جهاد معاصر افغانستان از نگاه شریعت/ در جواب بی بی سی/ بخش اول

مفتی عبدالله رشاد افغانی // ترجمه : حبیب زاده در وبسایت بی بی سی فارسی کسی به نام حسن اخلاق مقاله ای نوشته است. او می گوید : با پایان اشغال، جهاد در افغانستان دیگر هیچ مبنای شرعی ندارد. او کوشیده است تعریف، تاریخ و اقسام جهاد را بیان کند و نیز گفته است که […]

مفتی عبدالله رشاد افغانی // ترجمه : حبیب زاده

در وبسایت بی بی سی فارسی کسی به نام حسن اخلاق مقاله ای نوشته است. او می گوید : با پایان اشغال، جهاد در افغانستان دیگر هیچ مبنای شرعی ندارد. او کوشیده است تعریف، تاریخ و اقسام جهاد را بیان کند و نیز گفته است که طالبان مسیر خود را تنها بر اساس مسلک حنفی تعیین می کنند.

درین مقاله، اداره اشرف غنی دولت خالص اسلامی خطاب شده و بنا بر جزئیات فقهی فتوی داده شده است که مبارزه مسلحانه در مقابل دولت اسلامی ناروا است، هر چند آن دولت فاسد هم باشد. او مستدلاتی از فقه حنفی را ذکر نموده و هدف اصلی اش اینست که اداره اشرف غنی دولت اسلامی است و مبارزه مسلحانه در برابر دولت اسلامی بغاوت است.

او می گوید : «کتاب جهاد با تخصیص بخشی به بحث باغیان تمام می‌شود؛ آنانی که بر حاکم مسلمان می‌ شورند. زیرا دفاع از حکومت، واجب و جز جهاد شمرده می‌شود».

ما سعی می کنیم این نوشته بی بی سی را در روشنی اصول فقهی بررسی کنیم و از کتاب های معتبر ثابت کنیم که اداره اشرف غنی، آیا در واقعیت دولت اسلامی است، و یا اداره تحمیل شده از سوی امریکایی ها ؟

نیز بر این هم تحقیق می کنیم که جهاد در دوران اشغال، که حیثیت شرعی داشت، چه مقاصد و اهدافی داشت ؟ و اگر اهداف و مقاصد جهاد به دست نیاید، پس مسئولیت امیر وقت چیست ؟

افغانستان پیش از تهاجم :

پیش از تهاجم امریکایی ها، نظام و امیر شرعی در افغانستان وجود داشت و با بیعت ۱۵ صد تن علما، امارت اسلامی اعلان شده بود. سپس کفار به سرکردگی امریکا و همکاری بعضی افغان های خودفروخته ما، بر افغانستان هجوم آوردند، امارت اسلامی از حاکمیت عقب زده شد، اما امیر شرعی مسلمانان در نتیجه تهاجم و اشغال، معزول شمرده نمی شود، بناءً افغان ها به امارت مرحوم امیرالمؤمنین ملا محمد عمر مجاهد به مبارزه مسلحانه علیه تهاجم کفری آغاز کردند.

خداوند متعال می فرماید : وَلَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا – النساء : ۱۴۱ – یعنی سلطه کفار بر مسلمانان هیچ اعتبار ندارد و احکام با تسلط آنان تغییر نمی خورد.

در فقه حنفی، یکی از اسباب عزل امام این هم بیان شده است که اگر امام طوری گرفتار شود که هیچ امید رهایی او نباشد، پس او معزول شمرده می شود. گویا اگر امیر اسیر شد و امید رهایی او برده می شد، پس معزول نیست.

علامه ابن عابدین رحمه الله با استناد از شرع المقاصد می نویسد : ینحل عقد الإمامه بما یزول به مقصود الإمامه کالرده والجنون المطبق، وصیرورته أسیرا لا یرجى. خلاصه، رد المحتار ۴/۲۶۴

پس بنا بر اصول شریعت، امیر شرعی پس از اشغال امریکایی ها نیز بجای خود باقی مانده و امارت اسلامی با تسلسل تا به امروز دوام دارد.

حقیقت ادعای بی بی سی  که دفاع از اداره اشرف غنی واجب است، چه است ؟

شریعت همکاری با دشمن متجاوز را به مناصره الکفار، موالات الکفار و مناصره الکفار علی المسلمین تعبیر می کند. بعضی علما این گونه همکاری را ارتداد گفته اند، مثلا : علامه ابن تیمیه، ابوالحسن التسولی، شیخ احمد شاکر – رحمهم الله – و دیگران.

اما بنا بر مذهب حنفی ایشان مرتد نیستند. علامه طحاوی رحمه الله با استدلال از واقعه حاطب بن ابی بلتعه، ایشان را مرتد نمی گوید.

خداوند متعال می فرماید : وَمَنْ یَفْعَلْهُ مِنْکُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِیلِ – الممتحنه : ۱.

ایشان را تنها گمراه گفته می شود. البته، این بزرگ ترین فسق است. علامه بیضاوی – رحمه الله – در تفسیر آیه ۵۱ سوره المایده می نویسد : ومن والاهم منکم فإنه من جملتهم، وهذا التشدید فی وجوب مجانبتهم. تفسیر البیضاوی ۲/۱۳۰

و علامه جصاص – رحمه الله می گوید : این آیت دلالت می کند که کافر دوست مسلمان شده نمی تواند، نه در تصرف و نه در کمک و همکاری، و نیز دلالت می کند که مقاطعه کفار و دشمنی با آنان واجب است. احکام القرآن للجصاص ۴/۹۹

و با آیت : وَمَنْ یَتَوَلَّهُمْ مِنْکُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ – المائده : ۵۱ ، حکم ایشان نیز در قتال مانند کافران است. از همینست که مجاهدین همکاران شوروی ها را که به خلقی ها یاد می شدند کشتند و در جهاد کنونی همکاران امریکایی ها نیز باید بر مبنای این آیت کشته شوند. زیرا ایشان با خدا، رسول او و مسلمانان خیانت می کنند، مدافعان کافران اشغالگر هستند و استراتژی های آن ها را عملی می کنند.

در وجود امیر شرعی مسلمانان، کافران و همکاران شان هیچگاه اختیار ندارند کسی دیگری را به حیث امیر بر مسلمانان مقرر کنند. ایشان جنایتکاران، قاتلان افغان ها، مدافعین اشغالگران و تطبیق کنندگان استراتژی های آن ها هستند و مظالم شان امروز در سطح جهان بررسی می شود، اما جرایم شان آنقدر به سطح بالا است که امریکایی ها نیز بر آن خجالت می کشند و از بررسی آن مخالفت می کنند.

اهداف جهاد :

افغان ها به منظور دو هدف، جهاد را بر ضد امریکایی ها آغاز کردند. پایان اشغال و نفاذ نظام شرعی.

مبارزه مسلحانه افغان ها در برابر اشغال بر بنیاد جهاد دفاعی و هر چه پس از اشغال، بر اساس وجوب تطبیق احکام اسلامی از سوی امیر شرعی مسلمانان استوار است.

مسئولیت امام شرعی :

مسئولیت های شرعی امام و فرد فرق دارد. فرد به اندازه فرد مسئول است و امام چون مسئول رعیت خود است، به اندازه جامعه مسئولیت دارد.

علامه ماوردی – رحمه الله – در احکام السلطانیه ص ۴۰ ده مسئولیت های امیر را تحت عنوان «مهام الخلیفه و مسئولیاته» بیان کرده است، که بزرگ ترین آن حفاظت اصول دین، نفاذ احکام شرعی و حفاظت حقوق العباد است.

فرمودۀ علامه ماوردی – رحمه الله – را علمای متاخرین به استناد از او در کتاب های مختلف ذکر کرده اند، کتاب او چون حیثیت اصل را دارد، بناءً ما از کتاب او استدلال کردیم.

اکنون نوشته بی بی سی نیز بر این دلالت می کند گویا جهاد در وجود اشغال، مبنای شرعی داشت. چنانچه می نویسد : «پس از امضای مواقفتنامه صلح با آمریکا و خروج سربازان خارجی، طالبان دیگر مبنا یا توجیه شرعی برای اعلام جهاد ندارد….».

یعنی ایشان بر این اعتراف دارند که مبارزه افغان ها در برابر اشغالگران جهاد بود. هرگاه مبارزه هجده ساله افغان ها در برابر اشغالگران، که به رهبری امیر شرعی جریان داشت جهاد بود، پس آیا آن امیر شرعی به مجرد پیمان پایان اشغال معزول شد ؟ و آیا اکنون اداره اشرف غنی به دولت اسلامی تبدیل شد ؟ هرگز نه، امیری را که در دفاع از افغان ها هجده سال در برابر اشغالگران جنگید و بالفعل بر بخش زیادی از کشور سلطه و حاکمیت دارد و دران جا حدود و احکام شرعی را نافذ کرده است، به کدام دلیل می توان معزول خواند ؟

هرگاه حیثیت شرعی امیر درین تمام مدت بر جا بوده، پس مسئولیت نفاذ نظام شرعی تحت امر او نیز بر مسلمانان باقی است.

اگر خدا نخواسته، کسی در مقابل نفاذ احکام اسلامی ایستادگی کند، در برابر او باید از ازان تعامل ابوبکر صدیق – رضی الله عنه – پیروی نمود، که پس از رحلت رسول الله – صلی الله علیه وسلم – اختیار کرد.

روایت بخاری شریف است : هرگاه رسول الله – صلی الله علیه و سلم – رحلت نمود، بعضی از عرب ها از دین منحرف شدند، عمر – رضی الله عنه – به ابوبکر صدیق – رضی الله عنه – گفت : چطور مردم را می کشی، حالانکه رسول الله – صلی الله علیه وسلم – فرموده است : برای من حکم قتل مردم داده شده، تا آنکه لا اله الا الله بگویند، کسی که لا اله الا الله گفت جان و مال او در امن است، مگر به حق، و حساب شان نزد پروردگار است. ابوبکر صدیق – رضی الله عنه – فرمود : سوگند به خدا ! کسی که میان نماز و زکات فرق می کند، او را می کشم. زیرا زکات حق مال است. سوگند به خدا ! اگر عقال (آنچه به آن شتر را می بندند) را به رسول الله – صلی الله علیه وسلم – می داد و از من باز می دارد، او را می کشم. عمر – رضی الله عنه – گفت : سوگند به خدا ! پروردگار سینه ابوبکر صدیق – رضی الله عنه – را برای جهاد شرح نموده و دانستم که موقف او حق است.

لما توفی رسول الله صلى الله علیه وسلم واستخلف أبو بکر بعده، وکفر من کفر من العرب، قال عمر لأبی بکر: کیف تقاتل الناس؟ وقد قال رسول الله صلى الله علیه وسلم: ” أمرت أن أقاتل الناس حتى یقولوا: لا إله إلا الله، فمن قال: لا إله إلا الله عصم منی ماله ونفسه، إلا بحقه وحسابه على الله “، فقال: والله لأقاتلن من فرق بین الصلاه والزکاه، فإن الزکاه حق المال، والله لو منعونی عقالا کانوا یؤدونه إلى رسول الله صلى الله علیه وسلم لقاتلتهم على منعه، فقال عمر: «فوالله ما هو إلا أن رأیت الله قد شرح صدر أبی بکر للقتال، فعرفت أنه الحق». صحیح البخاری: ۹۳/۹

اینجا اگر کسی سوال می کند که جهاد ابوبکر صدیق – رضی الله عنه – علیه ارتداد بود، جوابش اینست که ؛ بلی، حقیقت چنین است. اما ابوبکر صدیق – رضی الله عنه – از قتل کسی هم خبر داد که عملا زکات نمی دهد، در عون المعبود شرح سنن ابی داود آمده است : أو توهم عمر أن القتال للکفر, فأجاب بأنه لمنع الزکاه لا للکفر. عون المعبود وحاشیه ابن القیم ۲۹۱/۴ – این را علامه ابن عینی رحمه الله در شرح ابی داود ۱۹۹/۶ و علامه ابن عبدالبر رحمه الله در الاستذکار ۲۱۴/۳ ذکر کرده اند و بسیاری علما نقل کرده اند.

اکنون اگر امریکایی ها شکست بخورند و اشغال پایان یابد، برنامه های آن ها را باز هم پرورده های آن ها (منسوبین اداره کابل و قطعات صفر یک، صفر دو، صفر سه و صفر چهار) به پیش می برند، پس تا آنکه سلطه کفار از لحاظ فزیکی و تیوریکی پایان نیافته و بجای آن احکام اسلامی نافذ نشده، حکم جهاد بجا است.

اشغال و فتنه ها :

اصل حقیقت اینست که در وجود اشغال هرگونه فتنه ها پیدا شد. علمای درباری پیش ازین نیز به حمایت امریکایی ها فتوی های داده اند، کانفرانس های کابل، جده و اندونیزیا نمونه های خوب این واقعیت است. حالا نیز کسانی که در غم بقای قدرت خود اند به تحریف معنوی دین پرداخته اند. اما این فیصله خداوندی است که دین خود را خود حفاظت می کند، حتما کسانی پیدا می شوند که حقایق را برای آگاهی عموم مسلمانان افشا می کنند.

تا آنکه اشغال به گونه کامل پایان نیافته و نظام اسلامی به میان نیامده، مجاهدین برای تعمیل احکام اسلامی به مساعی خود دوام می دهند.

البته ؛ بهتر از همه اینست که امارت اسلامی و دیگر جهت های افغانی در میز مذاکره گرد هم بنشینند. در نتیجه گفتگوها هر فیصله ای که به سرپرستی امارت امارت اسلامی صورت گرفت، مجاهدین امارت اسلامی به آن متعهد می مانند. بر هر آنچه در مذاکرات توافق شود، بر تمام مجاهدین لازم است که به آن متعهد بمانند.

ادامه دارد……