پیام به جوانان

جوانان عزیز! السلام علیکم و رحمه الله و برکاته خسته نباشید! به امید اینکه صحتمند، سلامت و خوشحال باشید، خداوند متعال شما را از فتنه های زمان در پناه خود نگه دارد، آمین. امروز حرف های را در مورد جوانی و جوانمردی با شما شریک می سازیم و در مورد ویژگی ها و مسئولیت های […]

جوانان عزیز!
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

خسته نباشید! به امید اینکه صحتمند، سلامت و خوشحال باشید، خداوند متعال شما را از فتنه های زمان در پناه خود نگه دارد، آمین.

امروز حرف های را در مورد جوانی و جوانمردی با شما شریک می سازیم و در مورد ویژگی ها و مسئولیت های یک جوان مؤمن و صالح، با شما راز دل می کنیم. به امید اینکه بخوانید و خود را در همین آئینه مشاهده کنید.

جوانان گرامی!

در اصطلاح عمومی ما و شما «جوان» کسی را گفته می شود که سن کودکی را به پایان رسانیده و تازه به سن بلوغ یا مکلفیت پا گذاشته باشد. اما اگر به نگاه عمیق ببینیم، این تعریف درست و کامل جوان نیست. یعنی هر آن کسی که درین مرحله خاص عمر باشد، جوان واقعی نیست.

در حقیقت، لغت جوان از جوانمردی، مروت و دلاوری گرفته شده، یعنی جوان واقعی کسی است که دارای این کوائف باشد. یک کسی اگر در هر مرحله عمر باشد، اما جوانمردی، دیانت، غیرت، دلاوری، وفا، همت، اخلاص و فداکاری داشته باشد، وی را جوانمرد گفته می شود، حتی اگر یک موسفید هم با کسی مخلصانه کمک نماید، گفته می شود : با من بسیار جوانی کرد. ازین دانسته می شود که جوانی در حقیقت با سِن نه، بلکه با شماری از خاصیت و ارزش های معنوی وابستگی دارد. باید هر جوان همان خاصیت ها را در خود پیدا کند، تا به معنای واقعی جوان پنداشته شود.

بیائید، اینجا بعضی از خصوصیات یک جوان واقعی مؤمن و صالح را بشناسیم، تا همان ویژگی ها را در خود رعایت کنیم.

  • ۱ : جوان صالح بر هویت و تشخص اسلامی خود افتخار می کند و شکر پروردگار را بجا می آورد، که او را در یک جامعه مسلمان آفریده است. وی از کفر، فسق و گمراهی نفرت دارد، اسلام را راه نجات و کفر را مسیر هلاکت می داند، بناءً چنگ های خود را بر دین اش فکرا، عملا و قولا محکم نگه می دارد.
  • ۲ : جوان صالح به حیث یک مسلمان مکلف، بیدار و متعهد همواره تلاش می کند معلومات خود را در مورد عقاید اسلامی و مسائل دینی بیافزاید. وی خود را از معنای حقیقی ایمان و اسلام آگاه می سازد، خواسته های ایمان را می شناسد، بر عبادات اسلامی مثلا نماز، روزه، زکات، حج و جهاد خود را آگاه می دارد و در روشنی علم شرعی گام می بردارد. جوان صالح کسی است که تنها بر نسبت ارثی اسلامی کفایت نمی کند، که با چشم گشودن در خانواده اسلامی به دست آورده، بلکه خود را مسلمان شعوری می سازد و معنای حقیقی مسلمانی را درک می کند.
  • ۳ : جوان صالح برای افزودن معلومات اسلامی، با مردم نیک و متدین تعلق می داشته باشد. با ملا امام مسجد، علمای قریه و شهر، استادان مدرسه، استادان متدین مکتب و پوهنتون، و همچنان مجاهدین منطقه خود شناخت و روابط همیشگی می داشته باشد، تا از برکت صحبت آنان نه تنها بر معلومات اسلامی اش بیافزاید، بلکه دینداری را عملا در شخصیت خود جا دهد.
  • ۴ : جوان مؤمن و صالح دارای فکر اسلامی می باشد. زندگی و کاینات را از نگاه جهان بینی دینی می بیند، یعنی این دنیا و تمام کاینات را خداوند متعال آفریده است، خداوند متعال دنیا را برای مسکنت انسان ها و انسان ها را برای عبادت خود آفریده است. پیامبران و کتاب ها را برای رهنمایی انسان ها فرستاده است. قرآن کریم آخرین کتاب و محمد صلی الله علیه و سلم آخرین پیامبر جل جلاله است. ما در دنیا بر رعایت احکام اسلامی مکلف هستیم. با اجرای اوامر اسلامی اجر داده می شویم و به جنت می رویم. اما با ارتکاب گناه و سرکشی در جهنم جزا داده می شویم. دنیا میدان آزمون و ابتلا است و خداوند متعال از ما به انواع مختلف امتحان می گیرد. یکی از ابتلاهای بزرگی که ما دران واقع هستیم، غلبه جهان کفری در عصر کنونی است. مسلمان ها در آزمون هستند که یا عقیده، رسم و رواج کفار را می پذیرند و یا زندگی دشوار، با فقر و مظلومیت را سپری می کنند. جوان مؤمن کسی است که هر گونه صعوبت، غربت، محکومیت، دار، زندان، شهادت و مشقت های دیگر را متحمل می شود، اما ریسمان اسلام را ترک نمی کند.
  • ۵ : جوان مؤمن و صالح کسی است که جهاد در مقابل کفار را فریضه شرعی می داند و با جان و مال خود در جهاد سهم می گیرد. از دل با اشغالگران و مزدوران شان نفرت دارد و به زبان مردم را به جهاد دعوت می دهد. جوان صالح کسی است که مجاهدین را رهروان عزتمند و سربلند راه خدا می داند، با مجاهدین رفاقت و همنشینی می کند و خدمت و همکاری آنان را وظیفه ایمانی خود می داند.
  • ۶ : جوان صالح کسی است که تقوی داشته باشد، نمازهای پنجگانه را با جماعت ادا می کند، اعمال و اذکار مسنون را می آموزد و عملی می کند و ساختار ظاهری، لباس و قیافه اش به طریقه شرعی می باشد. جوان صالح هیچگاه گناه نمی کند، و اگر مرتکب گناه شود فی الفور به بارگاه خداوند متعال توبه می کند، و اگر حق مسلمان دیگری را با غیبت، بهتان و یا ضرر رسانیدن تلف کند، از وی عفو می خواهد و به دربار خداوند تائب می شود.
  • ۷ : جوان صالح بدن ظاهری و فکر خود را از اشیای ضرر رسان مصئون نگه می دارد. هیچگاه مواد مخدر، چرس و پودر وغیره استعمال نمی کند. همچنان از مجلس و رفاقت مردم بدکار، معتادان، فاسقان و کوچه گرد خودداری می کند. جوان صالح با کسی مجلس و رفاقت نمی کند که فکر و عقیده اش خراب باشد، با اسلام و جهاد دشمنی و با کافران و فاسقان دوستی داشته داشته باشد. جوان صالح آن نشرات رادیویی، کتاب ها، سریال ها و دیگر نشرات مبتذل را نمی شنود و نمی بیند که از سوی کافران برای گمراهی جوانان مسلمان به نشر می رسد. زیرا شنیدن و دیدن  چنین نشرات اذهان را میکروبی و در مفکوره اسلامی خلل پیدا می کند و بالاخره سبب تباهی دنیا و آخرت می گردد. جوان صالح در بدل آن، کتاب های اسلامی را مطالعه می کند، مواعظ علمای کرام، ترانه های جهادی و نشرات اسلامی را می شنود و با مردم دیندار نشست و برخاست و رفاقت می کند.
  • ۸ : جوان صالح با دین اسلام و با وطن اسلامی خود محبت می داشته باشد، چنانکه رسول الله صلی الله علیه و سلم با دین اسلام و وطن پدری اش مکه مکرمه محبت داشت. اما اگر گاهی محبت اسلام و وطن با هم در تقابل واقع شوند، وی اسلام را ترجیح می دهد. چنانکه رسول الله صلی الله علیه و سلم هرگاه از اوج مظالم کفار وادار شد تا یا اسلام را ترک نماید و یا وطن را، رسول الله صلی الله علیه و سلم اسلام را ترجیح داد. با اینکه فراق وطن بسیار دشوار تمام می شد، اما آن حضرت صلی الله علیه وسلم خانه و قریه اش را ترک نمود و برای اسلام راه هجرت و جهاد را برگزید. جوان صالح می داند که کشورهای جهان در جهان معاصر، بر اساس مفکوره دولت + ملت تشکیل یافته اند، برای ناسیونالیسم تبلیغات زیادی صورت می گیرد، و حتی برای مردم گفته می شود که وطن از همه اولتر و مقدم تر است و چیزی بالاتر از وطن و عشق وطن ارزش ندارد. در حالی که ما عقیده داریم اسلام از همه اولتر و پیشتر است. جوان صالح محبت وطن را در قلب جا می دهد، اما نه آنچنانی که محبت اسلام را فراموش بسازد. از نگاه جوان صالح، خدمت به میهن اینست که آن را از تاریکی های کفر و فسق نجات دهد و به روشنی نظام اسلامی تابان و درخشان بسازد.
  • ۹ : جوان مؤمن و صالح مفاهیم و ارزش های اسلامی را می شناسد و احترام آن را بر خود واجب می داند. نظام اسلامی، شریعت، حدود شرعی، دعوت، عبادات، تعلیم دینی، تصوف، جهاد، هجرت، شهادت و دیگر مفاهیم اسلامی را واجب الاعتقاد و الاحترام می داند. جوان مؤمن به آن تبلیغات رسانه های کفری و سیکولران که در برابر مفاهیم اسلامی و برای بی ارزش نشان دادن آن می کنند، هیچ اهمیتی نمی دهد، بلکه دسیسه گمراه کننده دشمن می داند.
  • ۱۰ : جوان صالح مسئولیت های خانگی خود را می شناسد، با پدر و مادر، برادران، کاکاها، زنان و دیگر اعضای خانواده روش نرم، پر عطوفت و شفقت آمیز می داشته باشد، بزرگان خود را احترام  و بر خوردان شفقت می کند، خدمت و فرمانبردای پدر و مادر را بر خود فرض عین می داند، هیچگاه با پدر و مادر حرف تند نمی گوید و از اوامر شان سرپیچی نمی کند، بلکه رضای پروردگار را در رضای پدر و مادر می بیند. جوان صالح عصای دست پدر و مادر و سائر اعضای خانواده می باشد، در کارهای خانه و در اثنای غم و خوشحالی از دیگران در خدمت و قربانی پیشتاز می باشد. جوان صالح کار یا وظیفه مشخص دارد. وی بار دوش دیگران نمی باشد، بلکه بخشی از مصارف مالی خانه را به دوش می گیرد.
  • ۱۱ : جوان صالح همانند زندگی خانگی، در زندگی اجتماعی نیز خود را به شماری از مسئولیت ها مکلف می داند. با همسایه ها، رفقا و مردم منطقه، همسایگی خوب، اخوت، احسان و همکاری می داشته باشد. از احوال فقیران، یتیمان و مردم بی بضاعت آگاه می باشد و با آن ها حتی الوسع همکاری می کند. در تعامل با عزیزانش فریضه صله رحمی را فراموش نمی کند. آگاه شدن از احوال آنان، عیادت بیماران شان، شرکت در غم و خوشحال آنان، همکاری با آنان و دعا کردن در حق آنان را، وجیبه خود می داند. جوان صالح در سطح قریه، منطقه و کشور از سهم گیری در کارهای خیریه مثلا اعمار سرک و پل ها، تعمیر مساجد، مدارس، مکاتب و کلینک ها، نهال کردن درخت ها، صفایی کاریزها و نهرها و دیگر کارهای خیر، دریغ نمی کند، بلکه با نیت ثواب و مخلصانه انجام می دهد.
  • ۱۲ : جوان صالح هر مصروفیتی که داشته باشد در کار و وظیفه اش صادق، مخلص و باهمت می باشد. اگر درس می خواند با کمال شوق می خواند و خانواده و استادان خود را فریب نمی دهد. اگر کار دنیوی می کند با دلاوری، همت و تقوی انجام می دهد. در کاروبار دروغ نمی گوید و از خیانت، فریب و نیرنگ خودداری می کند. جوان صالح از خوردن مال حرام نفرت دارد و خوردن حق کسی دیگری را رسوایی دنیا و تباهی آخرت می داند. وی برای کار و پول نماز را قضا نمی کند، بلکه با شنیدن آذان برای نماز آمادگی می گیرد. جوان صالح کار امروز را به فردا نمی گذارد و نیت اش در هر کار رضای پروردگار می باشد.
  • ۱۳ : جوان صالح اخلاق نیکو دارد. با مردم با پیشانی باز و چهره متبسم رو برو می شود، از حرف های تند، قهر بی جا، دشنام و ضرر رساندن مسلمانان به زبان و دست، خودداری می کند. اگر برادر مسلمانی او را به زبان یا دست ضرر می رساند، وی از عفو، حلم و حوصله کار می گیرد و از خداوند متعال امید اجر می داشته باشد. جوان صالح از تعصبات قومی، زبانی و منطقوی پاک می باشد، با همسایه ها و نزدیکان خود رقابت و حسد نمی داشته باشد، آنچه را برای خود می پسندد برای برادر مسلمانش هم می پسندد و همیشه در فکر این می باشد که چگونه عبادت پروردگار، اتباع رسول الله صلی الله علیه و سلم و خدمت مخلوق پروردگار را انجام بدهد.
  • ۱۴ : و حرف اخیر اینکه جوان واقعی آن جوان مؤمن و صالح را گفته می شود که بر هویت و تشخص اسلامی خود قناعت دارد. تبلیغات، آیده آل ها، رواج و فیشن های گمراه کننده جهان معاصر، ذهن او را مشغول نمی سازد و نه هم به آن ها شوق پیدا می کند، بلکه تشخص، فرهنگ و ارزش های اسلامی را برای خود بسنده می داند و بر آن کاملا قانع می باشد. صحابه کرام، سلف الصالحین و قهرمانان تاریخ اسلامی، آیده آل های قابل تقلید برای جوان مؤمن و صالح می باشند. وی می کوشد خود را همانند آنان بسازد، نه مانند چهره های تمدن منحرف این عصر.

پس بیائید، صفات همین جوان واقعی مؤمن و صالح را در خود پیدا کنیم، تا هم نیکنامی، آبرومندی و کامیابی دنیا را به دست بیاوریم و هم از آخرت را. هم خود سود ببریم و هم برای پدر و مادر، خانواده و جامعه به عنوان یک عنصر مفید، زندگی با افتخار داشته باشیم.

به همین امید.

ترجمه : حبیبی سمنگانی