپاهایش را ریسمان کرد، بعدا درزمین خوابنده کارد خیلی بزرگ وتیز را یک بارنه بل سه بار درحلقوم گردن مبارکش گذاشت، فضادیگرگون بود، ملائک به سجده بود، آن لحظات بود که خون پاک اسماعیل برزمین فواره کند، وجان را به جان آفرین اش تسلیم دهد، اماکارد، گلوی اسماعیل را نمی برد، سبحان الله!
بلی عزیزانم ! این واقعه ای دلخراش چه گونه یک ازمایش بزرگ است که سیدناابراهیم علیه السلام جهت تعمیل حکم الهی تابه این حد رسید، پس ابراهیم علیه السلام بازوروقوتش کارد را به زمین زد سنگ هایکه در روی زمین بود تکه تکه گردید، آنگه کارد بزبان حالی اش گفت: ای ابراهیم حکم تواین است که من شه رگهای گلوی اسماعیل را بریده سرش را ازتن جداسازم، اما پروردگارم تکرارا ده بار حکم میدهد که گلوی اسماعیل را نبر، لهذا توازیک حکم الهی نمی توانی نافرمان شوی پس من چگونه ده بارحکم پروردگارم را تکذیب کنم، درهمین اثنا بود که جبریل امین ازطرف خداوند قدوس باآوازبلند فرودآورده برای ابراهیم گفت: ای ابراهیم بس کن، بیشک تو دستورپروردگارت را بصورت خیلی خوب انجام دادی، این یک امتحان پروردگارت بود، ونیزاضافه نمود ای ابراهیم پروردگارت درجای قربانی اسماعیل بره ای قوچی را فرستاد که وی را قربانی کنی؛ کلام الهی است “وفدیناهم بذبح عظیم”.
اینجااست، خداوند متعال این عمل کردپسندیده ای خلیل اش را برای امتیان یک سنت وجیبه قرارداد که امروزسالانه مامی بینیم ومیشنویم که تمامی مسلمنان جهان بتعداد بیحساب این سنت ابراهیمی را به اهتمام خاص وجوش وخروش درهرکنج وکناردنیا درروزفرارسیدن عیدسعیداضحی بجا می آرند.
خوانندگان محترم! این قربانی ابراهیم علیه السلام برای ما چه پیامی میدهد، وچه درسی می آموزد. اول اینکه خداوندیکتا عاده هرمسلمان را درزیرآزمایش برده تکالیف و مصایب را درپیش می نماید، بویژه آن شخصیت های که به خداوند قریب ترهستند آن هارا زیادترآزمایش می نماید که تاببیند به کدام درجه محبت دارد، لذا برای ما لازم است دربرابرمصایب وآزمایش خداوندی همانندپیامبران گذشته صبروشکیبا داشته باشیم.
دوم: کامل مومن آنکه هرچیزخودرا برای پیش کردن در راه الله درهر حالت چه درحالت فقروتنگی وچه درحالت فراخی وخوشی آمده باشد.
سوم: جهت حصول رضایت پروردگار عالم ودربرابرتعمیل حکم خداوندی هیچ گونه کوتاهی نکنیم حتی اگردرزندگی خویش عزیزترین چیزما وجان شیرین ما برای قربانی درراه الله ضرورت یافت همانند اسماعیل علیه السلام درپیش کنیم، چون موصوف جان عزیزخودرا برای قربانی، جهت کسب رضایت پروردگارش عرضه نموده برای امتیان اسلام، پیغام دادکه همه اعضای بدن ما برای خداونداست، مبادا، دروقت ضرورت گردن نه پیچیم ! پس به همین اساس مافوق الذکر، اگر مایک باری درجامعه ای اسلامی حاضره نگاه بپردازیم، آیا ما چنین پدری ومادری همچوابراهیم وهاجر درمی یابیم که لخت جگرش را برای قربانی نمودن آمده باشند!؟ وچنین پسری را همچواسماعیل درمی یابیم که جان شیرینش را برای قربانی عرضه کند!؟ نه خیر، خیلی مشکل ! لهذا این فداکاری های بزرگان مذکور باردوم تاکیدانه درس میدهد که ماهمه اشیایی خویش را در راه خدا وقف بداریم ازاشیایی خوردونوش گرفته الی اهل اولاد وجان شیرین خویش، برای مصرف نمودن در راه خدا آمده باشیم، وبکوشیم ازنعمت قربانی ما ازشریک دیواران ما وازخویش اقربای ما وکسانانیکه غریب ومسکین هستند، یتیم ومفلوک الحال هستند، وانانیکه سالهاسال ازقربانی نمودن عاجزهستند، بلاترازین دربین اینها کسانی هم هستند که ماه ها درماه شمه ای گوشت را نمی بویند محروم نمانند، ونیز برای این افرادعاجزین ومستحقین ازاهدا نمودن چرم وپوست قربانی خویش وازاعطا نمودن کم وبیش رقوم نقدی، حتی الوسع دریغ نورزیم، ودیگران را هم به این مصالح خیریه دعوت وتشویق دهیم؛ تاکه این برادران ماهم درآغوش اهل وعیال وباهمه اعضای فامیل خویش قرارگرفته، این ایام خجسته و خوشی را باهم سپری نمایند.
جزاکم الله احسن الجزا !!!!.
✍بقلم: عمیرسرپلوال.