مختصر سوانح شهید شیخ سمیع الله سلحشور – تقبله‌الله –

احمد جامی تولد و دوران طفولیت : در ماه جدی سال ۱۳۵۸ هــ.ش در قلعه یوسف خان ولسوالی پشتون زرغون در خانه غلام رسول طفلی به دنیا آمد که نام وی را غلام سخی گذاشتند، طفلی که ۳۴ سال بعد با نام شیخ سمیع الله سلحشور به درجه عالی شهادت نائل آمد؛ در این مقاله […]

احمد جامی

تولد و دوران طفولیت :

در ماه جدی سال ۱۳۵۸ هــ.ش در قلعه یوسف خان ولسوالی پشتون زرغون در خانه غلام رسول طفلی به دنیا آمد که نام وی را غلام سخی گذاشتند، طفلی که ۳۴ سال بعد با نام شیخ سمیع الله سلحشور به درجه عالی شهادت نائل آمد؛ در این مقاله بر آنیم تا گوشه‌هایی از زندگی این مجاهد نستوه و شهید بإذن الله شیخ سمیع الله سلحشور را به صورت مختصر بازگو نماییم.

 دوران تعلیم:

شیخ شهید پیش از آنکه رهسپار مکتب گردد از طرف خانواده به مسجد فرستاده شد تا دروس دینی را بیاموزد و در هشت سالگی وی را شامل مکتب نمودند و در لیسه مرکز پشتون زرغون ثبت نام گردید، او نیمی از روز را به مسجد برای فراگیری تعلیمات دینی رفته و نیم دیگر را به مدرسه برای تعلیم دروس دینی سپری می‌کرد.

غلام سخی بزرگترین فرزند خانواده در حالی که پدرش به شغل دهقانی مشغول بود و سخت کار میکرد تا فرزندانش در آسودگی خاطر و فراغ بال درس بخوانند توانست که ۱۲ سال دوران تعلیم را پشت سر گذاشته و شهادت نامه صنف ۱۲ را اخذ نماید؛ وی پس از فراغت از لیسه به صف امارت اسلامی پیوست.

دوران فعالیت‌ و تحرکات علمی:

شیخ شهید پس از آن به امارت اسلامی در ولایت هرات پیوست. او مدتی را در میدان هوایی هرات بود و برای اولین بار الفبای جهاد را فراگرفت و با مجاهدین عرب در همانجا آشنا شد که سرآغازی برای علاقهٔ خاص او به زبان عربی گردید. بعد از تجاوز امریکایی‌ها در اواخر سال ۲۰۰۱ میلادی و روی کار آمدن رژیم دست‌نشاندهٔ کرزی شیخ شهید تصمیم گرفت که آموخته های دوران تحصیل خود را به متعلمین وطن آموزش دهد بنابر این به صفت معلم در لیسه مرکز پشتون زرغون ایفای وظیفه نمود، اما شور و شوق و علاقه وی به تحصیل باعث شد که یک سال بعد در سال ۱۳۸۲ وارد پوهنتون شده و تحصیلات عالیه خود را آغاز نمود؛ وی در بخش زبان عربی ادبیات پوهنتون هرات مشغول به تحصیل گردید.

موصوف به علت سنگینی مخارج تحصیل و برای اینکه هزینه تحصیل خود را از دوش خانواده بردارد مجبور به اخذ تأجیل یکساله گردیده و برای کار راهی کشور ایران شد، و در همانجا نیز مبلغ زیادی را صرف خرید کتب و وقت فراغت خود را مصروف مطالعه کرد و کتب زیادی را خریداری نموده ولی هنگام رجوع به وطن، متاسفانه اجازه خروج کتاب‌ها را به وی داده نمی‌شود و تمامی کتابهایش را مصادره می‌نمایند.

شیخ شهید بعد از بازگشت به وطن تحصیلات خود را ادامه میدهد و در سال ۱۳۸۶از پوهنتون هرات فارغ التحصیل میگردد.

دوران فعالیت‌های جهادی:

شیخ شهید که از همان سال‌های تحصیل نیز با درک اهمیت و جایگاه جهاد در مقابل اشغالگران صلیبی و مزدوران داخلی آنها پیوسته با استفاده از رخصتیهای زمستانی به صفوف مجاهدین در هرات، کنر و غزنی می پیوست؛ اما پس از اتمام تحصیل بنا به درخواست شهید غلام یحیی اکبری (یکی از فرماندهان ارشد مجاهدین در حوزهٔ غرب کشور) رسما و با نام شیخ سمیع الله سلحشور که پس از آن به همین نام مشهور گردید به جبهات جهاد و صفوف مجاهدین ملحق گردید.

شیخ شهید در طول این مدت ضمن مشارکت قوی در عملیات های نظامی، با ایجاد بخش فرهنگی در جبهه، به نشر و پخش نشریه و ماهنامه «همسنگران» پرداخت که در حقیقت تمام زحمات این نشریه تنها به دوش شخص شهید سلحشور بود و با وجود تنهایی، نشریه ای بسیار پر بار و وزین را که در خور جایگاه جبهه و مجاهدین امارت اسلامی حوزه جنوب غرب بود تقدیم تشنگان علم و اهل دانش کرد و آن نشریه را با اشعار حماسی زیبای خود که زاده قریحه شعری و توانمندی ذاتی وی بود مزین می نمود.

تکلیف ‌کشی در راه جهاد و انواع قربانی‌ها:

شیخ شهید تا زمان حیات شهید غلام یحیی اکبری بر اثر شجاعت و عمکرد بی نظیر خود و بر اساس پایه تحصیلی خود مسئول امور فرهنگی جبهه و رابط آن با مجاهدین عرب و در نهایت به حیث معاون جبهه تعیین گردید وی در این مدت زمان فقط ۲ بار برای ملاقات خانواده و مادر مریض خود به پشتون زرغون رفت و این آخرین دیدار وی با مادرش بود که مدت کوتاهی پس از آخرین ملاقات دار فانی را وداع گفت و بعد از وفات مادر، شیخ دیگر هرگز به خانه پدری اش نرفت.

بعد از شهادت شهید غلام یحیی اکبری، شیخ تلاش زیادی را جهت بازسازی مجدد جبهه نموده و به حیث مسئول فرهنگی و مسئول کمسیون امارت اسلامی در ولسوالی گذره بار دیگر جبهات مجاهدین بر ضد کفار متجاوز و مزدوران افغانی را فعال کرد.

شیخ سلحشور و همرزمان وی با شکل دادن مجدد جبهات ولسوالی گذره – هرات تحت نام جبهه شهید اکبری فعالیت های چشمگیری ضد نیروهای متجاوز و رژیم مزدور انجام دادند که این فعالیت‌های درخشان وی باعث گردید نیروهای دشمن چندین عملیات گسترده نظامی علیه مجاهدین روی دست گیرند ولی خوشبختانه هر هجوم پی دیگری با شکست و ناکامی روبرو گردید و دشمن بیش از پیش به ناتوانی خویش پی برد.

با شدت‌ یافتن دامنه درگیریها و در یکی از عملیات ها شیخ شهید همراه با عده ای از همرزمان و همسنگران خویش در کمین نیروهای دشمن قرار گرفتند که در این حادثه شیخ از ناحیه پا زخمی، و مدتی را جهت تداوی و بهبودی به دور از سنگر سپری نمود.

اخلاق و معاشرت:

شهید سلحشور در باب اخلاق و جوانمردی با آنکه در عنفوان جوانی قرار داشت اما به عنوان یک نمونهٔ خوبی از مجاهدین در منطقه شناخته می‌شد. خلق و خوی نیک و دانش و تحصیلات بالای شیخ شهید باعث شد که اعتماد مردم منطقه به وی جلب شده و او را همچون رهبری دانشمند و قوماندانی توانمند شناخته و در حل و فصل قضایای مختلف به وی رجوع نمایند و شیخ شهید با حوصله مندی کامل به مشکلات مردم رسیدگی نموده و با درایتی بی نظیر به حل و فصل منازعات می پرداخت؛ تمام این موارد باعث محبوبیت روز افزون شیخ در بین مردم و رهبران امارت اسلامی گردید، بعدها به خاطر رونق جبهات جنگی در ولسوالی گذره و پشتون زرغون و حومه، شیخ شهید جبهه دگری تحت عنوان «جبهه خالد بن ولید» را سر و سامان داد او با رهبری و فرماندهی عالی یی که داشت و با استفاده از محبوبیت خود خیلی زود در بین جوانان و مردم منطقه به جایگاه خاص رسیده و حملات جهادی خود را علیه اشغالگران و مزدوران آنها شدت بیشتری بخشید.

شیخ شهید در اولین برخورد انسان را متاثر از اخلاق‌اش می نمود، خنده بر لب داشت و با صفا و مهر انسان را به آغوش می کشید، نهایت محبت کرده و بسیار با علاقه به سخنان اطرافیانش گوش فرا میداد، شوخ مزاج و طبع خوش بود، انسان در کنارش احساس خستگی نمیکرد، همسایگان در جوارش از بهترین همسایه برخوردار بود. به دوستان احترام خاص قائل شده و احترام همه مخصوصا بزرگان و علماء را بر خود واجب می ‌دانست.

در نشر مفاهیم دینی علاقهٔ زیاد داشت، شب و روزش را در تفکر و یاد خدا سپری می کرد از کسی زود رنجیده نمی شد، غمخور دوستانش بود، خود را در مشکلات دوستان شریک دانسته و به اندازه توان خود از هیچ همکاری با بذل و بخشش و سخاوت مردانه‌ وار خود دریغ نمی ورزید.

استعداد ویژه در شعر و ادب:

شهید سلحشور صاحب ذکاوت و فهم عجیبی بود، او در «نظم و نثر» قلمی روان داشت، مقاله‌ های وی در قالب «نثر» در نشریه و بعضی مجلات چاپ و در اختیار مشتاقان و اهل علم قرار گرفته است؛ ولی شیخ شهید آثار وی در قالب «نظم» بیشتر در چشم است، او واقعا قریحهٔ خاص و خدادای در فن شعر و ادب داشت، بعضی اشعارش چنان حماسی‌ اند که انسان وقتی می شنود گویا با یکی مثل علامه اقبال همراه می شود، اشعار شیخ بسیار موزون، سنجیده، پرمفهوم، پرمحتوای، پردرد و سرشار از نکات علمی و ادبی بود، بعضی شعرهایش چنان حماسی اند که انسان را انگیزهٔ ایمانی و جهاد داده و گویا با روح و روان آدم تماس مستقیم دارد.

شعرهای سلحشور شهید (که مجموعه هذا) برخی از آنهاست بهترین یادگاری است که از آن شهید برجای مانده است و تا زمانیکه این اشعار در یادها تازه است بدون تردید یاد و خاطرهٔ شیخ شهید نیز به مراتب بیشتر زنده و تازه خواهد بود.

شهادت و پایان کار:

شهید شیخ سمیع الله سلحشور – تقبله الله –  بالاخره پس از عمری تکاپو، جهاد، و ایستادگی در امتحانات سخت روزگار، در روز ۲۷ ماه مبارک رمضان ۱۳۹۲ هجری شمسی طی یک حادثه دستگیر و در روز ۲۹ ماه مبارک رمضان و در شب عید سعید فطر که مصادف با شب جمعه نیز بود به شهادت رسید. شیخ شهید با همت مردم «منطقه ‌نشین» در روز عید سعید فطر و ادای نماز جنازه بعد از نماز عید در قریه یادشده دفن گردید.

روحش شاد، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.