پرسش ها و پاسخ های شرعی / بخش هفتم

تحقیق، اصدار و فتوی : مفتی ابو یاسر // ترجمه : مفتی حبیبی اگر یک شهید در زمین کسی دفن شود ! الاستفتاء : محترم مفتی صاحب ! یک مجاهد شهید شد، اما چون طیاره ها در هوا می چرخیدند و در منطقه چاپه نیز انداخته شده بود، مجاهدین آن شهید را در روز دوم […]

تحقیق، اصدار و فتوی : مفتی ابو یاسر // ترجمه : مفتی حبیبی

اگر یک شهید در زمین کسی دفن شود !

الاستفتاء : محترم مفتی صاحب ! یک مجاهد شهید شد، اما چون طیاره ها در هوا می چرخیدند و در منطقه چاپه نیز انداخته شده بود، مجاهدین آن شهید را در روز دوم در زمین کسی دور از قبرستان دفن کردند و از صاحب زمین اجازه هم نگرفتند، هرگاه صاحب زمین خبر شد ناراض شد، پس اکنون چه باید کرد ؟ (المستفتی حامد، غزنی)

الجواب : حامدا و مصلیا و بعد : اولا باید مجاهدین آن مردم را راضی کنند، و اگر راضی نمی شدند پس قبر را باز کنند و شهید خود را بیرون کشیده، در قبرستان عمومی دفن کنند.

فی الدرالمختار وردالمحتار ۶\۳۸۲ ش مطلب فی دفن المیت  (ولا یخرج منه) بعد إهاله التراب (إلا) لحق آدمی ک ( أن تکون الأرض مغصوبه أو أخذت بشفعه ) ویخیر المالک بین إخراجه ومساواته بالأرض کما جاز زرعه والبناء علیه إذا بلی وصار ترابا زیلعی .

والله تعالی اعلم

آیا در خانه با جماعت نماز خوانده می توانم ؟

الاستفتاء : محترم مفتی صاحب ! من یک مجاهد هستم، هرگاه مخفیانه به خود بیایم، چون در قریه ما جواسیس هستند نمی توانم به مسجد قریه بروم، پس من خانم خود را پشت سر  ایستاده نموده نماز را با جماعت می خوانم، پرسش اینست که آیا این عمل ما مشکل شرعی دارد یا خیر ؟ آیا برای ما اجر جماعت داده می شود یا خیر ؟ (المستفتی احمد)

الجواب : حامدا ومصلیا وبعد : بلی، جماعت شما صحیح است و به سبب عذر، اجر جماعت نیز نصیب شما می شود. ان شاء الله تعالی.

قال ابن قدامه: وتنعقد الجماعه باثنین فصاعدًا، لا نعلم فیه خلافًا… وأمَّ النبی – صلى الله علیه وسلم – حذیفه مره، وابن مسعود مره، وابن عباس مره. ولو أمَّ الرجلُ عبدَه أو زوجته، أدرک فضیله الجماعه”. اهـ. قال الإمام النووی: “إذا صلى الرجل فی بیته برفیقه أو زوجته أو ولده، حاز فضیله الجماعه، لکنها فی المسجد أفضل، وحیث کان الجمع من المساجد أکثرَ، فهو أفضلُ”. اهـ من “روضه الطالبین وعمده المفتین”. وقال فی “المجموع”: “قال أصحابنا: إذا أمَّ الرجل بامرأته، أو محرمٍ له، وخلا بها، جاز بلا کراهه؛ لأنه یباح له الخلوه بها فی غیر الصلاه، وإن أمَّ أجنبیه، وخلا بها، حَرُم ذلک علیه وعلیها؛ للأحادیث الصحیحه”. انتهى. وتقف المرأه خلف زوجها وحدها متأخره، ولو لم یکن معها امرأه أخرى؛ لحدیث أنس السابق، ولا خلاف فیه، کما قال القرطبی فی المفهم.

اگر کسی در راه ماین گور کند !

الاستفتاء : محترم مفتی صاحب ! هرگاه مجاهدین در برابر دشمنان حربی به جز گور کردن ماین دیگر هیچ راهی نداشته باشند، پس اگر یک مجاهد ماینی را در راه گور کرده باشد و کسی بر آن برآید و یا مجاهد دیگری بر آن برآید و شهید شود، آیا بر مجاهدی که ماین را گور کرده است دیت و یا کفاره است و یا خیر ؟ (المستفتی حاجی عثمان)

الجواب : حامدا ومصلیا  و بعد ؛ در صورت مذکوره، اگر مجاهدین این ماین ها را در راه های عمومی گور کرده باشند و مردم را خبر نکرده باشند، پس اگر کدام مجاهد و یا فرد ملکی بر آن برآید و شهید شود، بر آن مجاهدین دیت است و کفاره نیست.

لان الکفاره حکم المباشره لاالتسبب الخ هدایه ۴\۶۰۸ وفی الفقه علی المذاهب الاربعه  ۵\۳۹۶الحنفیه قالوا ان الکفاره لاتوجب علی القاتل بالسبب مطلقا وان کانوا قداجمعوا علی وجوب الدیه فی القتل بالسبب وذلک لعدم الحاق السبب بالمباشر لانه اخف حالا منه حیث انه لم یباشرالقتل .

ومثله فی الدرالمختاروردالمحتار۱۰\۲۶۸  وفی التبیین للزیلعی ۶\۱۰۲والقتل بسبب کحافر البئر وواضع الحجر فی غیرملکه الدیه علی العاقله لالکفاره .

و اگر مجاهدین مردم را خبر کرده باشند که بر این راه نروید، این جا ماین ها نصب شده است، اما باز هم مردم بروند و شکار ماین شوند، پس بر مجاهدین نه دیت است و نه کفاره.

واذاوقع فیهاانسان  متعمدا لسقوط فیها فلاضمان علی الحافرلانه اوقع نفسه فیها، ولواوقعه غیره فیها لم یکن علی الحافر شئ  وهذالان وضعه القدم علی ذلک الموضع مع علمه  تعدی منه ومباشره فعل  القاء النفس فی المهلکه الخ  مبسوط لشمس الائمه السرخسی رحمه الله تعالی ۱۴\جزء ۲۷ ص\۱۶  والله تعالی اعلم .

قبول کردن هدایا و تحائف اشغالگران و غلامان شان

الاستفتاء : کافران حربی و غلامان شان با همه ظلم و ستم که بر کودکان و موسفیدان، خوردان و بزرگان روا می دارند، گاه گاه به یک قریه می روند و به مردم یا اطفال آن قریه هدایا و تحائف می دهند، تا از آن ها نفرت نکنند، پس آیا مجاهدین می توانند مردم را از اخذ آن هدایا و تحائف منع نمایند و یا برای مردم بگویند که اطفال خود را از قبول کردن هر گونه هدایا از دست کافران منع کنند ؟ (المستفتی حامد)

الجواب : حامدا و مصلیا و بعد : هرگاه و هر جایی که کافران با اینگونه هدایا و تحائف خود اغراض فاسد و شوم داشته باشند، مجاهدین می توانند مسلمانان و اطفال شان را از گرفتن آن باز دارند.

خداوند متعال در قرآن عظیم الشان می فرماید : إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا یُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِیَصُدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ فَسَیُنْفِقُونَهَا ثُمَّ تَکُونُ عَلَیْهِمْ حَسْرَهً ثُمَّ یُغْلَبُونَ   – الانفال : ۳۶

کافران حربی می خواهند با اینگونه هدایا قلب های مسلمانان را به سوی خود مایل سازند، از جهاد دست بردار سازند و بالاخره در سیطره خود بیاورند و سپس به یهودیت و مسیحیت دعوت کنند.

وَلَا تَرْکَنُوا إِلَى الَّذِینَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّکُمُ النَّارُ وَمَا لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِیَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ – هود : ۱۱۳

و از سوی دیگر خداوند متعال به صراحت امر می کند که با یهود و نصاری محبت و مودت نکنید : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِینَ اتَّخَذُوا دِینَکُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَالْکُفَّارَ أَوْلِیَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ – المائده : ۵۷

و در سوره مجادله آمده است : لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولَئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَیُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ – آیه : ۲۲

در معارف القرآن (اردو) ۲\۵۱ – ۵۳  آمده است : از تفصیل قبلی دانسته شد که محبت و یا تعلق قلبی با کافران در هر وقت و هر حالت حرام و ناروا است.

همچنان در جلد ۶ ص ۵۸۱ تفسیر مذکور آمده است : بَلْ أَنتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ – النمل : ۳۶ – یعنی هرگاه سلیمان علیه السلام هدایای ملکه بلقیس را رد نمود پس……..، تحقیق مسئله اینست که اگر در پذیرفتن هدایای کافران در مصلحت مسلمانان خلل می آمد، و یا در رای مسلمانان در برابر کافران ضعف می آمد، پس قبول کردن این هدایا جائز نیست. (به حواله روح المعانی).

و در حدیث شریف آمده است : عن عیاض رضی الله تعالی عنه انه اهدی للنبی صلی الله علیه وسلم هدیه له ناقه فقال النبی صلی الله علیه وسلم ااسلمت فقال : لا ، قال : فانی نهیت عن زبد المشرکین . بخاری باب ماجاء فی قبول هدایاالمشرکین .

وفی فتح الباری ۵\۱۳۲وجمع غیره بان الامتناع [ای امتناع قبول هدایاالکفره ] فی حق من یرید بهدیته التودد والموالات الخ .

وفی المحیط ۸\۷۱ ومتی الحاله هذه لایجوز قبول الهدیه لان سبیل المسلم ان یکون غلیظا شدید ا علی الکفره  الخ.

در فتاوی حقانیه ۳۴۱/۵ آمده است : گرفتن اشیای کافران به این شرط جائز است که اسلام و ارزش های اسلامی متضرر نگردد. والله اعلم.

الحاصل : چنانکه کافران حربی می خواهند با اینگونه هدایا به اهداف شوم خود برسند، مثلا می خواهند :

  • ۱ : قلب های مسلمانان را به سوی خود مائل سازند.
  • ۲ : آن نفرتی را از قلب مسلمانان دور کنند که مسلمانان به سبب تعمیل حکم قرآن در قلب دارند.
  • ۳ : مسلمانان را از جهاد دست بردار بسازند.
  • ۴ : در بین مسلمانان اختلافات گوناگون ایجاد کنند.
  • ۵ : نخست مردم را به سوی خود و سپس به سوی مسیحیت و یهودیت دعوت کنند.
  • ۶ : در بین مردم جا پیدا کنند و مردم را از خود کنند.
  • و………………

بناءً مجاهدین و یا بزرگان شان مسلمانان را از گرفتن این هدایا منع می توانند. البته ؛ اگر این هدایا را قبلا به بعضی از مسلمانان داده بودند، پس از نزد آن ها پس گرفته و سوزانده نمی شود.  زیرا این اشیا حالا ملکیت مسلمانان گردیده است. البته ؛ مجاهدین از دوباره گرفتن آن منع کنند و اگر مسلمانان باز هم از این عمل دست نگیرند پس سزای مناسب بدهند.

اگر عسکری از صف دشمن برآید و توبه کند !

الاستفتاء : اگر یکتن عسکر از صف دشمن برآید و توبه کند، در خانه بنشیند و یا به وطن دیگری هجرت کند و به کسی ضرر نرساند، آیا اگر او را مجاهدین گرفتار کنند جزا داده می توانند و یا خیر ؟

الجواب : حامدا و مصلیا و بعد : اگر این شخص واقعا از عمل شوم خود تائب شده باشد و سپس هجرت هم کرده باشد، مجاهدین او را هیچگونه ضرر نرسانند.

قال الله تعالی : لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا – الزمر ۵۳ . و قال الله تعالی : فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ – التوبه : ۱۱

وقال رسول الله صلی الله علیه وسلم : التائب من الذنب کمن لا ذنب له. «باب الاستغفار».

با سپاس از شماره ۳۸ مجله حقیقت