یادی از شهید ملا رحمت الله زعیم “تقبله‌الله”

نویسنده: محمدصادق طارق دوست دارم زندگان جاوید و پویندگان محبوب، علاوه در سطوری چند به خاطرات ذهنی ما نیز راه یابند؛ گاهی یاد شوند، به یاد آورده شوند و تلخی‌های زندگی شان مذاکره گردد تا از جان‌فشانی‌های مردانه و ایثار عاشقانه شان درس‌ها و پندها بیاموزیم.   جوانان نورسته و وارسته از سلول‌های انفرادی زندان‌های […]

نویسنده: محمدصادق طارق

دوست دارم زندگان جاوید و پویندگان محبوب، علاوه در سطوری چند به خاطرات ذهنی ما نیز راه یابند؛ گاهی یاد شوند، به یاد آورده شوند و تلخی‌های زندگی شان مذاکره گردد تا از جان‌فشانی‌های مردانه و ایثار عاشقانه شان درس‌ها و پندها بیاموزیم.

 

جوانان نورسته و وارسته از سلول‌های انفرادی زندان‌های وحشیانه دشمنان تا بستن بارود به جسم؛ هر نوع قربانی جهت گسترش نفوذ شریعت مقدس اسلامی و زدودن افکار مخالفان را با آغوش گرم و نرم استقبال نموده‌اند. شهید ملا رحمت‌الله زعیم تقبله‌الله نیز به عنوان رهرو و پیرو این قافله سترگ دینی هر نوع قربانی را پذیرا شد‌.

 

اصالت و خانواده:

شهید زعیم تقبله‌الله فرزند احمدشاه اصالتاً باشنده‌ی قریه اسلام‌آباد ولسوالی خا‌ک‌سفید ولایت فراه بود. از تربیه‌اش هویدا می‌گردد که خانواده‌اش در قبال اسلام و کشور متعهد بود. او‌ در گهواره‌اش با صدای مادر دلیر می‌خوابید و بر اساس پرورش صحیح نخستین مدرسه تربیتی، شور جهاد را در دل داشت.

 

آموزش:

درس‌های دینی ابتدائی‌اش را نزد امام قریه‌اش آغاز نمود؛ مانند سایر اطفال هم‌سن و سالش صبح وقت با گرفتن قاعده بغدادی از خانه بیرون‌ می‌رفت. در کوچه‌های خاکی قریه، مسیر مسجد را در پیش می‌گرفت. کودکانه قدم می‌زد و با اطفال گرداگردش قصه و حکایت می‌گفت. از آموزش قاعده بغدادی، روخوانی قرآن کریم و‌ چند کتاب ابتدایی چون فارغ شد سمت و سوی مدارس دینی و حجره‌های مختلف را در پیش گرفت. زندگی تحصیلی‌اش از همینجا رنگ و بوی سفر را به خود گرفت؛ چون در قریه شان مدرسه بزرگ دینی وجود نداشت او باید جهت کسب علوم دینی از خانه و کاشانه‌اش دورتر می‌رفت.

 

آغاز جهاد:

شهید زعیم‌ تقبله‌الله علاوه بر اینکه درس‌های دینی‌اش را با کمال شوق و ذوق ادامه می‌داد، نور و شور جهاد نیز‌ قلب او را تسخیر نمود؛ شاهین خیالش بر کوه‌های سر به فلک کشیده‌ای فراه بال و پر می‌زد و در کنار مجاهدین مصروف نشست و برخواست بود. از همین‌رو چون وارد صف مقدس جهاد شد تفنگ و کتاب را همزمان حمل و نقل می‌نمود. در دل سنگرهای داغ مبارزه حاضر نبود از درس خود دست بردارد؛ هرگاه فرصتی به دست می‌آورد زانوی تلمذ را در پیشگاه علمای مجاهد خم می‌نمود و به درس‌هایش ادامه می‌داد.

 

صفات زیبنده‌اش:

دوستان شهید زعیم تقبله‌الله همواره از شجاعت، صداقت و للهیت ایشان داستان و قصه حکایت می‌کنند. او دارای اخلاق زیبا و جایگاه خاص نزد مجاهدین بود. علاوه بر استفاده از سلاح‌های مختلف نظامی در به‌کار گیری راکت از مهارت خاصی برخوردار بود. او در یک شب توانست سه تانک دشمن را هدف راکت قرار داده و در منطقه آب‌خرما آن‌ها را شب‌هنگام از بین ببرد.

شهادت:

شهید زعیم تقبله‌الله پس از جان‌فشانی‌های مردانه و صادقانه در تاریخ ۱۴۴۲/۶/۴ در یک حمله پهبادهای بدون سرنشین آمریکایی در ولسوالی فراه‌رود ولایت فراه جام شهادت را نوشید.

 

نحسبه کذلک والله هو حسیبه.