سازماندهى جنگ در اسلام (۲)

۱ ـ تقویت روحیه. دین مبین اسلام تلاش مى کند، روحیه مجاهدین راه الله جل جلاله را تقویت نماید. از این رو به آنان که بـراى رهـایى مردمان ناتوان ، خدمت به انسانیت و مبارزه با قدرتهاى استکبارى و سرکش و نیز براى از میان برداشتن عوامل شرارت و تبهکارى میجنگند ، وعده پاداش مضاعف داده […]

۱ ـ تقویت روحیه.
دین مبین اسلام تلاش مى کند، روحیه مجاهدین راه الله جل جلاله را تقویت نماید. از این رو به آنان که بـراى رهـایى مردمان ناتوان ، خدمت به انسانیت و مبارزه با قدرتهاى استکبارى و سرکش و نیز براى از میان برداشتن عوامل شرارت و تبهکارى میجنگند ، وعده پاداش مضاعف داده است :
(فـَلْیـُقـاتـِلْ فـى سـَبـیـلِ اللّهِ الَّذیـنَ یـَشـْرُوْنَ الْحـَیـاهَ الدُّنـْیـا بِالاْ خِرَهِ، وَ مَنْ یُقاتِلْ فى سـَبـیـلِاللّه فـَیـُقـْتـَلْ اءَوْ یـَغـْلِبْ فـَسـَوْفَ نـُؤْتـیهِ اءَجْراً عَظیماً، وَ ما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فى سَبیلِاللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالْوِلْدانِ الَّذینَ یَقُولُونَ: رَبَّنا اءَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقـَرْیـَهِ الظـّالِمِ اءَهـْلُهـا، وَاجـْعـَلْ لَنـا مـِنْ لَدُنْکَ وَلِیّاً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصیراً. اَلَّذینَ آمَنُوا یـُقـاتـِلُونَ فـى سـَبیل اللّهِ وَالَّذین کَفَرُوا یُقاتِلُونَ فِى سَبیلِالطّاغُوتِ فَقاتِلُوا اءَوْلِیاءَ الشَّیْطانِ إِنَّ کَیْدَ الشَّیْطانِ کان ضعیفاً)
پـس ، بـایـد کسانى که زندگى دنیا را با آخرت معامله مى کنند در راه الله بجنگند، و هر کس در راه الله بـجـنگد و کشته یا پیروز شود، به زودى پاداشى بزرگ به او خواهیم داد. و چرا شما در راه الله[و در راه نـجـات ] مردان و زنان و کودکان مستضعف نمى جنگید؟ کسانی که مى گویند: (پـروردگـارا، ما را از این شهرى که مردمش ستم پیشه اند بیرون ببر، و از جانب خود براى ما سرپرستى قرار ده و از نزد خویش یاورى براى ما تعیین فرما)، کسانى که ایمان آورده اند در راه الله مبارزه مـى کـنـنـد. و کـسانى که کافر شده اند، در راه طاغوت مى جنگند. پس با یاران شیطان بجنگید که نیرنگ شیطان در نهایت ضعیف است .
اسـلام کـلیـه عـوامـل ترس آفرین و سستى آور را ریشه کن ساخته و مؤ منان را به پیکار در راه الله ج، راه حـقـیـقـت و راه خـیـر و سـعـادت تـشـویـق کرده است . در منطق اسلام ، پدران ، مادران ، بـرادران ، هـمـسـران ، خـویـشـاونـدان ، امـوال و تـجـارتـهـایـى کـه بـیـم کـسـاد آنـهـا مى رود و مـنـازل مـحـل سـکـونـت ، هـیـچ کـدام شـایـسـتـه آن نـیـسـتـند که میان مؤ من و آنچه مقتضاى محبت الله و رسول او مى باشد یعنى فداکارى و جهاد، حایل شوند.

(قُلْ إِن کَانَ آبَاؤُکُمْ وَأَبْنَآؤُکُمْ وَإِخْوَانُکُمْ وَأَزْوَاجُکُمْ وَعَشِیرَتُکُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَهٌ تَخْشَوْنَ کَسَادَهَا وَمَسَاکِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَیْکُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِی سَبِیلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى یَأْتِیَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ).توبه آیه ۲۲.

  • بگو : اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و زنانتان و، خویشاوندانتان و اموالی که اندوخته اید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید ، و خانه هایی که بدان دلخوش هستید برای شما از الله و پیامبرش و جهاد کردن در راه او دوست داشتنی تر است ، منتظر باشید تا خدا فرمان خویش بیاورد و خدا نافرمانان را دوست ندارد
    اسـلام با استفاده از این منطق استوار با عوامل سستى آور و گرایشهاى ترس آفرین مبارزه کرده خوى شجاعت ، فداکارى و ناچیز شمردن زیورهاى زندگى در راه یارى خداوند را در ژرفاى جان امت اسلامى رسوخ داده است :
  • إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُوْلَئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ
    در حقیقت، مؤمنان کسانى‏اند که به الله و پیامبر او گرویده و [دیگر] شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده‏اند اینانند که راستکردارند.

هـدف اسـلام تـقـویـت روحـیـه مـعـنـوى است ؛ زیرا (روحیه عالى ) همان طوری که یکى از مهمترین ، اصول جنگ است ، از مهمترین مزیتهاى نظامیان و ارزشهاى والاى نظامى نیز به شمار مى رود.
۲ـ تهیه قُدرت مادى
اسـلام مسلمانان را تشویق مى کند که به دو جنبه کسب قدرت و تحکیم مرزها اهتمام ورزند. منظور از کـسـب قـدرت فـراهم کردن عِدّه و عُدّه است که بسیج مردان جنگى ، تهیه سلاح و ابزار نظامى تـاءمـیـن تـدارکـات و آذوقـه و دیـگـر تـرتـیـبـات لازم را شـامل مى شود. تحکیم مرزها (رباط)، همه کارهایى را که به منظور استوار ساختن حدود و ثغور و جـاهـاى آسـیـب پـذیـر در مقابل دشمن انجام مى شود و همچنین فراهم ساختن نیروى کافى براى حمایت از مرزها را شامل مى گردد.
هدف اسلام از تشویق و تقویت این دو جنبه ، تاءمین صلح و آرامش است ؛ و از این طریق قصد دارد دشـمـن را بـتـرسـاند، تا با سوء استفاده از برخى نقاط ضعف به فکر بهره کشى از مسلمانان نیفتد.
(وَدَّ الَّذیـنَ کـَفـَرُوا لَوْ تـَغـْفـُلُونَ عـَنْ اءَسـْلِحـَتـِکـُمْ وَ اءَمـْتـِعـَتـِکـُمْ فـَیـَمـیـلُونَ عَلَیْکُم مَیْلَهً واحِدَهً)
کـافـران آرزو مـى کـنـنـد کـه شـمـا از جـنـگ افـزارهـا و سـاز و بـرگ خـود غافل شوید تا ناگهان بر شما یورش ‍ برند.)
هـمـچـنـیـن اسلام مشوق ایجاد کارخانه هاى اسلحه سازى است خصوصا استفاده از آهن براى مقاصد نظامى را یادآور مى گردد:
(وَ اءَنـْزَلْنـَا الْحـَدیـدَ فـیـهِ بـَاءْسٌ شـَدیدٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ لِیَعْلَمَ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَ رُسُلَهُ بِالْغَیْبِ، إِنَّ اللّهَ قَوِىُّ عَزیزٌ)
و آهـن را کـه در آن بـراى مردم خطرى سخت و سودهایى است ، پدید آوردیم ، تاالله جل جلاله معلوم بدارد چه کسى در خفاء، او و پیامبرانش را یارى مى کند، آرى خدا نیرومند شکست ناپذیر است .
هدف از جهاد در اسلام ، آمادگى دایم به منظور دفاع و پشتیبانى از حق است ؛ و مسلمانان باید از چنان قدرت کوبنده اى برخوردار باشند که دشمنان و بدخواهان پیش از انجام هرگونه عملى ، هزار بار روى آن قدرت حساب کنند

۳ ـ سازماندهى عملی جنگ …
الف ـ مـعـافـیـت از سربازی: اسـلام مـعـافـیـت از سـربـازى را بـه موارد ضعف مانند بیمارى ، ناتوانى ، پیرى و ناتوانى از تاءمین هزینه هاى زندگى محدود کرده است .
(لَیـْسَ عـَلى الضِّعـَفـاءِ وَ لا عـَلَى الْمـَرْضـى وَ لا عـَلَى الَّذیـنَ لا یـَجـِدُونَ ما یُنْفِقُونَ حَرَجٌ اِذا نَصَحُوا لِلّهِ وَ رَسُولِهِ)
بـر نـاتـوانـان و بـیـمـاران و بـر کـسانى که چیزى نمى یابند (تا در راه جهاد) خرج کنند، در صورتى که براى الله و پیامبرش خیرخواهى نمایند، هیچ گناهى نیست .
اسلام داشتن شهادت نامه هاى علمى ، انتساب به پهنتون ها، حفظ قرآن کریم ، پرداخت عوض نقدى و یـا اشـراف زاده بـودن و امـورى از ایـن قـبـیـل را کـه در دوره زوال قـدرت اسـلام شـاهد آنها بوده ایم ، موجب معافیت از سربازى نمى داند. بلکه در روزگار رسول خـدا(ص ) و در دوره هـاى پـیـوسـتـه بـه زمـان رسـول خـدا(ص ) قـضـیـه بـه عکس بوده است و اینکه به فکر جمع قرآن افتادند به این خاطر بـود کـه مـى ترسیدند با شهادت قاریان ، قرآن از بین برود، زیرا آنان در جنگ یمامه بسیار شجاعانه نبرد مى کردند.
ب ـ اعـلان جنگ : قرآن کریم به مسلمانان هشدار مى دهد که با مکر و فریب از غفلت دشمن استفاده نکنند و او را غافلگیرانه مورد تهاجم قرار ندهند:
(وَ إِمـّا تـَخـافـَنَّ مـِنْ قـَوْمٍ خـِیـانـَهً، فـَانـْبـِذْ اِلَیـْهـِمْ عـَلى سـَواءٍ، إِنَّ اللّهَ لا یـُحـِبُّ الْخائِنینَ)
و اگـر از گـروهـى بـیـم خـیـانـت دارى (پـیمانشان را) به سویشان بینداز (تا طرفین ) بطور یکسان (بدانند که پیمان گسسته است ) زیرا خدا خائنان را دوست نمى دارد.
بـدیـن تـرتـیـب آیـه کـریمه از مسلمانان مى خواهد، هرگاه از سوى دشمنانشان احساس ‍ شرارت کردند، پیمان فیمابین را به طور صریح لغو کنند.
مـسـلمـانـان بـه احـدى خـیـانـت نـمـى کـنـنـد و هـیـچ کـس را فـریـب نـمـى دهـنـد و بـا صـراحـت کامل به دشمن اعلان جنگ مى دهند و آنگاه اقدام به پیکار مى کنند.
ج ـ دعوت به جهاد: اسلام به مسلمانان هشدار مى دهد که هنگام شنیدن نداى جهاد در پاسخ به آن از سستى و کاهلى بپرهیزند.
(یـا اءَیُّهـَا الَّذیـنَ آمـَنـُوا، مـا لَکـُمْ إِذا قـیـلَ لَکـُمُ انـْفـِرُوا فـِى سَبیلِ اللّهِ اثّاقَلْتُمْ إِلَى الاَْرْضِ، اءَرَضـِیـتـُمْ بـِالْحـَیـوهِ الدُّنـْیـا مـِنَ الاَّْخـِرَهِ، فـَمـا مـَتـاعُ الْحَیوهِ الدُّنْیا فِى الاَّْخِرَهِ اِلاّ قَلیلٌ، إِلاّ تـَنْفِرُواْ یُعَذِّبْکُمْ عَذاباً اءَلیماً وَ یَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیْرَکُمْ وَ لا تَضُرُّوهُ شَیْئاً، وَاللّهُ عَلى کُلّ شَى ءٍ قَدیرٌ)
اى کـسـانـى که ایمان آورده اید، شما را چه شده است که چون به شما گفته مى شود در راه خدا بـسـیـج شـویـد، کـنـدى بـه خـرج مـى دهـیـد؟ آیـا بـه جـاى آخـرت بـه زنـدگـىِ دنـیـا دل خوش کرده اید؟ متاع زندگى دنیا در برابر آخرت جز اندکى نیست .
اگر بسیج نشوید، (خدا) شما را به عذابى دردناک عذاب مى کند، و گروهى دیگر به جاى شما مى آورد، به او زیانى نخواهید رسانید، و خدا بر هر چیزى تواناست .
د ـ کـیـفـر مـتـخـلفـان : اسلام به متخلفان از جنگ کیفر روانى مى دهد؛ به این ترتیب که خانواده مـتـخلف حتى همسرش از او دورى مى گزیند، و افراد جامعه اسلامى او را طرد و روابطشان را با او قطع مى کنند؛ و متخلف در میان جامعه به عنوان فردى پست و فرومایه معرفى مى شود.
(وَ عـَلَى الثَّلاثـَهِ الَّذیـنَ خـُلِّفـُوا حـَتّى إِذا ضاقَتْ عَلَیْهِمُ الاَْرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَیْهِمْ اءَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا اءَنْ لا مَلْجَاءَ مِنَ اللّهِ اِلاّ اِلَیْهِ ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا)
و [نـیـز] بـر آن سـه تـن کـه بـر جـاى مـانـده بـودنـد، [و قـبـول تـوبـه آنـان بـه تـعـویـق افـتـاد] تـا آنجا که زمین با همه فراخى اش براى آنان تنگ گـردیده و از خود به تنگ آمدند و دانستند که پناهى از خدا جز به او نیست . پس ‍ [خدا] به آنان [توفیق ] توبه داد، تا توبه کنند.
خـداونـد گـروه یـاد شـده را پـس از چـشیدن این کیفر روانى ، بخشید تا توبه کنند و از تکرار تخلف بپرهیزند.
در اسـلام کـیـفـر مـتـخـلف تـنـهـا بـه خـود او مـحـدود مى گردد و خانواده ، خویشاوندان و ساکنان محل او را شامل نمى شود. به عکس آنچه در میان شمارى از کشورهاى بزرگ قرن بیستم رخ داد و خـانـواده ، خویشاوندان و حتى در مواردى ساکنان روستاى او به سختى کیفر داده شدند، به این دلیل و بهانه که اینان باید یا متخلف را تسلیم کنند و یا مجازات شوند.
ه‍ ـ پـاکـسـازى نـیـروهـاى مـسـلح : اسـلام فـرمـان مـى دهـد که سپاه ا سلامى از عناصر فتنه جو، بـازدارنده از جنگ و کسانى که با عقاید عموم سپاه مخالفند پاکسازى شود، تا اینکه همه سپاه بـه یـک عـقـیـده مـؤ مـن بـاشـنـد و در راه تـحـقـق بـخـشـیـدن آن عـقـیـده از بذل هرآنچه در توان دارنددریغ نکنند، چون تنها با این کار مى توانند در جنگ پیروز شوند:
(وَ لَوْ کانُوا فیکُمْ ما قاتَلُوا اِلاّ قَلیلاً)
و اگر در میان شما بودند، جز اندکى جنگ نمى کردند.
و ـ روش های جنگ: اسـلام در آغـاز پـیـدایـش ، مـواضع دفاعى اش را بر طبق اسلوب ویژه اى تـنـظـیـم کـرد و سـپـس گروپ های  نظامى را در مواضع مناسب مستقر ساخت . شیوه ابتکارى اسلام ، روش واسلوب صف بود که براى اعرابى که در آن روزگار با روشجنگ و گریز مبارزه مى کردند، چیز ناشناخته و جدیدی بود.
(إِنَّ اللّه یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلُونَ فِى سَبیلِهِ صَفّاً کَاءَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ)
در حقیقت ، خدا دوست دارد کسانى را که در راه او صف در صف ، چنانکه گویى بنایى ریخته شده از سُرب اند، جهاد مى کنند.
روش واسـلوب صف با روش های  جنگى عصر حاضرمطابقت دارد. دوراندیشى و احتیاطى که در این روش در نـظـر گـرفـتـه شـده اسـت بـه فرمانده امـکـان مى دهد، مشکلات پیش بینى نشده را حل کند.

ادامه دارد….

کتاب الرسول القائد.تالیف شیث خطاب .