پرسش ها و پاسخ های شرعی / بخش هشتم

تحقیق، اصدار و فتوی : مفتی ابو یاسر // ترجمه : مفتی حبیبی برگشتن از دیار هجرت به وطن خود، چه حکم دارد ؟ الاستفتاء : محترم مفتی صاحب ! بسیاری مهاجرانی که در زمان جهاد بر ضد شوروی هجرت کرده بودند، حالا به کشور خود بر می گردند، در حالی که کشور ما باز […]

تحقیق، اصدار و فتوی : مفتی ابو یاسر // ترجمه : مفتی حبیبی

برگشتن از دیار هجرت به وطن خود، چه حکم دارد ؟

الاستفتاء : محترم مفتی صاحب ! بسیاری مهاجرانی که در زمان جهاد بر ضد شوروی هجرت کرده بودند، حالا به کشور خود بر می گردند، در حالی که کشور ما باز هم اشغال شده است. آیا ثواب هجرت ایشان از بین می رود یا خیر ؟ (المستفتی عبدالله، قندوز)

الجواب : حامدا و مصلیا و بعد : برگشتن از دیار هجرت به وطن خود مکروه است، و اگر کسی برود ثواب هجرت او پایان می یابد، به خصوص آنگاهی که اشغالگران در کشور حضور داشته باشند. زیرا هجرت از کافران اشغالگر واجب است و ایشان پس بر می گردند.

قال الله تعالی : وَمَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ ۗ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا – النساء : ۱۰۰

و قال الله تعالی : وَالَّذِینَ هَاجَرُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَیَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ – لَیُدْخِلَنَّهُمْ مُدْخَلًا یَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِیمٌ حَلِیمٌ – الحج : ۵۸/۵۹

و قال الله تعالی : الَّذِینَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَهً عِندَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَائِزُونَ – التوبه : ۲۰

یکره الخروج من وطن الهجرّه إلی الوطن الأصلی وترک الإقاّمه  بدار الهجرّه کما فی حدیث سعد بن مالک قال جاء نی النبی ﷺ یعودنی وکان یکره  أن یموت  بالأرض التی هاجر منها ۔ الحدیث

وروی عن سعد بن أبی وقاص رضی اﷲ عنه قال سمعت النبی ﷺ یکره  للرجل أن یموت بالأرض التی یهاجر منها ۔ السنن الکبری ۹\۱۹

ورفع الحجاب ص ۱۷۱ ۔ وقال ابن شهاب کان عمر ابن الخطاب رضی اﷲ عنه  یقول یا معشر  المهاجرین لا تتخذوا الأموال بمکّه و أعدو ها بدار الهجرّه کم فإن قلب الرجل عند ماله ۔ رفع الحجاب ۱۷۱۔

و فی موسوعه العباداه ۳\۲۴۷ قال النّوویّ نقلاً عن القاضی : اتّفق العلماء على أنّه لیس للمرأه أن تخرج فی غیر الحجّ والعمره إلاّ مع ذی محرم إلاّ الهجره من دار الحرب ، فاتّفقوا على أنّ علیها أن تهاجر منها إلى دار الإسلام وإن لم یکن معها محرم.

آیا مجاهدین در اثنای ضرورت بدون اجازه برای تلاشی داخل یک خانه شده می توانند ؟

الاستفتاء : محترم مفتی صاحب ! به امید صحتمندی و سلامتی شما. ما گاهی به تعقیب دشمن و یا بر اساس ضرورت دیگری، بدون اجازه به خانه کسی داخل می شویم، حکم این کار در شریعت محمدی چه است ؟ (المستفتی : عبدالنافع هلمند)

الجواب : حامدا و مصلیا و بعد : مجاهدین می توانند در اثنای ضرورت بدون اجازه به خانه کسی داخل شوند.

لما فی درالمختار : لا یجوز دخول بیت انسان الاباذنه الا فی الغزو. و فی الشامی (قوله : الافی الغزو) ای اذا کان ذالک البیت مشرفا علی العدو فللغزاه دخوله لیقاتلواالعدو منه او نحو ذالک – ردالمحتار- ۵/۱۴۰

مجاهد اگر ثروت مند باشد، آیا زکات یا صدقه الفطر گرفته می تواند ؟

الاستفتاء : اگر مجاهد غنی باشد، آیا می توان به او زکات یا صدقه الفطر داد ؟ بعضی ها می گویند که مجاهد اگر ثروتمند هم باشد، گرفتن زکات برای او جائز است.

الجواب : حامدا و مصلیا و بعد : درین مورد، در کتب فقهی ما آمده است که قید فقر در زکات، برای مجاهد هم شرط است. یعنی ضروری است مجاهدی که برایش زکات یا صدقه الفطر داده می شود، صاحب نصاب نباشد، فقیر یا مسکین باشد.

اما عالم بزرگ زاهد الکوثری – رحمه الله – درین مورد تحقیق خوبی کرده و ثابت کرده است که قید فقر در نزد احناف هم استحبابی است، مثلا امام محمد بن حسن – رحمه الله – در مؤطا درین مورد تصریح کرده است. پس هرگاه برای مجاهد در صورت غنا، دادن زکات صحیح است، دادنِ صدقه الفطر هم صحیح است. البته ؛ مستحب است که این پول به مجاهد فقیر داده شود.

فیقول محقق الحنفیه الشیخ الکوثری رحمه الله فی مقالاته ص\ ۱۴۸ان الذی تراه  فی کتب الحنفیه  من اشتراط  الفقر فی  الغازی  فهوقید استحبابی  کماصرح  به محمد بن الحسن  فی الموطاء  ص\ ۹۷… بعد ان ساق  حدیث عطاء  بن یسار   قال محمد  وبهذا ناخذ والغازی فی سبیل الله  اذاکان له  عنها غنی یقدر بغناه علی الغزو  ولم یستحب له ان یاخذ منها شیا وهو قول ابی حنیفه  رح  .

وقال البدر العینی فی العمده ۱\۳۹۲  قال ابن المنذر فی الاشراف قول ابی حنیفه و ابی یوسف و محمد فی سبیل الله  هو الغازی غیر الغنی  و عزو ابن المنذر الی ابی حنیفه و اصحابه اشتراط الفقر فی الغازی وْهمٌ بل مراده استحباب ذلک کما سبق  فیما نقلناه من موطاء الامام محمد رح .

والقریب منه قول الامام الوسی فی روح المعانی  ۴\۱۲۳ حیث قال وذکر بعضهم  ان التحقیق ماذکره الجصاص فی احکام القرآن  ان من کان غینا فی بلده بداره وخدمه وفرسه  وله فضل  دراهم حتی  لاتحل له الصدقه  فاذا عزم علی سفرجهاد احتاج بعده  وسلاح  لم یکن محتاجا له فی اقامته  فیجوز  ان یعطی من الصدقه  وان کان غنیا  فی مصره  وهذا معنی قوله علیه السلام  الصدقه تحل للغازی الغنی  فافهم ولاتغفل  .

و حققت هذه المسئله فی الاربعین فی فقه الجهاد و فضائله [و هو اثر آخر لهذا العبد الضعیف غیرمطبوع الی الآن] و ایضا ذکرها العلامه فضل محمد فی دعوه الجهاد من ص ۲۷۴- ۲۸۴

یک مادر نذر کرده که اگر پسرم رها شد، تمام عمر روزه می گیرم

الاستفتاء : مرا امریکایی ها بندی کردند، هرگاه مادرم خبر شد نذر نمود که اگر پروردگار پسرم را به زودی از قید رها ساخت، تمام عمر روزه می گیرم. حالا مادرم از یک ماه به اینسو روزه می گیرد، اما بسیار ضعیف و مریض است، آیا او می تواند بجای روزه، فدیه بدهد ؟ (المستفتی : حمیدالله نبیل، قندهار)

الجواب : حامدا و مصلیا و بعد : اولا باید معلوم شود که مراد مادرتان از «زود» چقدر مدت است. اگر پسرش پس ازان مدت، رها شده باشد پس نذر نیست، هرچه در صورت اول اگر آن خانم از گرفتن روزه عاجز باشد، پس در بدل هر روز کمتر از دو کیلو گندم و یا قیمت آن را فدیه می دهد، و اگر از فدیه دادن هم عاجز باشد، پس استغفار را به کثرت بگوید.

ما فی الهندیه ۱\۲۰۹ ولواخر القضاء حتی صار شیخا فانیا اوکان النذر بصیام الابد فعجز عن ذلک  أو باشتغاله بالمعیشه لکون صناعته شاقه فله ان یفطر و یطعم لکل یوم مسکینا علی ماتقدم و ان لم یقدر علی ذلک لعسرته یستغفرالله انه هو الغفور الرحیم .

و قال فی الدرالمختار فی آخرکتاب الصوم، نذرصوم رجب (الی قوله ) اوصوم الابد فضعف لاشتغاله بالمعیشه افطر وکفّر کمامر، و فی ردالمحتار ۳\۴۷۲ –  ۳\۴۸۹

قوله کفر، ای فدی، قوله کما مر، ای فی الشیخ الفانی من انه یطعم کالفطره.

وفی ایمان شرح التنویر، و لونذر صوم الابد فأکل لعذر فدی ، وفی الشامیه قوله اکل لعذر ، وکذا لدونه ، ح  قوله فدی ،ای لکل یوم نصف صاع من براوصاع من شعیر،وان لم یقدر استغفر الله تعالی کمامر ، ومثله فی قاضیخان ۱۰۴ ج۱\۲   ولونذر ان یصوم ابدا فضعف عن الصوم لاشتغاله بالمعیشه قال له ان یفطر ویطعم لکل یوم  نصف صاع من الحنطه لانه استیقن أنه لایقدر علی قضائه فان لم یقدر علی ذلک لعسرته یستغفرالله تعالی .و مثله فی احسن الفتاوی ۵/۴۷۷

والله تعالی اعلم

با سپاس از مجله حقیقت