عملیات شهادت طلبانه (قسمت سوم)

ابوالحکمت غوری یک قاعده مسلمه ومتفق علیها بین علماء واهل بلاغه: واین قاعده مسلمه است که موجودشدن یک چیز ازضمن یک چیز ومراد بودن یک چیز ازچیز دیګرباهم تفاوت بسیار دارند وبهمین اعتبار احکام نیز مختلف میشوند چنانچه فقهاء کرام نوشته اند :کم من شیء یثبت ضمنا ولایثبت قصدا: بسیارچیزها درضمن یک چیزدیګرثابت میشود اما […]

ابوالحکمت غوری

یک قاعده مسلمه ومتفق علیها بین علماء واهل بلاغه:

واین قاعده مسلمه است که موجودشدن یک چیز ازضمن یک چیز ومراد بودن یک چیز ازچیز دیګرباهم تفاوت بسیار دارند وبهمین اعتبار احکام نیز مختلف میشوند چنانچه فقهاء کرام نوشته اند :کم من شیء یثبت ضمنا ولایثبت قصدا: بسیارچیزها درضمن یک چیزدیګرثابت میشود اما قصداثابت نمیشود مانند ثبوت میراث بشهاده یک زن که درضمن شهاده بنسب ثابت میشود چنانچه درنکاح کنز وهدایه نوشته است وهمه اهل عربیه همین قاعده را مسلم میدانند چنانچه در شرح ملا جامی ومختصرالمعانی بیان شده است پس کشتن نفس که مقصود باشد حکمش حرمه است واګر مقصودکشتن کفار باشد لیکن درضمن کشتن نفس نیز لازم باشد حکم جدادارد که جوازاست واین مسأله راعلماء کرام ازدوحکم متفق علیه فقهاء سلف رحمهم الله  تعالی بیرون نمودند.

:۱: هرګاه دشمن اسیران مسلمانان را درپیش روی خود سپر قرار داد که اګر مسلمانان تیر اندازی نمایند اسیران مسلمان کشته میشوند واګرتیر اندازی نکنند کفار منطقه راتسلط میکند پس مجاهدین چه کارکنند همه علماء سلف حکم

نمودند که باید مجاهدین تیر اندازی نموده ومانع تسلط دشمن بشوند اګر چه اسیران مسلمانان شهیدهم بشوند واین معلوم است که درشریعه اسلام چنانچه مسلمان ازکشتن نفس خود منع شده ازکشتن مسلمان دیګر نیز بدون موجب شرعی که قتل ناحق وزنا وارتداداست منع شده است وبهمین عله همه علماء ګفته اند اګرکسی مسلمانی را ګفت فلان مسلمان را بقتل برسان واګر چنین نکنی ترا میکشم پس برای همین شخص مجبور جوازندارد که آن مسلمان دیګر را بکْشد

تا خودش زنده بماند بلکه صبرکند تا اورابکشند

لیکن دروقت ضروره جهادی همین فقهاء کرام حکم نمودند که باید همین مسلمان مجاهد همان مسلمان اسیر رابکشد لیکن نیه وقصدش کشتن کفار باشد پس بهمین قاعده :کم من شیء یثبت ضمنا ولایثبت قصدا :عمل صورت ګرفت

ومسأله :۲:  اینست که اګر یک مجاهد راکفارمحاصره نمودند ومجاهد یقین کرد که راه بیرون رفت ندارد ویقین نمود که اګر درچنګ کفار اسیر ګردد کفار بزور ازوی اقرار ومعلومات اسرار  ویا مکانهای بزرګان مجاهدین رامیګیرند ودرین صورت بمجاهدین ضرر بسیار میرسد برای همین شخص جوازدارد بلکه نیک است که خودرا بقتل رساند وزنده بدست کفار ندهد وچون نیه همین شخص دفع ضرر ازمجاهدین میباشد پس قاتل نفس وخودکش ګفته نمیشود بلکه علماءګفتند امیداست که ازجمله شهداء باشد درین صورت قتل نفس موجوداست لیکن بعله نابودن قصد قاتل نفس وګناهکار ګفته نمیشودودر مسأله استشهادی که مقصودش کشتن کفاراست نه خودش نیز چنین حکم میباشد.

ادامه در قسمت بعد …