لذت با خدا بودن

محمد نارویی فطرت انسان چنین است که تا فایده‌ی چیزی را نبیند، آن‌ را برای عمل نمی‌پذیرد و از آن به نوعی احساس بیزاری می‌کند. تجربه در زندگی افراد نقش مهمی دارد و از رهگذر تجربه است که به کاری دل می‌بندند و دل به کاری نمی‌دهند. شاید دیده باشید که حتماً هم دیده‌اید، بسیاری […]

محمد نارویی

فطرت انسان چنین است که تا فایده‌ی چیزی را نبیند، آن‌ را برای عمل نمی‌پذیرد و از آن به نوعی احساس بیزاری می‌کند. تجربه در زندگی افراد نقش مهمی دارد و از رهگذر تجربه است که به کاری دل می‌بندند و دل به کاری نمی‌دهند.

شاید دیده باشید که حتماً هم دیده‌اید، بسیاری از مردم از مسجد و نماز فرار می‌کنند و مسجد را به‌سان زندانی می‌دانند که باید در اسرع وقت از آن خارج شوند و جان سالم به‌در برند. هیچ شوق و علاقه‌ای به نماز ندارند و هر عبادتی را بر خود باری می‌دانند که بر دوششان سنگینی می‌کند.

عده‌ای هم هستند که واقعاً «قُلُوبُهُم مُعَلَّقَهٌ بِالمَسَاجِد» و«جُعِلَتْ قُرَّهُ أَعْیُنِهِمْ فِی الصَّلاه» است؛ همین‌ها هستند که همواره در صف اوّل نماز قرار دارند و از عبادت پرودگارشان لذت می‌برند و دل‌هایشان در مسجد و عبادت و تلاوت و ذکر آرامش پیدا می‌کند؛ ﴿أَلَا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوب﴾.

– حال باید ببینیم که علت اصلی این تقسیم چیست؟

– چرا مردم به دو گروه تقسیم شده‌اند؟

جواب ساده است؛ فقط کمی اندیشه می‌طلبد!

آنهایی که از مسجد و عبادت گریزان هستند، نمی‌دانند که چه لذتی در عبادت نهفته است؛ زیرا تا کنون تجربه‌اش نکرده و طعم واقعی آن را نچشیده‌اند.

اگر آن‌ها هم با اخلاص و خضوع نماز بخوانند و خود را در مقابل الله تعالیٰ تصور کنند، هرگز احساس خستگی نمی‌کنند و دلشان نمی‌شود مسجد را بگذارند و بروند.

اگر آن‌ها هم پس از نماز اندکی بنشینند و الله تعالی را یاد کنند، بدون این‌که ذهنشان جای دیگری برود و یا این‌که غرق خیالات شوند، لذت ایمان و عبادت را خواهند چشید.

پس بیایید از این لحظه به بعد سعی کنیم لذت عبادت را تجربه کنیم تا دلمان همواره به مسجد و نماز مرتبط باشد و خنکی چشمانمان در طاعت پروردگار قرار گیرد

مطمئناً با وجود دشمنانی هم‌چون نفس و شیطان این کار آسان نخواهد بود؛ اما سخت هم نیست؛ فقط دلتان را یکسو کنید.