وضعیت نظامى مسلمانان در صدر اسلام (۴)

۱- در مکه مکرمه (وحدت و توحید به خاطر جهاد) الف ـ دعوت سرى : با نزول وحى بر رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) کار گردآورى نیروى نظامى نیز آغاز گـردیـد. رسـول الله (صلی الله علیه وسلم ) از مـردم دعوت کرد که به خداى یگانه ایمان آورند، روان خود را از آلودگـیـهـا پـاک سـازنـد، صـفـهایشان […]

۱- در مکه مکرمه

(وحدت و توحید به خاطر جهاد)
الف ـ دعوت سرى با نزول وحى بر رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) کار گردآورى نیروى نظامى نیز آغاز گـردیـد. رسـول الله (صلی الله علیه وسلم ) از مـردم دعوت کرد که به خداى یگانه ایمان آورند، روان خود را از آلودگـیـهـا پـاک سـازنـد، صـفـهایشان را یکپارچه کنند و منافع فردى را فداى منافع اجتماعى گردانند:
(فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ اءَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکین )سوره حجرایه ۹۴
پس آنچه را که بدان ماءمورى آشکار کن و از مشرکان روى برتاب .
پـس از آن کـه رسـول الله (صلی الله علیه وسلم )اسلام را بر اهل بیت و دوستان نزدیک و مورد اعتماد خویش عرضه فـرمـود، گـروهـى از نـخـبـگـان کـه هـسـتـه نـخـسـتـیـن اردو وسپاه اسـلامـى را تشکیل دادند به رسول الله صلی الله علیه وسلم ایمان آوردند.
دعـوت پـنـهـانـى مـدت سـه سـال ادامـه یـافـت تـا آنـکـه آیـه شـریـفـه (وَ اءَنـْذِرْ عـَشـیـرَتـَکـَ الاْقـْرَبـیـنَ)خویشان نزدیکت را هشدار بده  نازل شد.
رسـول الله (صلی الله علیه وسلم )در ایـن مـدت تلاش کردتا مردم به الله یگانه ایمان بیاورند، هم عقیده گردند، صفهایشان را یکپارچه سازند و دنبال یک هدف باشند.
ب ـ دعـوت آشـکـار:

بـا پـایـان یـافـتـن دوران دعـوت سـِرّى ، رسـول الله (صلی الله علیه وسلم )دعوت آشکار وهم زمان قریش نیز خصومت خویش را با دعوت رسـول الله (صلی الله علیه وسلم ) آغاز کردند؛ و هر چه شمار مسلمانان بیشتر مى شد، دشمنى وشدت  قریش نیز افزایش مى یافت .
آنـان بـه مـسـلمـانـان به دیده افرادى سرکش و شورشى مى نگریستند، در نتیجه ریختن خون و خـوردن مـال مـسلمانان مستضعفى را که هیچ یاورى براى دفع ستم و تجاوز مشرکان نداشتند، در حرم امن الهى حلال مى دانستند.
عـمـار یـاسـر بـا پـدر و مـادرش اسـلام آورد. مـشـرکـان آنان را برهنه ساخته در تابش گرماى نـیـمـروز شـکـنـجـه مـى کـردنـد. یـاسـر بـر اثـر شـکـنـجـه جـان سـپـرد. هـمـسـرش بـا ابوجهل به درشتى سخن گفت و او با ضربت خنجر، آن زن بینوا را نیز به شهادت رسانید.
ایـن تـنـهـا خـاندان یاسر نبود که شکنجه مى دید، بلکه بسیارى از دیگر مسلمانان مستضعف نیز به سرنوشت آنها دچار شدند و شکنجه دیدند.
قـریـش بـه ایـن هـم بـسـنـده نـکـردنـد، بـلکـه بـا حـربـه تـمـسـخـر و ریـشـخـنـد بـه جـنـگ رسـول الله (صلی الله علیه وسلم )و یاران وى رفتند و آن حضرت را جادوگر، کاهن ، شاعر و دیوانه خواندند.
قریش قبایلى را که به منظور حج ، زیارت و یا مقاصدى دیگر به مکه مى آمدند، زیرنظر مى گـرفـتـنـد و بـه ایـن مـنـظـور گـروهى را از میان خود تعیین کردند که به پیشواز زایران مکه بروند و آنان را از رسـول الله (صلی الله علیه وسلم )و دعوت او دور کنند و بترسانند.
اما رسـول الله (صلی الله علیه وسلم )در اجتماعات حاجیان حضور مى یافت و در پیش چشم قریشیان از آنان یارى مى خواست .
ایـسـتـادگـى قـریـش در بـرابـر مـسـلمـانـان افزایش یـافـت . از ایـن رو رسـول الله (صلی الله علیه وسلم )در سـال پنجم بعثت به گروهى از مسلمانان مستضعف و شمارى از یاران خویش پیشنهاد کرد به حبشه مهاجرت کنند.
قریش که شاهد گسترش اسلام بودند، همداستان شدند و مسلمانان و کسانى را که به دین آنها راضـى بـودنـد یـا نسبت به آنان تمایلى داشتند یا کسى از آنان را حمایت مى کردند، یک حزب واحـد تـلقـى نـمـوده پیمانى را علیه آنها به امضا رسانیدند. براساس این پیمان نه به آنها چـیـزى مى فروختند و نه از آنها چیزى مى خریدند، نه به آنها زن مى دادند و نه از آنها زن مى گـرفـتـنـد. ایـن پـیـمـان را در لوحـى نـوشـتـه بـراى تـاءکـیـد مـفـادش درون کـعـبـه آویـخـتـند. رسـول الله (صلی الله علیه وسلم )و یاران آن حضرت ناگزیز به شعب بنى هاشم  پناه بردند و فرزندان مطلّب از مؤ من و کافر، بجز ابو لهب که پشتیبان قریش بود، به آنان پیوستند.
محاصره مسلمانان شدت یافت ، خوراک و پوشاک در میانشان کمیاب گشت و نهایت فشار بر آنان وارد آمـد. بـا وجـود این ، از خصومت قریش در تهاجم به اسلام و مسلمانان و تحریک اعراب علیه آنان کاسته نشد.
مـسـلمـانـان بـراى مدّت سه سال تحمل این محنت و رنج را بر خود هموار ساختند تا آن که ضمیر برخى از قریشیان بیدار شد و در نتیجه متن پیمان تحریم را نقض کردند